نقاشی لرمانتوف
(تیفلیس، 1837)
(تیفلیس، 1837)
به ستوهم آوردند، چرا که جرئت تفکر به خود داده بودم!
سنگسارم کردند، چرا که افکارم را بر زبان رانده بودم!
میخائیل یوژویچ لرمانتوف (1814 ـ 1841)
شاعر روس
نماینده مهم ادبیات رومانتیک (همراه با پوشکین و فیودور تیوچف)
در 27 سالگی در دوئل کشته می شود.
برگردان یدالله سلطان پور
سنگسارم کردند، چرا که افکارم را بر زبان رانده بودم!
میخائیل یوژویچ لرمانتوف (1814 ـ 1841)
شاعر روس
نماینده مهم ادبیات رومانتیک (همراه با پوشکین و فیودور تیوچف)
در 27 سالگی در دوئل کشته می شود.
برگردان یدالله سلطان پور
1
• خوشبخت ترین آدم ها، نادان ترین آنها هستند!2
• تاکتیک من از این قرار است:• اگر می خواهی در جائی مقبول افتی، باید دور و بری هایت را سرگرم کنی!
3
• سعادت به غرور اشباغ گشته می گویند!4
• به آخر راه رسیدیم، ناقوس کلیسا به صدا در آمد، وقت برگشت به خانه شد!
5
• علایق بنی بشر عبارتند از ایده هائی که در مرحله توسعه آغازین شان قرار دارند!
• علایق بنی بشر صفات ممیزه قلوب جوان اند و فقط ابلهان می پندارند که عشق و علاقه، مادام العمر به جوش و خروش شان خواهد آورد!
• چه بسا جریانات آرام که بسان آبشارهای خروشان شروع می شوند، اما هیچکدام از آنها فواره نمی زند و به دریا نمی ریزد!
6
• به ستوهم آوردند، چرا که جرئت تفکر به خود داده بودم!
• سنگسارم کردند، چرا که افکارم را بر زبان رانده بودم!
7
• اگر می فهمیددیم، همیشه همدیگر را می بخشیدیم!پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر