پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
پیشکش
به
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
پیشکش
به
امیر حسین آریان پور
طبقه کارگر
· طبقه کارگر به مثابه طبقه
ای اجتماعی در کاپیتالیسم (سرمایه داری) و سوسیالیسم بزرگ ترین و مهم ترین بخش
زحمتکشان است.
۱
·
طبقه کارگر تعیین کننده ترین نیروی اجتماعی دوران (عصر) ما
ست.
·
چون طبقه کارگر به مثابه طبقه مولد، سهم اصلی را در تولید
بخش اعظم ارزش های اجتماعی به عهده دارد.
· مراجعه کنید به دوران در
تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
۲
· طبقه کارگر مجری وظیفه
تاریخی ـ جهانی رهایش کارگران و کلیه زحمتکشان از استثمار و ستم ملی است.
۳
· طبقه کارگر با ساختمانی
(بنای) سوسیالیسم، بشریت را به صلح و رفاه رهنمون می شود.
۴
· طبقه کارگر بنا بر جایگاه
اجتماعی اش و بنا بر وظایف اصلی اش، طبقه ای بین المللی است که منافع طبقاتی اش
بیانگر وظایف اجتماعی کل بشریت دوران (عصر) ما ست.
۵
· طبقه کارگر تنها طبقه ای است
که دارای تئوری بطور علمی اثبات شده ای است و تحت رهبری حزبی انقلابی است.
۶
· طبقه کارگر در کاپیتالیسم
در جوار بورژوازی، طبقه اصلی این نظام اجتماعی است.
۷
·
اعضای طبقه کارگر، یعنی کارگران دستمزدستان برای زنده ماندن
باید نیروی کار خود را بسان کالایی بفروشند.
· برای اینکه مهم ترین وسایل
تولید تحت مالکیت خصوصی طبقه حاکمه سرمایه دار قرار دارند.
۸
· اضافه ارزشی که طبقه کارگر
در روند تولید ایجاد می کند، توسط طبقه حاکمه سرمایه دار تصاحب می شود.
۹
·
طبقه کارگر اگرچه مولد ثروت اجتماعی است، ولی در کاپیتالیسم
به مثابه طبقه ای استثمار شده و بلحاظ اجتماعی، سیاسی و فکری به مثابه طبقه ای
ستمدیده و سرکوب شده می ماند.
· برای اینکه همزمان مالک
وسایل تولید نیست.
۱۰
·
طبقه کارگر از برنامه ریزی تولید، رهبری آن و شرکت در
تصمیمگیری محروم است.
· فرق هم نمی کند که تولید
را سرمایه داران شخصا و مستقیما اداره کنند و یا به مدیران محول سازند.
۱۱
· طبقه کارگر به سبب جایگاه
عینی اش، به سبب پیوند بیواسطه اش با تولید بزرگ صنعتی، انقلابی ترین طبقه اجتماعی
است.
۱۲
· منافع طبقه کارگر با
قوانین توسعه اجتماعی انطباق مستقیم دارند.
۱۳
· طبقه کارگر به سبب جایگاه
عینی اش، نماینده منافع کل خلق است.
۱۴
· شعور مربوط به جایگاه عینی
طبقه کارگر، نقش و وظیفه آن به واسطه مارکس و انگلس تبیین یافته است.
۱۵
· مارکس و انگلس با توجه به
جایگاه عینی طبقه کارگر، رسالت تاریخی ـ جهانی طبقه کارگر را اثبات کرده اند و
نشان داده اند که طبقه کارگر برای انجام
وظایفش و برای برآمدن از عهده انجام وظایفش باید حزب خاص خود را، حزب بلحاظ ایده
ئولوژیکی و تشکیلاتی مستحکم خود را داشته باشد که رهبری طبقه کارگر را، سازمان های
توده ای را و متحدان طبقه کارگر را به عهده بگیرد.
۱۶
· نیروی اصلی رهبری مبارزه طبقه کارگر و تسخیر قدرت برای
استقرار نظام اجتماعی ئی که در آن استثمار انسان برای همیشه از بین برود و فراورده
های کار مشترک به خود مولدین تعلق داشته باشد، حزب مارکسیستی ـ لنینیستی انقلابی
است.
۱۷
· حزب مارکسیستی ـ لنینیستی
انقلابی برخاسته از طبقه کارگر، پیشرفته ترین بخش طبقه کارگر است.
۱۸
· نیروی طبقه کارگر و حزبش
در مطابقت منافع طبقه کارگر و منافع حزب است.
۱۹
· طبقه کارگر و حزب
مارکسیستی ـ لنینیستی انقلابی اش نه تنها در از بین بردن جامعه مبتنی بر استثمار
کهنه و کاپیتالیستی و تشکیل قدرت کارگری ـ دهقانی، فونکسیون تعیین کننده به عهده
دارند، بلکه در ساختمان (بنای) نظام اجتماعی نوین سوسیالیستی، در رأس جبهه متحد
طبقه کارگر با طبقات و اقشار زحمتکش دیگر خلق قرار دارند.
۲۰
·
نقش رهبری طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی انقلابی
اش در روند تشکیل سیستم توسعه یافته ی سوسیالیسم در دوره انقلاب علمی ـ فنی اهمیت
چشمگیر کسب می کند.
· مراجعه کنید به انقلاب
علمی ـ فنی در دایرة
المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر