تحلیلی
از یدالله سلطان پور
سرچشمه:
صفحه فیسبوک
فرهاد
۱
من به صورت تصادفی انسان بدنیا آمدم
( امکانش بود گربه باشم )
· امیر از طناب اولین اتریبوت (صفت ممیزه) خود مبنی
بر اینکه تصادفا انسان شده و می توانست گربه باشد، بالا می رود و پس از رسیدن به
لب چاه ویل، تهمت تخریب محیط زیست را بسان صخره سنگینی بر سر جماعت مفلوک گرفتار در اعماق رها می سازد، که جرم شان
به شرح زیر بوده:
خود را اشرف
مخلوقات حساب کردن
و باعث
نابودی طبیعت و سایر موجودات شدن
· این تهمت امیر اما به چه معنی است؟
۲
· این تهمت امیر اولا حاکی از آن است که او تعریف
روشنی از مفهوم «طبیعت» ندارد.
· چون اگر تعریف روشنی از آن می داشت، می دانست که
طبیعت فقط از خاک و سنگ و جمادات دیگر تشکیل نمی یابد.
· بلکه در برگیرنده ی واقعیت عینی بطور کلی است.
· از کاینات تا جماد وجانور و جامعه و انسان
۳
· این تهمت امیر ثانیا حاکی از آن است که او برای تخریب
محیط زیست علت سوبژکتیو قایل است.
· بزعم امیر، اگر بشریت ترک تعصب می گفت و بسان
امیر خود را قهرمانانه تعصب زدائی می کرد، محیط زیست هرگز تخریب نمی شد.
۴
· این تهمت امیر ثالثا حاکی از آن است که تخریب
محیط زیست علت اوبژکتیو و یا عینی نداشته است.
· امیر ظاهرا نمی داند که در بطن خود طبیعت از ذره
تا کهکشان، قوای مخربی نیز در کارند.
· به همین دلیل است که فریدریش انگلس از دیالک تیک
طبیعت سخن می گوید و اثری به همین نام تحریر کرده است.
۵
· امیر ظاهرا نمی داند که مثلا دیالک تیک
اکسیداسیون و احیا در ذره ذره هستی در کار مدام است.
· و یا دیالک تیک سوخت و ساز دیالک تیکی عام در
اندام هر نبات و جانور و انسان است.
· مواد غذائی در مسیر خود در اندام موجودات همه از
معبر همین دیالک تیک سوخت و ساز می گذرند.
· سوخت مواد غذائی در اندام موجودات، مثلا
اکسیداسیون آنها (که در بیولوژی به آتش بی شعله و دود معروف است) یکی از فرم های
بسط و تعمیم مقوله تخریب است.
۶
· یکی از عوامل مهم تخریب محیط زیست در نتیجه
افزایش دمای جو زمین، تجزیه مواد مرکب از کربوهیدرات های تلنبار شده در اعماق
اقیانوس ها و تصاعد گاز کربن دی اوکسید به جو زمین است.
· این ها نمونه هائی از روندهای عینی تخریب محیط
زیست اند.
· این بدان معنی است که طبیعت و یا واقعیت عینی
بطور کلی میدان پیدایش و رشد و تجزیه و تلاشی و زوال مستمر و مدام است.
· تخریب نیز یکی از روندهای همیشه جاری در طبیعت
است.
۷
· این تهمت امیر رابعا حاکی از آن است که او برای
تخریب محیط زیست، علت اخلاقی قایل است.
· به عبارت دیگر علت تخریب محیط زیست خود خواهی
بشریت (اشرف موجودات تلقی کردن خود) بوده است.
· اگر بشریت بلحاظ اخلاقی اصلاح می شد، یعنی به
ترفند پند و بند و دست بند و شکنجه و شلاق، خودخواهی زدائی می شد، محیط زیست هم
تخریب نمی گشت.
· آنگاه دیگر نه از باران قیرگون خبری می شد، نه از
پرواز ابرهای اسیدی و نه از آتشبادهای هولناک و نه از استحاله کشورها به کویرها.
· آنگاه نه از مرگ و میر میلیونی ماهی ها اثری یافت
می شد و نه از زایش نوزادان عجیب و غریب و بیماری های لاعلاج از ایدز تا
سرطان و از وبا تا طاعون.
۸
· امیر ظاهرا نه از خرابکاری های رنگارنگ همنوعان
بی خبر از خدا و خرمایش خبر دارد و نه از علوم طبیعی و تاریخ و جغرافیا.
· چون مثلا باران سیاه نتیجه سوزاندن ابلهانه مواد
نفتی در خوزستان و غیره بوده است.
۹
· ضمنا از امیر و امرا چه پنهان که همین قاره
آفریقا که به برهوتی بدل شده، مهد سر سبز تمدن بوده است.
· نخستین نیاکان بشری به روایتی در همین قاره توسعه
یافته اند.
· طبیعت در تغییر و تحول مدام است و برای افکار و
اخلاق و تعصبات بشری تره حتی خرد نمی کند.
· عوضی گرفتن مقوله فلسفی تصادف با احتمال و امکان
پذیر قلمداد کردن گربه زاده شدن انسان ها برای تحولات طبیعی و حتی اجتماعی همانقدر
ارزش و اهمیت دارند که عطسه گربه ای برای طلوع و غروب آفتاب اهمیت دارد.
۱۰
همه زشتی
های جهان از این 4 تعصب نشات می گیرد
خود را اشرف مخلوقات حساب کردن
و باعث
نابودی طبیعت و سایر موجودات شدن
· این تهمت امیر خامسا حاکی از آن است که از سر تا
پای خود او خودخواهی می تراود.
· برای اینکه او خویشتن خویش را پیشاپیش به آب زمزم می شوید و از
هر تعصبی مبرا جا می زند.
· در نتیجه در زمنیه تخریب محیط زیست معصوم تر از
۱۴ معصوم و مطهر تر از آیة الله مطهری و پسر علامه اش می گردد.
۱۱
· این تهمت امیر سادسا حاکی از آن است که او بشریت
را یکدست و همگون تصور می کند.
· این دیگر نوعی نابینائی ایرانی است.
· چون اولا هر جامعه ای که امیر در نظر گیرد ترکیبی
از اقشار و طبقات اجتماعی چه بسا متضاد است.
· اشرف مخلوقات تصور کردن خود هرگز به ذهن عمله و
دهقان و حفار و حمال و کنیز و کلفت و گورکن و روفتگر و غیره نمی رسد.
· چون درد نان دمار از روزگارشان در می آورد و طرز
زیست ذلت بار همترازی با جانوران را به
آنها مرتب گوشزد می کند و می قبولاند.
· شاید اقلیت انگل و مفتخور و پتیاره متعلق به طبقه
حاکمه خود را اشرف موجودات تصور کنند و خوش باشند و نه همه مردم.
۱۲
· این تهمت امیر ضمنا حاکی از آن است که او از روند
واقعی تخریب محیط زیست و سوبژکت مخرب کمترین خبری ندارد.
· به عنوان مثال، نیمی از خاک ویتنام به ماده
شیمیائی سمی دی اوکسین آلوده شده است.
· امپریالیسم امریکا با این سم شیمیائی جنگل های
ویتنام را به برهوتی تبدیل کرده است.
· نه به دلیل تعصب مورد نظر امیر، بلکه برای حفظ
سیستم استعماری امپریالیستی.
· و گرنه یانکی ها هنوز هم میان ویتنامی ها و مورچه
ها کمترین تفاوتی قایل نمی شوند.
· درست بسان امیر که میان خود و گربه تفاوتی نمی
بیند.
· تخریب محیط زیست ویتنام نه با تعصب در زمینه اشرف
موجودات بودن و یا نبودن بشریت در رابطه
بوده و نه مسئله ای مربوط به خودخواهی (اخلاق) بوده است.
۱۳
· تخریب محیط زیست اما فی نفسه، مسئله ای قابل تأمل
است.
· چون به روشن شدن برخی مسائل نظری گرهی کمک می
کند.
· چون محیط زیست دیری است که بوسیله طبقه حاکمه
آگاهانه تخریب می شود.
· ما این مسئله را مستقلا مورد بحث قرار خواهیم
داد.
ادامه
دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر