۱۳۹۶ تیر ۳۰, جمعه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۲۶)

 
پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)


برگردان
شین میم شین

پیشکش
به
امیر حسین آریان پور

 ۲۱
·    متعالی ترین وظیفه حزب مارکسیستی ـ لنینیستی، توسعه شعور طبقاتی سوسیالیستی در مطابقت با الزامات تشکیل سیستم اجتماعی سوسیالیسم توسعه یافته و در مطابقت با شرایط مبارزه میان کاپیتالیسم و  سوسیالیسم است.

۲۲
·    طبقه کارگر به مثابه بزرگ ترین طبقه اجتماعی در دولت آلمان دموکراتیک، هسته مرکزی خلق سوسیالیستی آزاد را تشکیل می دهد.   

۲۳
·    دولتی که طبقه کارگر تشکیل داده، پایه و اساس و بنیان پیشبرد منافع جامعه است.

·    مراجعه کنید به دولت در دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی  

۲۴
·    شناخت قانونمندی های توسعه جامعه، پیش بینی های سمت و سو نما برای پراتیک و جامه عمل پوشاندن به آنها در جامعه سوسیالیستی نتیجه مبارزه طبقه کارگر و  تعیین کننده ترین دستاورد آن در وحدت طبقه کارگر و در تشکیل و توسعه حزب سوسیالیستی واحد آلمان است.   

۲۵
·    تحت شرایط ساختمان (تشکیل) سیستم اجتماعی سوسیالیسم توسعه یافته، نقش رهبری طبقه کارگر و حزبش افزایش می یابد.   

۲۶
·    طبقه کارگر به درجه بالاتری از اجتماعیت می رسد.
·    نه فقط به مثابه طبقه زحمتکشان مولد جسمی (یدی) در روند تولید بی واسطه، بلکه به میزان دم افزونی به مثابه طبقه زحمتکشان مولد عمدتا جسمی ـ فکری در می آید و اعمال قدرت می کند.
      
۲۷
·    مشخصه تعیین کننده عبارت از آن است که سهم کار فکری طبقه کارگر هم در شرکت مستقیم و بی واسطه در تولید و هم در شرکت در رهبری دولت و جامعه به سرعت افزایش می یابد.

۲۸
·    درجه تخصص اعضای طبقه کارگر به طرز سیستماتیک ترقی می کند.
·     تعداد روز افزون اعضای طبقه کارگر به کار فوق تخصصی و فکری ـ فشرده  فنی مشغول اند.
·    میزان کارگران دوره کارآموزی ندیده و بی سواد هم بلحاظ تعداد  کاهش می یابد و هم بلحاظ درصد.

۲۹
·    طبقه کارگر مدرن همزمان و هر چه بیشتر از روشنفکریت مهندسی و فنی عضو گیری می کند.  

۳۰
·    روابط طبقات اجتماعی و اقشار اجتماعی بر اساس منافع مشترک بنیادی، تنگاتنگ تر می گردند.

۳۱
·    تحت رهبری طبقه کارگر همبود بشری ـ سوسیالیستی همه جانبه و فراگیری تشکیل می شود. 

۳۲
·    پیشرفته ترین بخش طبقه کارگر  و حزب آن از عناصر زیر تشکیل می یابد که به طرفداری آگاهانه از «نو»، برمی خیزند و منافع شخصی شان با منافع کارخانه ای و تمام اجتماعی مطابقت دارد:

الف
·    از نوع نوین مولدین سوسیالیستی 

ب
·    از انسان های کوشای بطور همه جانبه توسعه یافته، آزاد و خلاق

۳۳
·    تحت شرایط انقلاب علمی و فنی در کشور های کاپیتالیستی بدرجه عالی توسعه یافته نیز تحولات ساختاری ـ اجتماعی صورت می گیرند.

۳۴
·    تقسیم بندی جامعه به دو طبقه اصلی (بورژوازی و پرولتاریا) در اثر انقطاب (پولاریزاسیون) عظیم مالکیت، پیشرفت چشمگیر کرده است.

۳۵
·    جایگاه اعضای طبقات زحمتکش این جوامع بلحاظ مالکیت هر چه بیشتر به جایگاه طبقه کارگر نزدیک تر می شود و به ذوب آنها در طبقه کارگر می انجامد.
·    این به میزان رشد یابنده ای شامل حال اعضای روشنفکریت نیز می شود. 

۳۶
·    این تحولات ساختاری اصولا تغییری در ماهیت طبقه کارگر پدید نمی آورند.

۳۷
·    ایده ئولوگ های بورژوایی اما از این تحولات ساختاری دستاویزی برای توجیه کاپیتالیسم سرهم بندی می کنند و اعلام می دارند که تحولات ساختاری ـ اجتماعی در راستای «همترازی طبقات اجتماعی»  قرار دارند.

۳۸
·    جامعه شناسان بورژوایی با اختراع تئوری ها و مفاهیم من در آوردی زیر از تحولات ساختاری ـ اجتماعی نتیجه می گیرند که در کشور های کاپیتالیستی، طبقات اجتماعی منحل شده اند و جامعه صنعتی یکپارچه ای تشکیل شده است:   

الف
·    تئوری «جامعه صنعتی»

ب
·    مفهوم «پرولتاریزاسون زدایی»


پ
·    مفهوم «همتراز سازی اجتماعی»

ت
·    مفهوم «همکاری اجتماعی»

ث
·    مفهوم «جامعه کار برداران» (جامعه کار آمایان)

ج
·    و غیره

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر