۱۳۹۵ آبان ۱۷, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (484)


فصل بیستم
توسعه علوم طبیعی و فلسفه بورژوائی واپسین:
فیزیک، بیولوژی، روانشناسی
جان ارپن بک
اولریش روزه برگ
برگردان
شین میم شین

پیشکش به 


سرهنگ سیف الله غیاثوند
(۱۳۲۰ ـ ۱۳۶۷) 

بخش سوم
بیولوژی (زیست شناسی) 
 ادامه 

21

ارنست هکل (هه کل) (1834 ـ 1919)
جانورشناس، فیلسوف و آزاداندیش آلمانی
او تحقیقات داروین را در آلمان معرفی کرد.
 تئوری منشاء انسانی خاص خود را توسعه داد. 
  
4
·        خدمات بزرگ و وصف ناپذیر ارنست هکل در عرصه های زیر بود: 

الف

·        در فونکسیون او به مثابه محبوبیت عمومی بخشیدن به استنباط خاص خود از داروینیسم 

ب

·        جلب توجه عمومی به پدیده تکامل 

پ

·        شناخت روشن رابطه میان اونتوژنه زه و فیلوژنه زه بکمک قانون اساسی بیوژنه تیکی که بنا بر آن، اونتوژنه زه به عنوان تخلیص (خلاصه کردن) و بخشا بازتسلیم فیلوژنه زه نمودار می گشت.     

5
·        ردوکسیونیسم (تقلیلگرائی) مکانیسیستی ارنست هکل اما حامل خطوط بیشمار فیزیکالیسم پوزیتیویستی بود و مانع درک ماهیت اجتماعی انسان می گشت.

6
·        در نتیجه، «مونیسم» بطرز شبه مذهبی عرضه شونده ی ارنست هکل، از سوئی حامل خطوط مونیسم ماتریالیستی اصیل بود و در جنبش کارگری تقویت شونده در آن دوره، نقش مثبت مهمی ایفا کرده است.   
·        مراجعه کنید به  مونیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

7
·        مونیسم ارنست هکل اما از سوی دیگر، به دلیل ردوکسیونیسمش (تقلیلگرائی اش)، «تئوری فضیلتی» سنتی ـ ایدئالیستی ضد ماتریالیستی عرضه می کرد که موجب طرد جنبه های اجتماعی از از جنبه های ماتریال (مادی) می شد.

8
·        همین روش ارنست هکل است که در پوزیتیویسم بعدی بکرات مورد استفاده قرار می گیرد:
·        مسائل ناسازگار با روش ردوکسیونیستی و اکثر اوقات، مسائل اجتماعی یا مسئله واره قلمداد می شوند و مورد صرفنظر قرار می گیرند و یا بطور کامل و بی کم و کاست به عهده «راه حل» های ایدئالیستی ـ ایراسیونالیستی گذاشته می شوند.   

9
·        انتقادات دیگر از داروینیسم از قرار زیر بوده اند: 

الف
·        انتقاد از مطلق کردن جنبه انتخاب 

ب

·        انتقاد از نادیده گرفتن استقلال نسبی اونتوژنه زه  

پ
·        انتقاد از کم بها دادن به رکود و نزول  

ت

·        انتقاد از فقدان پیوند با تئوری مدرن روابط  

10
·        انتقادات آخر بویژه به نکته تعیین کننده زیر صورت گرفته اند:     
·        تنها با تنویر پدیده های ژنه تیکی واقعی و تأثیر متقابل آنها با عوامل محیط زیست، امکان توضیح ماتریالیستی واقعی، یعنی امکان توضیح دترمینیستی ـ دیالک تیکی، یعنی امکان توضیح طبیعی ـ قانونی (مبتنی بر قوانین طبیعی) پیدایش حیات پدید می آید.    

·        مراجعه کنید به دترمینیسم دیالک تیکی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

11
·        این حقیقت امر در قرن 20 به اثبات رسید.

12
·        اما در آن زمان دو جریان اصلی تشکیل شدند:  

الف
پوزیتیویسم

·        جریان اصلی اول، موفقیت های بیشمار مبتنی بر علوم منفرد در بیولوژی را بطرز ردوکسیونیستی ـ پوزیتیویستی مطلق کرد.   

ب
فلسفه حیات

·        جریان اصلی دوم، کمافی السابق به مسائل حل نشده اشاره می کرد.   
·        فلسفه حیات ادعا می کرد که حیات را البته می توان فهمید، ولی به کمک علوم طبیعی نمی توان توضیح داد.

12
·        در سال 1900، قوانین توارث مندل دوباره کشف شدند و بکمک آنها بنیان های مادی ژنه تیک کلاسیک در حال تشکیل، مورد پژوهش قرار گرفتند.
·        پژوهش سلولی به توضیح روندهای ترکیب اسپرمای ماده و نر و تقسیم سلولی پرداخت. 

13

·        تئوری کروموزوم های توارث توسعه داده شد و اونتوژنه زه هر چه بیشتر به طرز آزمایشی مورد پژوهش قرار گرفت.

·        (کروموزوم ها کمپلکس های ماکروموله کولار اند که حاوی ژن ها و در نتیجه حامل اطلاعات توارثی اند.
·        کروموزوم ها حاوی دی آن آ هستند که در پروتئین های بیشمار بسته بندی شده اند.
·        این همامیزی دی آن آ با پروتئین ها را کروماتین می نامند. مترجم) 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر