ویرایش
و تحلیل از
فریدون
ابراهیمی
سوره بقره
آیه (١٦١)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ
كُفَّارٌ أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ
وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ
كسانى
كه كافر شدند، و در حال كفر از دنيا رفتند،
لعنت
خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود.
·
در این آیه، تئوری توبه به طرز
غیرمستقیم تبیین می یابد:
·
منظور خدا و یا رسول خدا این است
که بنده عاصی باید برگردد و توبه کند.
·
اگر توبه نکرده بمیرد، خدا و
ملائکه بر او لعنت خواهند فرستاد.
·
ملعون خواهد بود.
·
این به چه معنی است؟
1
كسانى
كه كافر شدند، و در حال كفر از دنيا رفتند،
لعنت
خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود.
·
در این آیه، از طرز «تفکر» دوئالیستی
خدا و یا رسول خدا پرده برمی افتد:
·
بشریت بدین طریق بنا بر دوئالیسم خیر
و شر طبقه بندی می شود:
الف
·
مؤمنین جزو اخیار محسوب می شوند که
خدا و مأمورین خدا بر آنها درود می فرستند.
ب
·
کافران جزو اشرار محسوب می شوند، که
خدا و مأمورین خدا بر آنها لعنت می
فرستند.
2
·
امروزه همین طرز «تفکر» دوئالیستی
را هم بن لادن و خمینی و خامنه ای و مظاهری و غیره نمایندگی می کنند و هم جورج بوش
و ریگان و پاپ واتیکان.
·
به همین دلیل جورج بوش اعلام می دارد:
·
دولت فلان و دولت بهمان، محور شر
را تشکیل می دهند و دول امپریالیستی و اقمار امپریالیستی محور خیر را.
3
·
این همان دوئالیسمی است که احمد شاملو
هم نمایندگی می کند:
·
وقتی که او شخص شخیص خود را هابیل
می نامد و مابقی بشریت را قابیل، دوئالیسم خیر مطلق و شر مطلق (دو پسر حوا) را در
نظر دارد.
·
البته عادولف عیران، هنوز مطمئن نیست
که هابیل مظهر خیر مطلق است و یا قابیل.
4
كسانى
كه كافر شدند، و در حال كفر از دنيا رفتند،
لعنت
خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود.
·
خدای اسلام و ملائکه اش در هر صورت
چنگی به دل نمی زنند.
·
چون آدمی را به یاد مشتی علاف می
اندازند که هنری جز کشیدن هورا و فرستادن نفرین بلد نیستند.
·
خوب حالا چی بشود که بر مرده ای
همه با هم از خدا تا ملائکه کذائی لعنت بفرستند؟
·
این چه خدائی است که کار بهتری بلد
نیست.
·
تازه خودش هم ادعا می کند که کفر و
ایمان افراد به اراده الهی صورت می گیرد.
·
اگر باعث و بانی کفر کسی، شخص شخیص
خدا باشد، منطقی این خواهد بود که خدا بر خویشتن خویش و ملائکه بر خدای خویش لعنت
بفرستند.
·
به علت کفر لعنت بفرستند و نه به
معلول کفر.
5
سوره بقره
آیه (١٦٢)
خَالِدِينَ
فِيهَا ۖ لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ
وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ
هميشه
در آن (لعن و دورى از رحمت پروردگار) باقى مى مانند
نه در عذاب آنان تخفيف داده مىشود و نه مهلتى
خواهند داشت!
·
این دیگر نور علی نور است:
·
هر کس توبه نکرده بمیرد، جز لعنت
خدا و ملائکه چیزی نخواهد شنید.
·
ضمنا تخفیفی هم در عذابش نخواهد
بود.
·
اما معلوم نیست که منظور خدا از «نداشتن
مهلت» چیست.
·
شاید منظور خدا این باشد که دیگر
مهلت توبه نخواهد داشت.
·
توبه کردن مرده در گور از آن جوک
های طراز اول الهی است که مرغ یخ زده را در فریزر به خنده می اندازد.
6
سوره بقره
آیه (١٦٣)
وَإِلَٰهُكُمْ
إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ
الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ
و
خداى شما، خداوند يگانه اى است، كه غير از او معبودى نيست
او ست بخشنده و مهربان
(و داراى رحمت عام و خاص)
·
در یگانگی و معبودیت خدا تردیدی
نیست.
·
تردید در بخشندگی و مهربانی او ست.
·
چون خدائی که کافری را هم لعنت
باران می کند، هم تخفیفی در عذابش نمی دهد و هم مهلت توبه در گور حتی به کافر نمی
دهد، بخشندگی و مهربانی اش تردید انگیز است.
7
(و
داراى رحمت عام و خاص)
·
با مزه تر از خود خدا، مترجم حزب
الله است که پارانتز باز می کند و جاهلانه اعلام می دارد که رحمت الهی شامل حال
خاص و عام می شود و فراموش می کند که در آیه قبلی چه ترجمه کرده است:
هميشه
در آن (لعن و دورى از رحمت پروردگار) باقى مى مانند
نه در عذاب آنان تخفيف داده مىشود و نه مهلتى
خواهند داشت!
·
آخر عادم هندسی، «همیشه در لعن و دوری
از رحمت پروردگار بودن»، چگونه با «داراى رحمت عام و خاص» بودن جور در می آید؟
·
حیرت انگیز این است که کسی به این تناقضات
فاحش توجه نکرده و نمی کند.
·
به چالش کشیدن این تناقضات، پیشکش.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر