۱۴۰۲ تیر ۹, جمعه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (م) مسئله اساسی فلسفه (۶) (بخش آخر)

Grundfragen der Philosophie Ernst Bloch Taschenbuch Deutsch 2010 Suhrkamp

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین

 

۹

·    راه  حل علمی درست به مسئله اساسی فلسفه، برای حل کلیه مسائل فلسفی دیگر، مثلا مسئله قوای محرکه روند جامعتی و یا مسئله مربوط به جایگاه انسان در جهان از اهمیت تعیین کننده ای برخوردار است.

 

۱۰

·    راه  حل علمی درست به مسئله اساسی فلسفه، راه حلی نیست که برای همه مسائل (یکباره و برای همیشه) عرضه شده باشد، بلکه باید برای هر مسئله تئوریکی و پراتیکی (نظری و عملی) مشخص، از نو به شالوده حل آن تبدیل شود.

 

۱۱

·    راه  حل علمی درست به مسئله اساسی فلسفه، به رشته های علمی دیگر نیز در زمینه برخورد ماتریالیستی به رابطه ماده و روح (وجود و شعور) در موضوعات خاص خود سمت و سو می بخشد.

 

۱۲

·    راه  حل علمی درست به مسئله اساسی فلسفه، در زمینه پژوهش جریانات جامعتی از اهمیت پراتیکی ـ سیاسی  کیفی مهمی برخوردار است.

 

۱۳

·    احزاب مارکسیستی ـ لنینیستی راه حل علمی درست به مسئله اساسی فلسفه را که از موضع تاریخی طبقه کارگر تدوین شده، مبنای سیاست به طور علمی استدلال و اثبات شده خود قرار می دهند.

 

۱۴

·    از این رو، راه  حل علمی درست به مسئله اساسی فلسفه، نه فقط در چالش جهان بینانه با دشمنان طبقاتی، بلکه در کلیه مسائل دیگر مبارزه طبقاتی انقلابی، ساختمان سوسیالیسم، تشکیل فرماسیون جامعتی کمونیستی و برقراری روابط متقابل دیالک تیکی میان وجود جامعتی به مثابه قطب مقدم و تعیین کننده و شعور جامعتی از اهمیت تعیین کننده ای برخوردار است.

 

۱۵

·    احزاب مارکسیستی ـ لنینیستی در تجزیه و تحلیل شان از نیروهای مولده مادی مناسبات تولیدی مربوطه و مناسبات میان طبقات اجتماعی حرکت می کنند.

 

(این بدان معنی است 

که در دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی، نقش تعیین کننده را از  آن نیروهای مولده می دانند.

دلیل دیالک تیکی دیگر این نتیجه گیری است که در دیالک تیک فرم (مناسبات تولیدی) و محتوا (نیروهای مولده)، نقش تعیین کننده از آن محتوا (نیروهای مولده) است.

مترجم)

 

۱۶

·    نتیجه حاصل از آن، سمتگیری به سوی طبقه کارگر (به مثابه نیروی مولده جاندار) به مثابه نیروی اصلی دوران کنونی است.  

 

(البته دلیل نیروی اصلی دوران کنونی بودن طبقه کارگر،

سوبژکت تاریخ بودن طبقه کارگر در دوران کنونی است.

مترجم)

 

پایان

۱۴۰۲ تیر ۸, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۶۸۱)

 Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت سیزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)

بخش سوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

زنخدان فرو برد، چندی به جیب

که بخشنده، روزی فرستد ز غیب

 

معنی تحت اللفظی:

مرد در گوشه ای نشست به این امید که خدا از عالم غیب، روزی اش را بفرستد.

این کاراکتر حکایت سعدی، با همه فرق دارد.

 

او همه ویژگی های یک امپیریست (تجربه گرا) را دارد.

 

او مثل علمای علوم طبیعی، برای نیل به حقیقت، هست و نیست خود را به خطر می اندازد و نه تنها خود، بلکه رزاق را نیز به آزمایش می کشد.

 

او به استنتاج خود از ریزه خواری روباه شل

رضا نمی دهد

و

اندیشه مبتنی بر تفسیر سوبژکتیو (یقین کذائی)

 را

 به محک پراتیک می زند،

تا صحت و سقم آن را کشف کند.

 

پراتیک

(تجربه، عمل، آزمون، آزمایش، کار)

سرسخت ترین، معتبرترین و عالی ترین محک و معیار کشف حقیقت احکام است.

این را حتی حافظ می داند.

 

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود، هر که در او غش باشد.

 

ادامه دارد.

خودآموز خوداندیشی (بخش شصت و هشتم)

شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد

و

نه اندیشیدن مادرزادی.

اندیشیدن

را

باید مثل هرعلم،

در روندی دشوار فراگرفت.

شیخ سعدی

(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)

(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی)

    

۶۷۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12716

 

۶۷۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12722

 

۶۷۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12727

 

۶۷۴

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12729

 

۶۷۵

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12735

 

۲۷۶

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12740

 

۶۷۷

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12749

 

۶۷۸

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12757

 

۶۷۹

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12761

 

۶۸۰

 http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12769

 

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تصمیمگیری (انتحاب) (۲)

 

  پروفسور دکتر یوهانا شرام

برگردان

شین میم شین

 

۱۰

·    پیش شرط هر عمل آگاهانه انسانی عبارت است از انتخاب (تصمیمگیری).

 

۱۱

·    انتخاب (تصمیمگیری) حلفه واسط میان تفکر و عمل است.

 

۱۲

·    انتخاب (تصمیمگیری) تعیین کننده ی رفتار و عمل آتی ما ست.

 

۱۳

·    انتحاب (تصمیمگیری) رهگشای انجام اعمال معینی است.

 

۱۴

·    انتحاب (تصمیمگیری) تغییر دهنده هر موجود به لحاظ معینی است.

 

۱۵

·    انتخاب (تصمیمگیری) در مصوبات نهائی، در برنامه فردی و یا اجتماعی، در دستورالعمل، رهنمود و غیره ظاهر می شود.

 

۱۶

·    انتخاب (تصمیمگیری) با عوامل و یا فاکتورهای عینی و ذهنی صورت می گیرد.

 

۱۷

·    پایه عینی برای ضرورت انتخاب (تصمیمگیری) عبارت است از فراهم آمدن قانونمند امکانات بیشمار در واقعیت عینی.

 

۱۸

·     این امکانات باید شناخته شوند و با یکدیگر مورد مقایسه قرار گیرند.

 

۱۹

·    علاوه بر این، انتخاب (تصمیمگیری) همواره بسته به شرایط محیط زیستی موجود و بسته به آماج کردوکار به طور عینی و ذهی تعین شده و همچنین فواید مورد نظر معین می گردد.

 

۲۰

·    از فاکتورهای ذهنی انتخاب (تصمیمگیری) می توان قبل از همه وقوف به امکانات موجود، تجارب جمع شده، منافع شخصی و غیره را نام برد.

 

۲۱

·    انتخاب (تصمیمگیری) می تواند هم بسته به منافع فردی و هم بسته به منافع طبقاتی و یا تمامجامعتی معین شود.

 

۲۲

·    پیش شرط انتخاب (تصمیمگیری) در مسائل مربوط به توسعه فراتر جامعه، نه تنها وقوف ذهنی بر پیوندهای عینی، بلکه همچنین احساس مسئولیت در خور در گزینش آماج ها و اعمال است.

 

۲۳

·    چنین تصمیمگیری هائی در مناسبات سوسیالیستی باید بر مبنای شناخت قوانین ساختاری و قوانین توسعه عینی جامعتی استوار باشد و با عالی ترین سطح رشد علوم انطباق داشته باشد.

 

۲۴

·    این تصمیمگیری ها بخشی از کردوکار پیش بینانه طبقه کارگر و حزب آن را تشکیل می دهند و انطباق اصولی منافع فردی و جامعتی را در سوسیالیسم در مد نظر دارند.

 

ادامه دارد.