۱۳۹۳ بهمن ۲۰, دوشنبه

شکسته بال ترین مرغ


محمد زهری

غروب بود
شکسته بال ترین مرغ
روی شاخه نشست
جدا ز قافله همرهان چابکبال
ز اوج فاصله اش
تا کرانه های محال


غریب بود
پرندگان مهاجر
گذشته از سر گلدسته های قله ی  کوه
رسیده تا حرم چشمه های آب زلال


شکسته بال ترین مرغ
با دعای سفر
برای کوچ مهاجر
رسیده تا مقصود
امید عافیت و خیر عاقبت دارد.


پرندگان مهاجر،
به یادتان گذرد
آن شکسته بال ترین مرغ
جدا ز قافله
از اوج مانده
خونین بال؟


شکسته بال ترین مرغ
همیشه
با پر اندیشه
پا به پای شماست.



پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر