۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه

وضعیت تراژیک کردها در روسیه‌ تزاری و اتحاد شوروی (2)

سواران کرد در کوه های قفقاز

دکتر اسعد رشیدی
سرچشمه:
اخبار روز
www.akhbar-rooz.com

2
تلاش کردها در جهت کسب آزادی در نظام شوروی


• ساختار سیاسی امپراطوری ها بطورکلی متناسب است بارژیم سلطنت که‌ در راس هرم، امپراطورقرارمی گیرد.
• (روسیه‌، آلمان)

• و یا دارای حکومت های مشترکی است
• (امپراطوری بریتانیا)

• این ساختار متمرکزهرچه‌ گسترش بیشتری می یابد، به‌ همان اندازه‌ تضادهای درونی ناشی از ناهمسازی های ملی و فرهنگی آن تشدید می شود و تلاش به‌ خاطر کسب آزادی که ‌در فرایند جنبش های رهایی بخش ملی تبلو رمی یابد، به ‌عامل بنیادی در فروپاشی امپراطوری ها بدل می گردد.

• سقوط دو امپراطوری روسیه‌ و عثمانی در ابتدای قرن بیستم را می توان در این فورمول خلاصه‌ کرد.
• با پیروزی انقلاب اکتبر و فرمان لنین دایر بر برسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت ملت های ساکن شوروی، ازجمله‌ ملت های قفقاز در تشکیل ساختار اداری و فرهنگی، کردها امیدوار بودند که‌ آروزوی دیرینه‌ شان مبنی بر احراز ساختار سیاسی ملی در نظام شوروی به‌ واقعیت تبدیل کنند.

• مدیریت سیاسی شوروی طرح به‌ انجام رساندن ساختارهای ملی در قفقاز را در دو مرحله‌ به‌ اجرا گذاشت:

الف

• مرحله‌ اول شامل ایالت های ملی می شد که‌ در آنها دولت خودمختار بوجود می آمد و سپس مناطق واستان های دیگر را در برمی گرفت.
• این طرح که‌ عنوان برادری، برابری و دوستی میان ملت ها به خود گرفت، به‌ ایجاد دو دولت سوسیالیستی، آذربایجان و ارمنستان منجر گردید و کردها را از حق برابر در ایجاد دولت کردستان محروم و آنها را در دو جمهوری تازه‌ ایجاد شده‌ پراکنده‌ ساخت و موجبات استحاله‌ آتی آنها را فراهم ساخت.

• تحت تاثیر پیمان نامه‌ سور (1920) که ‌به ‌کردها وعده‌ دولت مستقل کردستان داده‌ شده‌ بود، دولت شوروی در سال 1923 و هنگامی که‌ هنوز لنین زنده‌ بود، تاسیس کردستان سرخ در چهارچوب دولت سوسیالیستی آذربایجان شوروی را اعلام کرد.

• «در7 ژوئیه همان سال، کمیته‌ اجرایی دولت آذربایجان بر طبق بخشنامه‌ ای ایجاد منطقه‌ خودمختار کردستان در جوار مرزهای قرباغ را اعلام کرد»

• این اقدام از سوی شوروی به هدف جلب اعتماد و پشتیبانی میلیون ها کرد از نظام شوروی صورت می گرفت.

• رویدادهای آتی، از جمله‌ برچیدن کردستان سرخ، تبعید کردها و تنگ کردن عرصه‌ ی سیاسی علیه‌ آنها این واقعیت را اثبات نمود.


• در سال 1924 پیمان نامه‌ لوزان دولت ترکیه‌ را به‌ رهبری آتاتورک برسمیت شناخت و مفاد قرارداد سور، بویژه‌ ماده‌ 62 و 63، مبنی بر ایجاد دولت مستقل کرد را به‌ فراموشی سپرد.


• اوجگیری جنبش ملی در کردستان ترکیه ‌( 1924ـ 1925) به‌ رهبری شیخ سعید پیران واکنشی طبیعی بود، به‌ نادیده‌ گرفتن و پایمال کردن خواست های ملی آنان که‌ از سوی قدرت های بزرگ استعماری به‌ اجراگذاشته‌ شده‌ بود.

• جنبش کردها در ترکیه‌ نه‌ تنها توانست ضربه‌ های جدی بر دولت ترکیه‌ وارد آورد، بلکه‌ توانست پشتیبانی و همدردی کردها در سایر کشورها، از جمله‌، ایران، عراق، سوریه‌ و همچنین کردهای شوروی را جلب کند.

• دولت شوروی که‌ با اعطای کمک های مالی و نظامی به‌ تحکیم و قوام جمهوری ترکیه‌ کمک کرده‌ بود، از برسمیت شناختن خیزش کردها در ترکیه‌ سر باز زد و به‌ فشار دولت ترکیه‌ و نیز ناسیونالیست های آذربایجان در از میان بردن کردستان سرخ تسلیم شد و با این اقدام، خط بطلانی بر ادعاهای خود در پشتیبانی ازجنبش های آزادی بخش ملی کشید.

• "در جریان جنگ میان ترکیه‌ ومتفقین و بنا بر‌ گفته‌ ژنرال علی فؤاد جبه‌ شوی، فرستاده‌ مصطفی کمال به‌ مسکو، برنامه‌ کمک های شوروی به‌ ترکیه‌، شامل ده‌ میلیون روبل طلا و اسلحه‌ و مهمات لازم برای تجهیز سه‌ لشکر ترک بود."

• درسال 1930 کردستان سرخ ازصحنه‌ سیاسی ناپدید و به‌ ادامه‌ زندگی سیاسی این منطقه‌ خودمختار، که‌ بلحاظ تاریخی، اولین ساختار اداری و فرهنگی کردها در ابتدای قرن بیستم بود، پایان داده‌ شد.

با از میان رفتن کردستان سرخ فعالیت های سیاسی و فرهنگی کردها محدود گردید و زمینه‌ جذب و استحاله‌ فرهنگی و زبانی کردها در فرهنگ و زبان آذری از جانب دولت وقت آذربایجان گسترش یافت.

• بخش دیگری از کردها که ‌درتقسیمات جدید شوروی به‌ جمهوری سوسیالیستی ارمنستان ضمیمه‌ شده‌ بودند، روزنامه‌ «راه‌ نو» رامنتشرکردند.


• درسال 1928 بوسیله‌ ی شامیلف ومارتینف، الفبای کردی تدوین گردید.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر