۱۳۹۵ آبان ۱۶, یکشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (483)


فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان
شین میم شین

پیشکش به 


سرهنگ سیف الله غیاثوند
(۱۳۲۰ ـ ۱۳۶۷) 

بخش سوم
بیولوژی (زیست شناسی) 
 ادامه 

21


ارنست هکل (هه کل) 
(1834 ـ 1919)
جانورشناس، فیلسوف و آزاداندیش آلمانی
او تحقیقات داروین را در آلمان معرفی کرد.
 تئوری منشاء انسانی خاص خود را توسعه داد. 

·        ارنست هکل و حتی منتقدین داروین، برخورد اسنتناجی داروین را، خصلت چه بسا مکانیکی ـ علی طبیعت شناسی داروین را و طرد و تبعید تله ئولوژی دیرمان سابقه دار از بیولوژی توسط داروین را بحق، ستوده اند و به عنوان یکی از خدمات بلحاظ فلسفی ماندگار داروین برجسته کرده اند.     

22
·        از سوی دیگر، شکی نیست که تشکیل تئوری های بیولوژیکی تکامل را نمی توان بلحاظ تاریخی ـ فلسفی از تشکیل تئوری های فلسفی تکامل در قرن 19 جدا ساخت.

23
·        آنها را باید با توجه به گشتاورهای (ممان های) تکاملی ـ تاریخی ایده ئولوژیکی واحد زیر توضیح داد:

الف
·        بورژوازی که با انقلاب بورژوائی فرانسه ـ همزمان ـ از سوئی با رسالت تاریخی خویش و از سوی دیگر با حدود و ثغور (محدودیت های)  وجودی ـ تاریخی خویش مواجه می شود، به تأمل دگر باره ی جدی تر راجع به تاریخ طبقاتی اش و همزمان به تأمل قوی تر بر علمتاریخ آن شروع می کند.

ب
·        بورژوازی خود را و ضمنا طبیعت را به طرز تاریخی درک می کند.

پ
·        بورژوازی البته در جریانات فکری ایدئالیستی، متد تاریخی را به تاریخ (جامعه)  نیز منتقل می کند. 

ت
·        بورژوازی با این کار، با همه چیز، به غیر از تقدم مستثنی ساز متد مته متیکی ـ تئوریکی و متد آزمایشی ـ تجربی قطع رابطه می کند.

ث
·        در اثر این کار، ثابت می شود که متد تاریخی و متد علمی ـ طبیعی (متد مبتنی بر علوم طبیعی) نه تنها ناقض یکدیگر نیستند، بلکه پیوند ناگسستنی با هم دارند.

·        (یعنی جامعه و طبیعت در پیوند دیالک تیکی با هم قرار دارند. مترجم ) 

·        این به معنی فرمانفرمائی دیالک تیک در عرصه بیولوژیکی هستی است که یکی از زیرعرصه های هستی طبیعی است.

·        این یکی دیگر از خدمات ماندگار تئوری تکامل داروین است.

ج
·        انگلس در اثر خویش تحت عنوان «دیالک تیک طبیعت»، همین نکته را برجسته کرده است.

24

·        تئوری داروین که در بهترین انتخاب مبتنی بر «تنازع بقا»، «انتخاب پرورشی ـ طبیعی» در اثر اصلی داروین تحت عنوان «پیدایش انواع» (1859) تبیین می یابد، نقطه عطفی در پژوهش بیولوژیکی محسوب می شود.    

25

·        شناخت حدود و ثغور معین تئوری تکامل داروین و سوء استفاده بعدی از آن تئوری در «سوسیال ـ داروینیسم» که برای به اصطلاح «اثبات» راسیسم و اویژه نیک مورد استفاده قرار می گیرد، کمترین تغییری در عظمت آن نمی دهد.

·        (اویژه نیک به اصلاح نژاد اطلاق می شود که توسط اجامر فاشیسم و ناسیونال ـ سوسیالیسم بهانه ای برای تحقیر و تخریب و استثمار و اعدام این و آن قرار داده شد. مترجم)  

26
·        این حقیقت امر قبل از همه، در اثر مکانیسیستی ارنست هکل، تحت عنوان «تاریخ آفرینش طبیعی»، وضوح بیشتر کسب می کند. 

الف

·        ارنست هکل با محسوب داشتن تئوری تکامل داروین به مثابه واپسین توضیح مکانیکی ـ علی حیات و توسعه انواع (کاری که داروین هرگز انجام نداده بود)، از غفلت خویش از دیالک تیک ضرورت و تصادف عینی پرده برمی دارد.

·        مراجعه کنید به تصادف، جبر (ضرورت)، دیالک تیک ضرورت و تصادف در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

ب
·        به همان سان که قبل از همه، در رابطه با محیط زیست / تغییر محیط زیست و نوع / تغییر نوع نمودار گشت، ارنست هکل و امثالهم از درک و توضیح دو مسئله زیر به مثابه جهش کیفی عاجز ماندند: 

1
·        از درک و توضیح تکامل حیات 

2

·        از درک و توضیح تکامل بالنده (توسعه یابنده) انواع  

·        مراجعه کنید به جهش، کمیت، کیفیت، قوانین دیالک تیکی، دیالک تیک کمیت و کیفیت، حد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 
پ
·        نتیجه حاصله ارنست هکل و امثالهم این شده که هم تکامل حیات را و هم تکامل بالنده انواع را باید به مثابه چیزی تلقی کرد که در طبیعت جامد و بی جان بالقوه موجود است. 

ت
·        کار به جائی رسیده که در آثار ارنست هکل، سر و کله فرم تازه ای از هیلوسوئیسم یونان باستان پیدا شده است:

1

·        ارنست هکل، از سوئی مفهوم «قوه اولیه حیات» را سرهم بندی کرده است.    

2
·        از سوی دیگر، تشکیل پدیده های روانی را به طرز مکانیسیستی توضیح داده است.   

3
·        ضمنا فرضیه ی «وحدت روانی جهان ارگانیکی» را سرهم بندی کرده است.
·        (ارنست هکل، «معمای جهان»، 1960)

·        (هیلوسوئیسم به تصور کوسموژنه تیکی اطلاق می شود که بنا بر آن، حیات و یا توان خودجنبی یکی از خواص ماده است.
·        از هیلوسوئیسم تصورات زیر راجع به جهان نتیجه گیری می شوند:  

1
·        همه چیزها، به نحوی از انحاء، مطلقا جاندارند. 

2
·        همه چیز های بظاهر جامد، می توانند جاندار باشند.    

3
·        جهان به مثابه کل، حاوی روح است. مترجم)    

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر