فروغ فرخزاد
(۸ دی، ۱۳۱۳ ـ ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵)
(۸ دی، ۱۳۱۳ ـ ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵)
Forough Farrokhzad
(1935 January 5 ـ 1967 February 13)
· می بندم این دو چشم
پر آتش را
· تا ننگرد درون دو
چشمانش
· تا داغ و پر تپش نشود
قلبم
· از شعله ی نگاه
پریشانش
· می بندم این دو چشم
پر آتش را
· تا بگذرم ز وادی
رسوایی
· تا قلب خامشم نکشد
فریاد،
· رو می کنم به خلوت
و تنهایی
· ای رهروان خسته، چه
می جویید
· در این غروب سرد ز
احوالش؟
· او شعله ی رمیده ی خورشید
است
· بیهوده می دوید به
دنبالش
· او غنچه ی شکفته ی مهتاب
است
· باید که موج نور
بیفشاند
· بر سبزه زار شب زده ی
چشمی
· کاو را به خوابگاه
گنه خواند
· باید که عطر بوسه ی خاموشش
· با ناله های شوق
بیآمیزد
· در گیسوان آن زن
افسونگر
· دیوانه وار عشق و هوس
ریزد
· باید شراب بوسه
بیاشامد
· ازساغر لبان فریبایی
· مستانه سر گذارد و
آرامد
· بر تکیه گاه سینه ی زیبایی
· ای آرزوی تشنه، به
گرد او
· بیهوده، تار عمر چه
می بندی
· روزی رسد که خسته و
وامانده
· بر این تلاش بیهده،
می خندی
· آتش زنم به خرمن
امیدت
· با شعله های حسرت و
ناکامی
· ای قلب فتنه جوی گنه
کرده،
· شاید دمی ز فتنه
بیارامی
· می بندمت به بند گران
غم
· تا سوی او، دگر نکنی
پرواز
· ای مرغ دل که
خسته و بی تابی،
· دمساز باش با غم او،
دمساز
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر