۱۳۹۸ اسفند ۲۸, چهارشنبه

اشعاری از محمود خیبری (نجوا) (۴)


محمود خیبری
  (۲۲ اسفند ۱۳۹۸)
 
۱

آنانکه به در های حرم تاخته اند
بر دوش، عبای فتنه انداخته اند

از بهر فریب مردمان
 در
 پرده
با
 تولیت و رضا
 بهم ساخته اند

۲
 
 
شاید کرونا عمل کند مثل وبا
بعد از کرونا غم بشود باد هوا
 
بوی رنسانس آید از آنکه فرنگ
به (بهتر) شد ز وبا و ما شویم از کرونا 

۳
 
مژده کشف واکسن کرونا
 
پی پاک شود قم از بلای کرونا
زیرا که شده کشف، دوای کرونا

درمان قم این است که شیخان پوشند
از خرد و کلان شال و عبای کرونا

 ۴
همه اجناس بگیر، از سر سوزن تا کاه
که فراوان بُد و بسیار گران شد ناگاه

بی گناهند از این تاجر و بازاری ها
ز آنکه کالا همه جمع اند به بازار سیاه

خوب دانم که بر آن اند نمایش بدهند
هنر خویش به این ملت درمانده ز راه
 
لیک ترسم که شود دیر و ز بی تدبیری
نه 
هم 
ایران 
که 
از
 ایران
 بشود، دهر تباه

۵


(اطلب العلم ولو بالصین)
(علم بیاموز، حتی اگر در چین باشد.)

گفتند به مرز چین بلا آمده است
ویروس به نام کرونا آمده است
 
شد طالب علم،
شیخ
 و
 رفته است، 
ز 
سین
 
با
 هدیه ای 
اکنون
 بر ما آمده است
 
۶
ای نهال زود باور، بلبل شیدا 
چرا
با گل و با نغمه، خود را در بلا انداختید؟
 
چله ی پیر زن است این، نیست گرمای بهار
هستی خود را به تغییر هوایی باختید

۷

میرزا محمود
 
سم آمده تا حساب کژدم برسد
با صَرصَر (باد سرد و تند) مرگ تا شُشِ قم برسد 

نفرین و دعا ها گرهی باز نکرد
«شاید کرونا به داد مردم برسد.»

پایان
ویرایش
از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر