فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان
شین میم شین
پیشکش به
سرهنگ سیف الله غیاثوند
(۱۳۲۰ ـ ۱۳۶۷)
بخش سوم
بیولوژی (زیست شناسی)
ادامه
11
·
حدود و ثغور دترمینیسم مکانیکی هر
چه روشن تر می شدند، به همان میزان، ضرورت نگرش های تله ئولوژیکی که کیفیت نوین
روند های حیاتی را در مقابل روند های مکانیکی صرف برجسته می کرد، افزون تر می گشت.
·
مراجعه کنید به دترمینیسم، تله
ئولوژی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
12
·
تصادفی نیست که بحران فیزیک در
اواخر قرن 19 با احیای مجدد ویتالیسم پیوند تنگاتنگ دارد.
ب
تعمیم تصورات مربوط به تکامل
·
تعمیم فلسفی دیگر که تا آن زمان
فقط در فرم فرضیه های علمی ـ منفرد (مربوط به علوم منفرد) عرض اندام می کرد، به
تصورات تکاملی مربوط می شود که به صورت فرضیات فلسفی به خدمت گرفته می شوند و توسعه
داده می شوند.
1
·
حتی قدیمی ترین اساطیر، حاوی
تصورات تکاملی مرحله بندی شده ی معینی اند.
2
·
این تصورات تکاملی، البته به همان سان
که در کتب مقدس شاهدیم، به مثابه قصه های آفرینش به سوبژکت الهی نسبت داده می شوند.
3
ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض»
نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی
به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (نقد خرد عملی)
استه تیک (نقد قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
«پرولگومنا» (مقدمات)
«افکاری
راجع به ارزیابی حقیقی قوای زنده» (1746)
«بررسی
هائی راجع به پیدایش روز و شب در چرخش زمین حول مدارش و ...» (1756)
«مسئله
پیر گشتن زمین بلحاظ فیزیکی» (1754)
«تاریخ
عمومی طبیعت و تئوری آسمان» (1755)
·
کانت برای اولین بار کوشید تا از
نظرات فلسفی تحت شناخت عمیق علوم منفرد آن زمان، مدل کوسمولوژیکی (کیهان شناسی)
تکامل را در اثر خود تحت عنوان «تاریخ عمومی طبیعت و تئوری آسمان» (1975) توسعه دهد.
4
·
کانت ضمنا افکار پرباری راجع به
تکامل در اثر خود تحت عنوان «مسئله این است که آیا زمین بلحاظ فیزیکی پیر می شود؟»
(1754) عرضه کرد.
5
·
توضیح جهش کیفی ماده غیر ارگانیکی به
تکامل ارگانیکی اما با بنیان های فکری اصلی کانت امکان پذیر نبود.
6
فریدریش ویلهلم یوزف شلینگ (1775 ـ 1854)
فیلسوف و نماینده اصلی ایدئالیسم آلمانی
·
بعد ها، شلینگ بود که توانست با
طرح (کونستروکسیون) ایدئالیستی نبوغ آمیزی، خودجنبی ماده را و توسعه کیفی مبتنی بر
خودجنبی ماده را در فرم سلسله مراتبی («ظرفیت ها») (پوتنس ها) عرضه دارد و سوبژکت خود
آگاه را نمودار سازد.
7
·
سیر تکاملی ئی که از پدیده های غیر
آلی (معدنی) ساده شروع می شود و به جامعه وارگی (گزلشافتلیشکایت) می رسد.
8
·
از دید شلینگ بر پایه «روند
دینامیکی»، «ماده فرم یافته و تفاوتمند» با پدیده های بنیادی زیر تشکیل می شود که
در آن «سوبژکت متعالی»، «روح طبیعت عالی»، «نفوذ می کند»:
الف
·
مغناطیسم
ب
·
الکتریسیته (برق)
پ
·
شیمیسم
9
·
(مغناطیسم، پدیده ای فیزیکی است که به مثابه
اعمال نیرو میان آهن رباها، اشیاء مغناطیکی شده و یا قابل مغناطیکی شدن مثلا هادی
هائی که از آنها برق جریان دارد، نمودار می گردد.
·
وساطت این نیرو در میدان مغناطیسی
صورت می گیرد که از سوئی توسط این اوبژکت ها تشکیل می شود و از سوی دیگر بر این اوبژکت
ها تأثیر می گذارد. مترجم)
10
·
از دید شلینگ، برای ارگانیسم (اندام)،
«ماده، دیگر به مثابه جوهر، مطرح نمی شود.
·
ماده فقط به مثابه نوع و فرم وجودی
مادی اش، ارگانیسم است.»
11
·
از دید شلینگ، هدف از کرد و کار ارگانیسم،
به همین دلیل، دیگر حفظ بی واسطه ی جوهر خویش نیست.
·
هدف از کرد و کار ارگانیسم، فقط
حفظ جوهر در این فرم است.
·
در این فرم، که فرم وجودی ماده،
ظرفیت (پوتنس) عالی تری است.»
·
(مانفرد بور، «شلینگ، راجع به تاریخ فلسفه جدیدتر»،
1966، ص 129)
12
·
شلینگ با اشاره ی ضمنی به کانت،
بدرستی اعلام می دارد که فرضیه های مکانیکی و اتمیستی سابق رایج در فیزیک، برای پدیده
های طبیعی دیگر، تقریبا کمترین میدان بازی مجاز نمی دارد.
·
اگر چه هم فیزیک و هم علوم
ارگانیکی، تغییرات ژرفی در نگرش و طرز نگرش بر چیزها، پدید اورده اند.
·
(همانجا، ص 141)
13
·
سؤالات شلینگ راجع به طبیعت
ارگانیکی به شرح زیر بوده اند:
الف
·
«دلیل وجود سلسله مراتب (سلسله مراحل) در
طبیعت ارگانیکی (آلی) چیست؟
ب
·
دلیل وجود تفاوت میان سازمان (ارگانیزاسیون)
جاندار و بی جان چیست؟
پ
·
خصلت اساسی همه سازمان ها چیست؟»
·
(شلینگ، «سیستم ایدئالیسم ترانسندنتال»، 1979،
ص 147)
14
·
جواب های شلینگ به این سؤالات نه
فقط به طرز حیرت انگیزی مدرن اند، بلکه علیرغم خصلت ویتالیستی و تله ئولوژیکی شان
و علیرغم ردیه های مبتنی بر علوم منفرد از سوی گمان ورزی طبیعتفلسفی در سه دهه اول
قرن 19، فوق العاده تأثیر گذار بوده اند.
·
آن سان که نه فط اوکن را (که خود
را مستقیما طرفدار طبیعتفلسفه می دانست)، تحت تأثیر قرار دادند، بلکه روانشناسان وفیزیولوگ های بزرگ از قبیل فنشر را و فیزیولوگ
معروف موسوم به مولر را تحت تأثیر قرار دادند.
·
مولر به دلیل همین تأثیر توانست، به
کمک طرح ویتالیستی اولیه اش، «ایدئالیسم فیزیولوژیکی» را توسعه دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر