فریبرز رئیسدانا
(۱۳۲۷)
سرچشمه:
صفحه
فیسبوک روزبه نوید
ویرایش
و تحلیل از
مسعود
بهبودی
شهاب:
به
نظرتان میراث فیدل کاسترو برای جهان چه بود؟
رئیس
دانا:
انقلاب کوبا در همه جهان تاثیر
گذاشت.
چرا
که همانگونه که درباره این انقلاب گفته شدهاست
«انقلاب
در انقلاب بود»
هم
شرایط عینی و هم شرایط ذهنی را می ساخت.
انقلاب کوبا یک ماجراجویی گروهی از چریک های
کوهستانی نبود.
انقلاب
کوبا درک نارضایتی های مردم بود و پیدا کردن راه حلی
برای
اینکه این نارضایتیها بتوانند
از شرایط عینی به شرایط ذهنی گذر کنند.
و
از آنجا که مردم زیر شکنجه و فشار دیکتاتور باتیستا بودند،
مانند خیلی از کشورها و جوامع دیکتاتوری که
دلسردی های سختی بر جامعه حاکم می شود،
در آنجا نیز ابتکار عمل کاسترو این بود که
این
دلسردی را شکست.
·
ما این فراز از مصاحبه رئیس دانا
را نخست تجزیه و بعد تحلیل می کنیم تا از موضوع خارج نشویم و پرت و پلا تحویل این
و آن ندهیم:
1
به
نظرتان میراث فیدل کاسترو برای جهان چه بود؟
·
لامصب، خاکستر کاسترو هنوز دفن
نشده و تو از «بود» استفاده می کنی.
·
راستی میراث فیدل کاسترو برای
بشریت چیست؟
2
رئیس
دانا:
انقلاب کوبا در همه جهان تاثیر
گذاشت.
چرا
که همانگونه که درباره این انقلاب گفته شدهاست
«انقلاب
در انقلاب بود»
هم
شرایط عینی و هم شرایط ذهنی را می ساخت.
·
چرا رؤسای دانا به پرسش شهسواران وقعی
نمی نهند؟
·
حریف از میراث کاسترو می پرسد و
رئیس دانا هر چه میلش می کشد، تحویلش می دهد.
3
رئیس
دانا:
انقلاب کوبا در همه جهان تاثیر
گذاشت.
·
این نظر رئیس دانا نادرست نیست.
·
این ولی پاسخ پرسش شهسواران نیست.
·
جهان کل مادی واحدی است و هر پدیده
ای در آن ـ چه بلحاظ مثبت و چه بلحاظ منفی ـ مؤثر می افتد.
·
راستی انقلاب کوبا چی بود؟
4
رئیس
دانا:
انقلاب کوبا در همه جهان تاثیر
گذاشت.
چرا
که همانگونه که درباره این انقلاب گفته شده است
«انقلاب
در انقلاب بود»
·
اولا کی گفته که انقلاب کوبا،
انقلاب در انقلاب بوده است؟
·
ثانیا حتما باید انقلابی انقلاب در
انقلاب باشد تا در جهان تأثیر گذارد؟
·
عنگلاب اجامر جماران ضد انقلاب بود،
غلبه ی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی بر انقلاب بورژوائی سفید بود.
·
ضد انقلاب بورژوائی سفید بود.
·
رستاوراسیون بود.
·
احیای شرایط ماقبل انقلاب بورژوائی
سفید بود.
·
با این حال در جهان تأثیر مخرب و
منفی گذاشت.
·
تأثیرگذاری هر پدیده به دلیل وحدت
مادی جهان است و نه به دلایل من در آوردی از قبیل «انقلاب در انقلاب»
5
رئیس
دانا:
انقلاب کوبا در همه جهان تاثیر
گذاشت.
چرا
که همانگونه که درباره این انقلاب گفته شده است
«انقلاب
در انقلاب بود»
هم
شرایط عینی و هم شرایط ذهنی را می ساخت.
·
از دید رئیس دانا، انقلابی که
انقلاب در انقلاب باشد، «هم شرایط عینی را می سازد و هم شرایط ذهنی را.»
·
منظور رؤسای دانا از مفاهیم شرایط عینی و شرایط ذهنی چیست؟
·
اصلا شرایط عینی و شرایط ذهنی چه
چیزی در مد نظر رؤسای دانا ست؟
·
شرایط عینی و ذهنی جامعه در مد نظر
اند و یا شرایط عینی و شرایط ذهنی انقلاب؟
6
رئیس
دانا:
انقلاب
کوبا یک ماجراجویی گروهی از چریک های کوهستانی نبود.
انقلاب
کوبا درک نارضایتی های مردم بود و
پیدا
کردن راه حلی برای اینکه این نارضایتیها بتوانند
از شرایط عینی به شرایط ذهنی گذر کنند.
·
رئیس دانا معنی مفاهیمی را که بر زبان می راند، نمی داند.
·
انقلاب اجتماعی یعنی گذار از فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی نازل به عالی.
·
مثلا گذار از فرماسیون اجتماعی ـ
اقتصادی فئودالی به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری.
7
انقلاب
کوبا
یک
ماجراجویی گروهی از چریک های کوهستانی نبود.
·
انقلاب که نمی تواند ماجراجوئی کسی
باشد.
·
رئیس دانا رد این جمله چه اندیشه
ای را می خواهد تبیین دارد؟
8
انقلاب
کوبا
درک
نارضایتی های مردم بود
·
درک نارضایتی مردم را که نمی توان انقلاب
نامید.
·
درک نارضایتی مردم چیز سوبژکتیوی
است.
·
انقلاب اما چیز اوبژکتیوی است.
·
انقلاب یعنی تحول مناسبات تولیدی حاکم.
·
انقلاب یعنی سلب مالکیت از طبقه
حاکمه مثلا فئودال توسط بورژوازی.
·
انقلاب یعنی تخریب دستگاه دولتی
حاکم و تسخیر اهرم های سیاسی جامعه برای تصاحب وسایل اساسی تولید (کارخانه ها،
بانک ها، اراضی کشت، مزارع، مراتع، بیمارستان ها، مستغلات، رسانه ها و غیره)
9
انقلاب
کوبا
پیدا
کردن راه حلی
برای
اینکه این نارضایتی ها بتوانند
از شرایط عینی به شرایط ذهنی گذر کنند.
·
منظور رئیس دانا از گذار نارضایتی
مردم از شرایط عینی به شرایط ذهنی چیست؟
·
نارضایتی مردم جزو شرایط سوبژکتیو
(ذهنی) است و نه جزو شرایط اوبژکتیو (عینی).
·
عینی یعنی آنچه که مستقل از سوبژکت
مورد نظر است.
·
عینی یعنی آنچه که مستقل از توده
است.
·
مثلا قحطی یک پدیده عینی است.
·
سیل و سونامی و آتشفشان پدیده های
عینی اند.
·
اصلا دست مردم نیستند.
·
اصلا اراده و میل و هوس و خواست
مردم در تشکیل آنها نقش تعیین کننده ای ندارد.
10
و
از آنجا که مردم زیر شکنجه و فشار دیکتاتور باتیستا بودند،
مانند خیلی از کشورها و جوامع دیکتاتوری که
دلسردی های سختی بر جامعه حاکم می شود،
در آنجا نیز ابتکار عمل کاسترو این بود که
این
دلسردی را شکست.
·
حریف از میراث کاسترو پرسیده است.
·
ظاهرا میراث کاسترو غلبه بر دلسردی
مردم بوده است.
·
دلسردی یک پدیده پسیکولوژیکی است.
·
فیدل کاسترو حقوق دان بوده است و
نه روانکاو.
·
یکی از هنرهای فیدل کاسترو و یکی
از فونکسیون های او، امید دادن به توده و سازماندهی توده بوده است.
·
اگر رؤسای دانا به سخنرانی های
کاسترو که اخیرا از رسانه های امپریالیستی پخش می شوند، چند ثانیه گوش داده باشند،
به مفهوم اوپتیمیسم (خوش بینی فلسفی ـ تاریخی، امید) برمی خورند.
·
اوپتیمیسم یکی از خصوصیات اصلی
پرولتاریا است.
·
یکی از معیارهای ایده ئولوژیکی اصلی
مرزبندی پرولتاریا با طبقه حاکمه فئودالی، فوندامنتالیستی و امپریالیستی همین اوپتیمیسم
است.
·
معیار ایده ئولوژیکی اساسی دیگر پرولتاریا
چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر