۱۳۹۵ آبان ۱۹, چهارشنبه

اشرف دهقانی ـ مصطفی کردستانی ـ ادوارد برنشتاینی (23)


اشرف دهقانی
«رویکرد جدید» حزب دموکرات کُردستان ایران
در خدمت کیست؟
سرچشمه:
صفحه فیسبوک اشرف دهقانی
ویرایش و تحلیل از
ربابه نون

در پاسخ به این نیاز امپریالیستی است که
 ما از یک طرف به طور روز افزون شاهد تداوم و تشدید جنگ در عراق و سوریه
 از طریق درگیر ساختن دولت ها و نیروهای مسلح در این جنگ ها هستیم
و از طرف دیگر می بینیم که گسترش روزمره فضای جنگی و ناامنی در سطح خاورمیانه،
خطر و امکان سرایت شعله های جنگ و بحران به سایر کشور های منطقه،
 از جمله ایران را به یک امکان واقعی تبدیل نموده است.

·        در این تز اشرف دهقانی، متد فکری و یا اسلوب «تحلیل» او (و بخش اعظم روشنفکران کشور عه «هورا» و عا «شورا»)  آشکار می گردد:
·        این طرز «تحلیل» قضایا از دیرباز جامه عمل پوشیده و می پوشد، ولی هنوز تئوریزه نشده است.

·        این متد تحلیل اشرف دهقانی و بقیه علامه های عه هورائی از چه قرار است؟

1

·        برای تئوریزه کردن متد تحلیلی اشرف دهقانی باید به بند قبلی گمان ورزی های او دوباره نظر انداخت:

آماج امپریالیسم از جنگ ها وسعت بخشیدن به بازار
برای رونق بخشیدن به اقتصاد جنگی کذائی، سرکوب انقلاب
 و توسعه سلطه امپریالیستی علیه کارگران و خلق های تحت ستم منطقه است.

·        در این بند از گمان ورزی های سوبژکتیو او، نتیجه ای که قاعدتا باید از تحلیل شرایط عینی و ذهنی استخراج شود، پیشاپیش اعلام می شود.
·        اشرف دهقانی کمترین زحمت را به خود نمی دهد تا این ادعا را به مدد فاکت های تجربی و استدلال منطقی اثبات کند.
·        یعنی از شرایط اوبژکتیو و سوبژکتیو استخراج کند.

·        اشرف دهقانی آنچه را که باید پس از تحلیل شرایط اعلام کند، یعنی از تحلیل، نتیجه گیری کند، پیشاپیش اعلام می دارد تا به زور احساسات و شوق و شور «اثبات» کند و یا اصلا اثبات نکند و در نهایت خامی و ناپختگی به خورد خواننده و شنونده خام و رام و خر دهد.

2

در پاسخ به این نیاز امپریالیستی است که
 ما از یک طرف به طور روز افزون شاهد تداوم و تشدید جنگ در عراق و سوریه
 از طریق درگیر ساختن دولت ها و نیروهای مسلح در این جنگ ها هستیم
و از طرف دیگر می بینیم که گسترش روزمره فضای جنگی و ناامنی در سطح خاورمیانه،
خطر و امکان سرایت شعله های جنگ و بحران به سایر کشور های منطقه،
 از جمله ایران را به یک امکان واقعی تبدیل نموده است.
 
·        اشرف دهقانی اولین علامه در این زمینه نیست.
·        امیر پرویز پویان و مسعود احمد زاده در این زمینه پیشاهنگ بوده اند:
·        آندو اول به خواننده و شنونده خام و رام و خر می قبولانند که «تنها ره رهائی، جنگ مسلحانه» کذائی است.
·        بعد که خواننده و شنونده به ادعای آنان ـ کورکورانه ـ تمکین کرد، شرایط عینی و ذهنی طویله را بسته به حوایج ایده ئولوژیکی خود «تحلیل» می کنند.

·        این همان نکته ای است که مراد اشرف دهقانی و شرکاء در نمایشنانه فوق العاده رئالیستی و زیبای «اتللو در سرزمین عجایب» از قول آخوند فئودالی ـ فوندامنتالیستی اعلام می دارد:
·        اجرای نمایشنانه اتللو از آخر.
·        این یعنی اول گرفتن نتیجه مطلوب، بعد «تحلیل« دلبخواهی، مصلحتی، آخوندیستی و سوبژکتیو.


3
در پاسخ به این نیاز امپریالیستی است که
 ما از یک طرف به طور روز افزون شاهد تداوم و تشدید جنگ در عراق و سوریه
 از طریق درگیر ساختن دولت ها و نیروهای مسلح در این جنگ ها هستیم
و از طرف دیگر می بینیم که گسترش روزمره فضای جنگی و ناامنی در سطح خاورمیانه،
خطر و امکان سرایت شعله های جنگ و بحران به سایر کشور های منطقه،
 از جمله ایران را به یک امکان واقعی تبدیل نموده است.

·        بعد از رستاوراسیون که به عنگلاب اسلامی معروف شده، شیخ صادق خلخالی و شرکاء هم همین روند و روال فدائیان فئودالی را جامه عمل پوشاندند:
·        هر نفسکشی را بنا بر میل و هوس و ظن و سوء ظن خود اول به تیر بستند و تیرباران کردند، بعد محاکمه اش کردند.

·        اهمیت تئوری در این جور جاها ست که آشکار می گردد:
·        اگر خلایق خبر داشتند که اول باید محاکمه کرد و بعد اعدام کرد، در آن صورت به این آسانی ها عمل نمی کردند و به عمل انجام یافته، تمکین نمی کردند.

توانا بود، هر که دانا بود
حکیم سرخ طوس

بدون تئوری انقلابی
جنبش انقلابی محال است.
ولادیمیر لنین
حکیم سرخ پرولتاریا


4
در پاسخ به این نیاز امپریالیستی است که
 ما از یک طرف به طور روز افزون شاهد تداوم و تشدید جنگ در عراق و سوریه
 از طریق درگیر ساختن دولت ها و نیروهای مسلح در این جنگ ها هستیم
و از طرف دیگر می بینیم که گسترش روزمره فضای جنگی و ناامنی در سطح خاورمیانه،
خطر و امکان سرایت شعله های جنگ و بحران به سایر کشور های منطقه،
 از جمله ایران را به یک امکان واقعی تبدیل نموده است.

·        اگر اشرف دهقانی همین دو نکته را قبلا مطرح می کرد، نمی توانست نتیجه سوبژکتیو و دلخواه فوق الذکر را از آنها بگیرد:


آماج امپریالیسم از جنگ ها وسعت بخشیدن به بازار
برای رونق بخشیدن به اقتصاد جنگی کذائی، سرکوب انقلاب
 و توسعه سلطه امپریالیستی علیه کارگران و خلق های تحت ستم منطقه است.

·        اتفاقا می بایستی به نتایج دیگری برسد.

·        به چه نتایجی ؟  

5
ما از یک طرف به طور روز افزون شاهد تداوم و تشدید جنگ در عراق و سوریه
 از طریق درگیر ساختن دولت ها و نیروهای مسلح در این جنگ ها هستیم

·        از این شرایط می توان تشدید جنگ و گسترش آن را نتیجه گرفت ونه نتایج پیشاپیش گرفته شده اشرف دهقانی را.
·        اینجا نه بازاری برای گسترش اقتصاد جنگی در بین است، نه از انقلابی خبری هست، نه جنبش کارگری شعله ور است و نه جنبش رهائی بخش ملی اوج گرفته است که سرکوب شود.

·        اینجا امپریالیسم دست به عنگلاب و عنقلاب می زند.
·        اعجوبه های عهد عتیق را از قبور قرون بیرون می کشد و بسان اجنه های وحشت به جان خلایق می اندازد.

·        امپریالیسم ـ به قول اکراد عندیشنده ی فعال در عخبار شب ـ منجی موعود است.

·        بابا نوئلی است که به خلق های تحت ستم، خودمختاری هدیه می آورد.

·        مسعود بارزانی مهابادی بدون مدد های غیبی منجی موعود امپریالیستی صد هزار سال دیگر هم نمی توانست به رهبر دولت دموکراتیک کردستان عراق از در عقب «انتخاب» شود.

6
و از طرف دیگر می بینیم که گسترش روزمره فضای جنگی و ناامنی در سطح خاورمیانه،
خطر و امکان سرایت شعله های جنگ و بحران به سایر کشور های منطقه،
از جمله ایران را به یک امکان واقعی تبدیل نموده است.

·        این اما به معنی برنامه ریزی و اجرای گام به گام بالکانیزاسیون کشورهای کثیر الملله بخت برگشته ی خاورمیانه است و نه به معنی رونق بخشیدن به اقتصاد جنگی، سرکوب انقلاب، جنبش کارگری واهی و جنبش رهائی بخش ملی.

·        اشرف دهقانی در این جمله، مفهوم عجیب و غریبی را به خدمت گرفته است که معلوم نیست از کجا پیدا کرده است:
·        امکان واقعی.

·        آسمان که به زمین نمی آید، اگر این علامه های عه هورائی سری به دایرة المعارف روشنگری بزنند و ببینند که امکان واقعی جفنگی بیش نیست.

·        امکان ضد دیالک تیکی واقعیت است.

·        مراجعه کنید به   دیالک تیک امکان و واقعیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

·         مفاهیم من در آوردی از قبیل امکان واقعی و یا واقعیت امکان پذیر یاوه اند.

·        چون امکان اگر واقعی شود، امکان اگر واقعیت کسب کند، از آن نه نامی می ماند و نه نشانی.
·        واقعیت، امکان جامه واقعی پوشیده است.
·        واقعیت، امکان استحاله یافته به واقعیت است.

7

و از طرف دیگر می بینیم که گسترش روزمره فضای جنگی و ناامنی در سطح خاورمیانه،
خطر و امکان سرایت شعله های جنگ و بحران به سایر کشور های منطقه،
 از جمله ایران را به یک امکان واقعی تبدیل نموده است.

·        حتی حضرت ارسطو رخمة الله علیه، از دیالک تیک بالقوه و بالفعل خبر داشت و هرگز نمی گفت:
·        بالقوه بالفعلی است.

·        نطفه ای که در بیضه است، جوجه بالقوه است.
·        نطفه فقط به شرطی و در شرایطی می تواند واقعی شود، یعنی واقعیت کسب کند، که بالقوگی خود را نفی کند و بالفعل شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر