تحلیلی از
مسعود بهبودی
فروغ
فرخزاد
(۱۳۱۳
ـ ۱۳۴۵)
(1934
ـ 1966)
عصیان
(۱۳۳۶)
نطفه ی اندیشه در مغزم به خود جنبید
میهمانی
میهمانی
ـ بی خبر ـ
انگشت بر در زد.
منظور فروغ از میهمان ناخوانده
به احتمال قوی
سؤال
است.
سؤال
اکنون این است
که
سؤال
چگونه تشکیل می شود؟
چرا و به چه دلیل
باید
پیامد اندیشه
سؤال
باشد؟
۱
نطفه ی اندیشه در مغزم به خود جنبید
میهمانی
میهمانی
ـ بی خبر ـ
انگشت بر در زد.
روند تشکیل اندیشه
شباهت غریبی به روند تشکیل دیوار دارد.
هر عمله و بنا و معماری
قبل از بنای دیواری
به پاره سنگ و خشت و آجر نیاز بی چون و چرا دارد.
منظور فروغ
از
نطفه اندیشه
هم
پاره سنگ ها، خشت ها و آجرهای عمارت اندیشه
است.
پاره سنگ ها، خشت ها و آجرهای عمارت اندیشه
مفاهیم
اند.
مفاهیم چیستند و چگونه تشکیل می شوند؟
۲
نطفه ی اندیشه در مغزم به خود جنبید
میهمانی
میهمانی
ـ بی خبر ـ
انگشت بر در زد.
مثال اول
درخت یک مفهوم است.
این
به چه معنی است؟
الف
این اولا بدان معنی است
که
مفهوم
فرم واژه ای را دارد.
ب
این ثانیا بدان معنی است
که مفهوم
نامرئی
نامحسوس
غیر مادی
است.
چون درخت را نمی توان دید.
نمی توان لمس کرد.
درخت چیزی غیرمادی است.
درخت چیزی انتزاعی (مجرد، نامشخص) است.
پ
این بدان معنی است
که
درخت چیزی روحی، فکری، ایده ای، ذهنی (سوبژکتیو) است.
درخت
فقط در ذهن آدمیان وجود دارد.
درخت
جزو ارواح است.
درخت
بسان ارواح
فقط در عالم ارواح وجود دارد.
ت
این بدان معنی است
که
درخت
جزو و عضو عامیات (عام ها) است
و
نه
جزو منفردات.
ث
این بدان معنی است
که
درخت
جزو و عضو کلیات (کل ها) است و نه جزو جزئیات (جزء ها).
مثال دوم
انباشت آغازین سرمایه
یک مفهوم
است.
این بدان معنی است
که
مفهوم
می تواند از مجموعه واژه ها تشکیل شود.
۳
نطفه ی اندیشه در مغزم به خود جنبید
میهمانی
میهمانی
ـ بی خبر ـ
انگشت بر در زد.
جنبش نطفه اندیشه در مغز
به معنی حرکت و ترکیب مفاهیم است.
برای اینکه از حرکت و ترکیب مفاهیم،
اندیشه
تشکیل می شود.
سؤال
اکنون
این است
که
مفاهیم (نطفه های اندیشه) چگونه تشکیل شده اند؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر