۱۳۹۲ فروردین ۱۹, دوشنبه

آموزش تئوری رهائی نهائی (7)

پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
 شین میم شین

·        انگلس می گوید:
·        «من باید بگویم که نه کشف طبقات در جامعهً مدرن را می توان جزو خدمات من محسوب داشت و نه مبارزهً طبقاتی را.
·        مدتها قبل از من، مورخین بورژوائی مبارزهً طبقاتی را و اقتصاد دانان بورژوائی کالبد شکافی (آناتومی) اقتصادی این جامعه را انجام داده اند.
·         نوآوری من عبارت است از اثبات دو نکته زیر:

1

·        نکته اول اینکه وجود طبقات از مرحلهً تاریخی معینی آغاز می شود.

2

·        نکته دوم اینکه مبارزهً طبقاتی، ضرورتا به دیکتاتوری پرولتاریا می انجامد.

·         دیکتاتوری پرولتاریا خود مرحلهً گذاری است، به مرحله ای که در آن کلیهً طبقات از بین می روند و تشکیل جامعهً بی طبقه تحقق می یابد.»

·        کسی که به نیت مسالمت جوئی تصور می کند که می توان بر قهر انقلابی چشم پوشید و یا با عمده کردن شیوهً قانونی مبارزه، استفاده از قهر انقلابی را رد کرد و حتی بر ضد آن موضع گرفت، خود را پیشاپیش در خدمت مناسبات حاکمه قرار می دهد و به پذیرش تداوم آن تن در می دهد.


·        بدین طریق، تضادی میان نیروهای مترقی و نیروهایی که مبارزهً قانونی را مطلق می کنند، پدید می آید که مثال پارادوکسی آن امانوئل کانت است:
·         کانت هرگونه مقاومت بر ضد دولت حاکم را بشدت محکوم می کند، ولی یادش می رود که خود این دولت با درهم شکستن دولت طبقاتی دیگری پدید آمده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر