۱۳۹۵ آبان ۲۰, پنجشنبه

سیری در شعری از میرزا علی معجز (68 )


میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313)
(1873 ـ 1934)
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری
ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار

عاشق پریشان

رسوم عشق و محبتدن آنلاماز، مفلس
بیلر ـ دوشابی اولان ـ لذتین، مربانین

·        معنی تحت اللفظی:
·        بی همه چیز از رسوم عشق و محبت بی خبر می ماند.
·        لذت مربا را کسی می داند که دوشاب داشته باشد.

·        در این بیت شعر عاشقانه معجز، درک ماتریالیستی ـ تاریخی او آشکار می شود.

·        چرا و به چه دلیل؟   

1
رسوم عشق و محبتدن آنلاماز، مفلس

·        معجز در این مصراع شعر، میان ثروت مادی و لذت روحی رابطه دیالک تیکی می بیند:
·        فقر مادی در قاموس شاعر با فقر روحی همراه است.
·        مفلس از دید شاعر از رسوم عشق و محبت بی خبر می ماند.

·        این به چه معنی است؟  

2
رسوم عشق و محبتدن آنلاماز، مفلس

·        این سخن شاعر می تواند در دیالک تیک داد و ستد عاطفی درک شود و توضیح داده شود:  

الف
ستد عاطفی

1
·        مفلس به دلیل فقر مادی از عشق و محبت کمتر به نصیب می برد.

·        چرا و به چه دلیل؟

·        به این دلیل ساده که فقر برای کسی جاذبه ندارد.
·        بندرت می توان زیبا روئی یافت که عاشق بی همه چیزی  شود.
·        به همین دلیل انسان ها به محض آشنائی با یکدیگر میزان دارائی مادی بالقوه و بالفعل یکدیگر را می جویند و می پرسند و می یابند.

2

·        درست به همین دلیل است که کمتر کسی به فقر مادی خود و خانواده اش اقرار می کند.
·        تظاهر به ثروتمندی یکی از ترفند های کسب جاذبه اجتماعی است.
·        این تظاهر می تواند فرم های متنوع داشته باشد:

3
رسوم عشق و محبتدن آنلاماز، مفلس

·        یکی از فرم های کسب جاذبه از طریق تظاهر به ثروتمندی، می تواند انتشار عکسی در ملکی، جلوی اوتومبیل جمع و جوری باشد.
·        زن و یا مردی که عکسی از خود در ملکی یا جلوی اوتومبیلی منتشر می کند، ضمنا می خواهد مایملک خود و خانواده اش را به حریف نشان دهد.
·        اگر کسی احیانا عکسی نداشته باشد، حریف کلافه می شود.  

4

·        در این صورت از میزان تحصیلاتش می پرسد.
·        از قوم و خویشش در دولت و یا در مجلس می پرسد.
·        حریف که عاشق علم و فن و سیاست نیست.
·        هدف حریف کشف غنای بالقوه و بالفعل طرف مقابل است.
·        به همین دلیل خیلی ها پست و مقام و شغل و حرفه خود را صادقانه و یا در صورت افلاس، عوامفریبانه به اسم خود مزید می کنند:
·        دکتر باران
·        مهندس رعد
·        پروفسور توفان

5

·        بعضی ها به ترفند مستوری، میزان غنای واقعی و یا جعلی خود را به حریفان گزارش می دهند:
·        «نمی دانم به خاطر شغل پزشکی است که شیفته بیماران هستم و یا دلیل دیگری دارد.»

·        آره ارواح عمه و خاله و ننه ات.
·        هیچ کسی عاشق جماعت مریض نمی شود.
·        حتی اگر مادر و پدرش باشد.   

6

·        مفلس به دلیل فقر مادی و فقدان جاذبه، نه از سرچشمه زلال عشق و محبت، بلکه در بهترین حالت از جوی گل آلود آن ـ آنهم چه بسا با ترس و دلهره ـ لبی تر می کند.

·        نتیجه فقر تجربی، فقر دانش تجربی است:
·        فقر برخورداری از عشق و محبت، نادانی از رسوم عشق و محبت را به دنبال می آورد.

7

·        پس از پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ازدواج های عجیب و غریبی صورت گرفت که 99 در صد آنها به شکست و طلاق انجامید.
·        در واویلای عنگلاب اسلامی، تعلقات طبقاتی برای مدت کوتاهی فراموش شد و ازدواج های توهم آمیز صورت گرفت.
·        مثلا دختر فئودالی که در طایفه خود بی مشتری بود، با بجه رعیتی عنگلابی ازدواج کرد و بحران زندگی آغاز شد.

8

·        شاید یکی از دلایل تعدد زوجات، «معتبر گشتن گدایان» و کسب برق آسای جاذبه در میان زنان طبقات اجتماعی مختلف باشد.
·        ثروت، هر سوسکی را ـ چه زن و چه مرد ـ سکسی می کند.

·        یکی از بدترین خیانت های زنان به جنبش زنان، درست در همین دیالک تیک مادی و روحی ـ روانی است.

·        دختران چه بسا ماهرو با پیرمردان خر پول ازدواج می کنند که در اکثر اوقات به تخریب خانواده ها منجر می شود.
·        بی آنکه رابطه به درد بخور جدیدی میان دختر 20 ساله و خر پول 60 ساله تشکیل شود و دوام آورد.

9
·        اکثر اعضای طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی از زنان خود جدا شده اند و با دخترهای کم سن و سال تشکیل خانواده داده اند.
·        از شرودر تا پوتین
·        از فیشر تا لافونتن.

·        میان زنان، غیر از همبستگی فمینیستی، همه چیز یافت می شود.
·        از خنجر از پشت تا توطئه برای تخریب خانواده یکدیگر.

10
رسوم عشق و محبتدن آنلاماز، مفلس
بیلر ـ دوشابی اولان ـ لذتین، مربانین

·        معجز برای اثبات ادعای خود مثال تجربی می آورد:
·        کسی از مربا بیشترین لذت را می برد که دوشاب داشته باشد.
·        اما مفلس که دوشاب ندارد، چه بسا از وجود مربا بی خبر می ماند.
·        لذت مادی روی دیگر سکه دیالک تیکی لذت روحی و روانی است.

·        درک ماتریالیستی جامعه و یا تاریخ همین است:
·        شرایط مادی زیست تعیین کننده ی شرایط روحی و روانی زیست است.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر