۱۳۹۵ آبان ۲۴, دوشنبه

اشرف دهقانی ـ مصطفی کردستانی ـ ادوارد برنشتاینی (28)


اشرف دهقانی
«رویکرد جدید» حزب دموکرات کُردستان ایران
در خدمت کیست؟
سرچشمه:
صفحه فیسبوک اشرف دهقانی
ویرایش و تحلیل از
ربابه نون
  
در واقع،
نیازهای مبارزاتی خلق کُرد و
خواست عادلانه آنان برای برخورداری از حق تعیین سرنوشت
به موضوعی برای فریب کاری
در نزد حزب دموکرات
 تبدیل شده است.

·        این استنتاج (نتیجه گیری) نهائی اشرف دهقانی پس از کلی روده درازی با ربط و بی ربط است:

1
  موضوعی برای فریب کاری در نزد حزب دموکرات

·        حزب دموکرات کردستان ایران بنا بر این استنتاج اشرف دهقانی، حزبی عوام فریب است.
·        یعنی فاقد صداقت است.

2
نیازهای مبارزاتی خلق کُرد و
خواست عادلانه آنان برای برخورداری از حق تعیین سرنوشت

·        حوایج خلق کرد و خواست عادلانه آنان در زمینه خودمختاری برای حزب دموکرات کردستان ایران بهانه است و نه آماج و ایدئال.

3
در واقع،
نیازهای مبارزاتی خلق کُرد و
خواست عادلانه آنان برای برخورداری از حق تعیین سرنوشت
به موضوعی برای فریب کاری
در نزد حزب دموکرات
 تبدیل شده است.

·        اکنون باید برای چندمین بار از اشرف دهقانی پرسید که این حزب دموکرات کردستان ایران چیست؟

·        شاید اشرف دهقانی در ادامه این «تحلیل» به این پرسش ما پاسخی داده باشد.

·        ولی افکار عمومی در زمینه همه احزاب و سازمان ها و شخصیت های پوزیسیون (حاکم) و اپوزیسیون همین سؤال را دارد.
·        این زباله ها چیستند و کیستند که از هزاران سال قبل بر گرده توده نشسته اند؟     

4
در واقع،
نیازهای مبارزاتی خلق کُرد و
خواست عادلانه آنان برای برخورداری از حق تعیین سرنوشت
به موضوعی برای فریب کاری
در نزد حزب دموکرات
 تبدیل شده است.

·        اشرف دهقانی احتمالا در این نتیجه گیری نیز دست به تحریف مواضع سیاسی و ایده ئولوژیکی رهبری (جدید) حزب دموکرات کردستان ایران می زند.
·        چون بنا بر نقل قول های خود اشرف دهقانی، سران حزب دموکرات کردستان ایران از مفهوم «حق تعیین سرنوشت» استفاده نکرده اند:      

در همین حال مسئولین این حزب و رهبر آن در پیام های خود خطاب به مردم کُردستان 
و به ویژه "جوانان" کُردستان مدعی شده اند که
می خواهیم
"صدا و توان خود را در کوهستان ها و شهرهای کُردستان 
برای ایجاد یک نیروی قدرتمند 
و سرنوشت ساز
 یکپارچه نماییم
که زندگانی نوینی را به دور از زیردستی و 
محرومیت از حقوق
 برای مان رقم بزند."

·        در این جملات حضرات، از شعار «حق تعیین سرنوشت» کمترین اثری نیست.
·        سخن حاج مصطفی و حجاج دیگر از تشکیل «نیروی سرنوشت ساز» است و نه از احقاق «حق تعیین سرنوشت.»  
·        ضمنا معلوم هم نیست که این «نیروی سرنوشت ساز» در خدمت کیست و چیست.

·        بشریت در بن بست عجیبی گیر کرده است:
·        طبقه حاکمه امپریالیستی خیاط باشی شده است:
·        خودش با دست ـ پا چلفتی مضحکی می برد و خودش هم می دوزد.
·        ضمنا همه آحاد حکومت های جهان ـ کم و بیش ـ در خدمت طبقه حاکمه امپریالیستی اند.

·        در بلبشوی تحلیل خود اشرف دهقانی هم همین حقیقت امر تلخ تر از زهر تبیین می یابد.
·        تفاوت سمتگیری ها ـ در بهترین حالت ـ در رابطه با طرفداری از این جناح طبقه حاکمه امپریالیستی و یا آن جناح آن است:  
·        تضاد شعله ور مثلا در اوکراین نه تضاد میان خیر و شر، بلکه تضاد میان دو شر است.
·        یکی طرفدار امپریالیسم و حتی فاشیسم است و دیگر طرفدار اولیگارشیسم روس است.
·        پوتین که بهتر از ترامپ و این و آن نیست.

5
در واقع،
نیازهای مبارزاتی خلق کُرد و
خواست عادلانه آنان برای برخورداری از حق تعیین سرنوشت
به موضوعی برای فریب کاری
در نزد حزب دموکرات
 تبدیل شده است.

·        حزب دموکرات کردستان ایران تحت رهبری قاسملو، پس از پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی شعار زیر را بر زبان راند:
·        «استقلال برای ایران ـ خودمختاری برای کردستان»

·        در این شعار می توان از ایده «حق تعیین سرنوشت» (البته احتمالا در حرف) سراغ گرفت.

·        قاسملو و همسنگرانش را اجامر خر و خردستیز جماران کشتند  و نهال بدتر از او و آنها را کاشتند.

·        همین نهال نکبت است که درخت شده و میوه های زهر آمیز تر از زقوم به بار می آورد.

·        امروزه اعضای حزب دموکرات کردستان ایران که سهل است، حتی اعضای سازمان کردستان سابق حزب توده سابق، عمدتا به نوکر طبقه حاکمه امپریالیستی بدل شده اند و در بی بی 30 و 30 عن عن و غیره عرعر می کنند.
  
6
در واقع،
نیازهای مبارزاتی خلق کُرد و
خواست عادلانه آنان برای برخورداری از حق تعیین سرنوشت
به موضوعی برای فریب کاری
در نزد حزب دموکرات
 تبدیل شده است.

·        سؤال السؤالات اما این است که این خودمختاری ملی همه خلق های ایران از آذری تا کرد، از بلوچ تا عرب، از فارس تا ترکمن و غیره چگونه می تواند جامه عمل پوشد.

·        این مسئله باید مورد بررسی شکیبمند قرار گیرد و راه حل عملی و نظری لازم برای تضاد های ملی و جنسیتی و غیره عرضه شود.
·        با هارت و پورت و شعر و شور و شعار نمی توان تضادهای ملی و جنسیتی و غیره را حل کرد.

·        رهبری حزب دموکرات کردستان ایران و سازمان ها و شخصیت های زنان احتمالا لیاقت طبقاتی لازم برای حل این تضادهای فرعی جامعه را ندارند.
·        تضادهای فرعی در دوران گذار گلوبال (تمام ارضی) از سرمایه داری به سوسیالیسم، فقط و فقط توسط طبقه کارگر متشکل در حزب طراز نوین مارکسیستی ـ لنینیستی قابل حل اند.

کار هر خز نیست، خرمن کوفتن
گاو نر می باید و مرد کهن

ادامه دارد.

۳ نظر: