۱۳۹۸ اسفند ۲۷, سه‌شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۵۷۷)

 
 پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان 
شین میم شین 
 
پوزیتیویسم
 
۱
·    پوزیتیویسم جریانی در فلسفه ایدئالیستی است.

۲
·    پوزیتیویسم از تزی شروع به حرکت می کند که همه دانش اصیل و «پوزیتیو» (مثبت)، فقط و فقط به مثابه نتیجه علوم منفرد خاص (مثلا فیزیک، شیمی، بیولوژی و غیره) و یا به مثابه نتیجه ترکیبی از علوم منفرد خاص (مثلا بیوفیزیک = ترکیبی از بیولوژی و فیزیک، ژئوشیمی = ترکیبی از ژئولوژی (زمین شناسی) و شیمی و غیره) می تواند کسب شود.
·    به نظر پوزیتیویسم، فلسفه به عنوان علم خاص که پژوهش محتوایی واقعیت را پیشه می کند، حق حیات ندارد.

۳
·    پوزیتیویسم به معنی محدود کلمه از موضع معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) و متدئولوژیکی (متدشناسی، روش شناسی) مبتنی بر بیواسطگی شروع به حرکت می کند.
·    برای پوزیتیویسم، منبع و سرچشمه هر شناختی چیزی است که به طور بیواسطه وجود دارد.

۴
·    (این بدان معنی است که پوزیتیویسم فقط و فقط شناخت بیواسطه را معتبر می داند.

۵
·    بدین طریق فقط چیزهای منفرد، خاص، مشخص، تصافدی و استثنائی می توانند شناخته شوند.

۶
·    مثلا فقط سیب را می توان تجزیه و تحلیل فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی کرد و شناخت.
·    ولی میوه را نمی توان شناخت.

۷
·    برای اینکه میوه نه چیزی منفرد و خاص و مشخص، بلکه مفهومی بیولوژیکی است که عام است و کل است و مجرد است.

۸
·    از این رو، پوزیتیویسم دشمن حقیقت است.
·    برای اینکه حقیقت نه در منفرد و مشخص و خاص و جزء، بلکه در عام و کل است.

۹
·    فلسفه علمی (ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی، تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی) نتایج و دستاوردهای علوم منفرد (فیزیک و شیمی و بیولوژی و غیره و علوم منفرد مرکب (بیوفیزیک و بیوشیمی و غیره)) را تجرید می کند.

۱۰
·    یعنی از خطه منفرد و خاص به عالم عام ارتقا می دهد.
·    از خطه جزء به عالم کل ارتقا می دهد.

۱۱
·    یعنی از سرحدات جزء و منفرد پا فراتر می نهد و به کشف حقیقت نایل می آید.

۱۲
·    مثال:
·    فلسفه علمی، بقال را نه فقط به مثابه منفرد و فرد، بلکه به مثابه طبقه مورد بررسی قرار می دهد.
·    به مثابه خرده بورژوزای.

۱۳
·    فلسفه علمی، آخوند را به مثابه روحانیت، کارخانه دار را به مثابه طبقه سرمایه دار، یعنی به مثابه بورژوازی، کارگر را به مثابه پرولتاریا و یا طبقه کارگر مورد تحلیل قرار می دهد.

۱۴
·    یعنی به طرز با واسطه به شناخت چیزها نایل می آید.

۱۵
·    در نتیجه، فلسفه علمی در جزء و منفرد و فرد و مهره و استثناء و تصادف درجا نمی زند.
·    بلکه به عالم کل، عام و قاعده و ضرورت قدم می گذارد.
·    مترجم)

۱۶
·    مشخصه مهم پوزیتیویسم در علوم اجتماعی (علم الجامعه) و به ویژه در جامعه شناسی، دو مرحله توسعه خاص زیر است:

الف

۱
·    اولین مرحله توسعه خاص پوزیتیویسم در سال های ۳۰ قرن نوزدهم به مثابه واکنش به انقلاب فرانسه، به ایده و اندیشه روشنگری فرانسه و به فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان تشکیل می شود.

۲
·    نمایندگان پوزیتیویسم در این مرحله توسعه خاص به اعلام آزادسازی علوم اجتماعی از سلطه متافیزیک فلسفی و تشکیل علم پوزیتوی (مثبتی) از جامعه پرداختند.

۳
·    مشخصات مهم این پوزیتیویسم به شرح زیر بوده اند که دعاوی پوزیتیویسم را عملا نقش بر آب ساخته اند:

الف
·    ناتورالیسم مبتذل (ولگر)

ب
·    آهیستوریسم (تاریخ گرایی ستیزی)

پ
·    اگنوستیسیسم (ندانم گرایی، لاادریت)

ت
·    ایدئالیسم مستور و مخفی 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر