آنتونیو لابریولا (1843 ـ 1904)
استاد فلسفه نظری در دانشگاه روم
یکی از اولین ومتنفذترین مارکسیست های ایتالیا
آثار و اندیشه های او، الهام بخش فلاسفه دیگر، از جمله آنتونیو گرامشی و بنه دیتو کروسه بوده اند.
بخش پنجم
وظایف مبرم تئوری امروز!
یکی از اولین ومتنفذترین مارکسیست های ایتالیا
آثار و اندیشه های او، الهام بخش فلاسفه دیگر، از جمله آنتونیو گرامشی و بنه دیتو کروسه بوده اند.
(حزب و جهان بینی آن)
پروفسور هانس هاینتس هولتس
برگردان یدالله سلطان پور
پروفسور هانس هاینتس هولتس
برگردان یدالله سلطان پور
بخش پنجم
وظایف مبرم تئوری امروز!
• مسائل اصلی امروزه کدامند، که برای گسترش میدان پراتیک، برخورد تئوریکی به آنها ضرورت مبرم دارد؟
1
اولین وظیفه مبرم
اولین وظیفه مبرم
• بورژوازی توانسته شمار بیشماری از کمونیست ها را نسبت به تاریخ خویش بیگانه سازد و هویت تاریخی جنبش را نابود کند.
• دلیل کامیابی بورژوازی را باید در مسئله عینی سرکردگی و هژمونی ایدئولوژیکی او دید.
• ما اما تنها به شرطی کمونیست ایم، که عضو و ثمره تاریخ جنبش کارگری انقلابی باشیم، با همه قهرمانیت، با همه خدمات و خطاها و با همه بیدادها که در این «نبرد مرگ و زندگی» ـ به قول هگل ـ صورت گرفته، می گیرد و خواهد گرفت.
• مقطع تعیین کننده در تاریخ جنبش کارگری انقلابی، انقلاب اکتبر است، که در آن طبقه کارگر می تواند بر ضد جهانی از دشمنان رنگارنگ، به پیروزی سیاسی نایل آید و ساختمان یک جامعه سوسیالیستی را آغاز کند.
• ما باید به اکتبر سرخ وفادار بمانیم، اگرچه تضادهای داخلی حل نشده در مرحله ساختمان سوسیالیسم و قدرت دشمنان خارجی، سرانجام آن را به شکست کشاندند.
• طبقه کارگر تحت رهبری حزب کمونیست ثابت کرد، که حتی تحت شرایط بسیار نامناسب می تواند پیشرفت واقعی را ببرکت مبارزه امکان پذیر سازد و ذلت و ادبار کنونی دولت های سوسیالیستی سابق در اروپای شرقی، پس از پیروزی ضد انقلاب، عظمت این پیشرفت را برای جماعات غافل عریان و آشکار می سازد.
• ما اما زمانی قادر به دفاع از میراث خویش خواهیم گشت، که تضادهای داخلی را، که مسبب شکست بوده اند، بکمک شناخت افزار دیالک تیکی ماتریالیسم تاریخی توضیح دهیم.
• همبستگی عاطفی و محکوم کردن اخلاقی نمی توانند حلال مشکلات باشند، اگرچه عاطفه و احساس، گشتاور لاینفک ذهنیت (سوبژکتیویته) و شور انقلابی ما را تشکیل می دهد و اخلاق مندی، بخش صرفنظرناپذیر رفتار انقلابی است.
• ما اما باید اخلاق مندی شخصی را از ساختارهای تاریخی ماورای شخصی تمیز دهیم و از سقوط به دره «بینش نوکرمنشانه» پرهیز کنیم، که هگل با تنفر و انزجار به تازیانه انتقاد می بندد.
• ما نباید سیاست را بمثابه یکی از مقولات زندگی خصوصی تلقی کنیم.
• ما باید شعور شهروندی را در برابر شعور بورژوائی بر پا داریم.
• تحلیل ماتریالیستی ـ تاریخی تاریخ ما، بمثابه تاریخ مبارزه طبقاتی جهانی ـ سیاسی شدت گیر، هویت ما را بمثابه کمونیست تضمین می کند.
• هویتی که مارکس و انگلس را، لابریولا و گرامشی را، لنین، استالین و مائو را در بر می گیرد و به زبان دیالک تیک، هویتی از هویت و نا هویت را نمودار می سازد.
• ما تنها از منبع انتقاد بطور تئوریک مستدل می توانیم، انرژی و نیروی لازم را برای بدست گرفتن ابتکار عمل استراتژیکی کسب کنیم.
2
دومین وظیفه مبرم
دومین وظیفه مبرم
• ما بر این باور استوار می مانیم که انقلاب اکتبر هرگز خطای تاریخی نبوده، اگرچه تحت شرایط نارسی رخ داده است.
• برای روشن کردن اهمیت سرمشقین و الگو واره انقلاب اکتبر، باید یادآور شد که سرمایه داری در قرن بیستم، هنوز منابع مادی و امکانات توسعه کافی در اختیار داشت، تا از مهلکه بحران عمومی که با جنگ جهانی اول واردش شده بود، برای مدت درازی جان سالم بدر برد.
• «پایان تاریخ»، یاوه ای بیش نیست، که فلاسفه بورژوائی تاریخ به خورد ما می دهند.
• چون تاریخ از سطح کنونی سیطره عام سرمایه فراتر می رود، پس دوران ما کماکان، دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم خواهد بود و یا به قول روزا لوکزمبورگ، آلترناتیوی به نام بربریت خواهد داشت.
• اما از آنجا که سرمایه داری امروز هم، مثل سال 1917 ـ 1918 میلادی به اندازه کافی نیرومند است، تا بر ضد نیروهای انقلابی با توسل به مانی پولاسیون ایدئولوژیکی و با اعمال زور و سرکوب پیروز شود، بار دیگر همانند سال 1917، امکان آن وجود دارد، که زنجیر سرمایه در حلقه سستی بگسلد، یعنی در یک کشور با شرایط نارس، ولی با تضادهای باز و ملتهب، انقلابی در گیرد.
• مراجعه کنید به مانی پولاسیون (تخریب افکار عمومی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
• هر انقلابی، امروز ـ بلحاظ گرایش ـ انقلاب سوسیالیستی خواهد بود.
• چون در کشورهای در حال توسعه، دیگر امکان تکرار انقلاب بورژوائی وجود ندارد، تا کشور مربوطه راه تاریخی گذار از جامعه سرمایه داری به سوسیالیسم را طی کند.
• انقلاب بورژوائی دیگر در هیچ کشوری نخواهد توانست، نیروهای سازنده سرمایه داری در مرحله ساختمان سیستم را آزاد سازد، بلکه آن را به مذبح مکانیسم استثماری سرمایه انباشت شده قدرت های امپریالیستی خواهد برد.
• از سال 1945 به بعد مثال های زیادی در این زمینه وجود دارد.
• به احتمال قوی، در آینده نیز جامعه ای که گذار از سرمایه داری به کمونیسم را تحقق می بخشد، همانطور که در اتحاد شوروی در سال 1917 اتفاق افتاد، جهش از سرمایه داری شبه «مستعمراتی» به سوسیالیسم را پیش گیرد و با تضادهای اقتصادی، نهادین و ایدئولوژیکی دست به گریبان گردد.
• مجموعه جنبش جهانی کمونیستی باید به حمایت از هر انقلابی که رخ می دهد و یا تحت فشار سرمایه داری مقاومت می ورزد (مثلا کوبا) برخیزد.
• حمایت مورد نظر باید علاوه بر همبستگی، با طرح مبارزه طبقاتی بین المللی همراه باشد، مبارزه طبقاتی عاری از کوتاه آمدن ها و تسلیم طلبی ها که همواره به پیروزی طبقه حاکم منتهی می شود.
• اینکه تضمین هر انقلاب در هر جا، تنها با برقراری یک رژیم ماهیتا سوسیالیستی، یعنی با استفاده از وسایل دیکتاتوری پرولتاریا امکان پذیر است، احتیاج به بحث ندارد.
• اما برای مقابله با خطرات مسخ (تجربه ای که ما در گذشته داشته ایم)، در کشورهائی که از مرحله حقوق دولتی کاملا توسعه یافته بورژوائی راه سوسیالیسم در پیش نمی گیرند، به تئوری فرم های سازمان دولت و جامعه نیاز مبرم خواهد بود.
• توسعه سیستم حقوقی بورژوائی به سیستم حقوقی سوسیالیستی با تشکیل سیستم حقوقی سوسیالیستی از قانون اساسی جامعه ماقبل سرمایه داری تفاوت جدی دارد.
• اگرچه اینجا نیز عوامل معینی نقش تعیین کننده بازی می کنند، اما خودویژگی تاریخی خطر بروز یک اوپورتونیسم پراگماتیکی را در بطن خود دارد و با تدوین تئوریکی مطالبات صوری قانونیت سوسیالیستی می توان بر ضد آن وارد عمل شد.
ادامه دارد
دستگاه فشار یعنی چه؟ بوسیله چه کسی مدیریت می شود؟ دولت منتخب مردم؟ رهبری حزب منتخب اعضا؟ یا پارلمان منتخب جامعه؟ اگر رای مردم - به اشتباه - برکناری قدرت کمونیستی باشد، این اهرم فشار در خدمت چه اقدامی قرار می گیرد؟ دفاع از خواست مردم یا دفاع از حقانیت کمونیست ها
پاسخحذفبا سلام و سپاس از دوست عزیز احمد سپیداری
پاسخحذفدر رابطه با این مسائل که مطرح کرده اید، لطف کنید به اثر دیگری از هانس هاینتس هولتس تحت عنوان سوسیالیسم به جای بربریت به بخش موسوم به فرم سازمان: دموکراسی سوسیالیستی، نظام حقوقی و دولت مراجعه کنید که در تارنمای ما منتشر شده است. از اینکه وقت گرانبهای تان را صرف توجه به مطالب ما نموده اید، شادیم.
ما را در تصحیح خطاهای مان دستگیر باشید. خیلی خیلی ممنون