پروفسور
دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین
برگردان شین میم شین
III
ورود حزب کمونیستی واقعا فعالی
به انقلاب بورژوائی
پس از امحای سلطنت مشروطه
ادامه
ورود حزب کمونیستی واقعا فعالی
به انقلاب بورژوائی
پس از امحای سلطنت مشروطه
ادامه
5
مشخصات
نظام کمونیستی طبیعی و عقلی مارشال
1
·
در نظام کمونیستی طبیعی و
عقلی مارشال همه کار می کنند.
2
·
مالکیت خصوصی وجود ندارد.
3
·
نعمات مادی میان همه مردم عادلانه
تقسیم می شود.
4
·
مارشال علاوه بر آن، به قول کلاسیک
های مارکسیسم، کمونیسم اوتوپیکی را با ماتریالیسم فرانسه پیوند می دهد.
5
·
مارکس و انگلس برای اولین بار به این نکته
اشاره کرده اند.
·
(مارکس
و انگلس، «کلیات»، جلد 2، ص 138، 140)
6
اهمیت زندگی و آثار بابوف
·
زندگی و آثار بابوف به دلایل زیر اهمیت شایانی دارند:
1
·
بابوبف ـ به مثابه وکیل فقرای
روستاها ـ خواهان از بین بردن نابرابری در تملک و حل تضادهای طبقاتی جامعه بوده
است.
2
·
او علاوه بر این، به نقش تعیین
کننده قهر انقلابی واقف بوده است.
3
·
نظریات بابوف
از سوئی برتجارب مکسوبه از انقلاب مبتنی بوده اند و از سوی دیگر بر استفاده و
توسعه نظرات تدوین شده از سوی موره لی، مابلی، روسو، دیدرو،
رینال و ولتر.
4
·
بابوف عیب اصلی نظام طبیعی اولیه و
علت فروپاشی آن را در جهل مردم می بیند.
·
(یعنی
برای فروپاشی نظام کمونیستی آغازین، دلیل سوبژکتیو عرضه می کند.
·
این نشاندهنده جهل خود بابوف است.
·
بابوف از تز موسوم به «درک
ماتریالیستی تاریخ» که بعدها مارکس و انگلس کشف خواهند کرد، بی خبر بوده است. مترجم)
5
·
بنظر بابوف، نظام مبتنی بر
نابرابری و حاوی تضادهای موجود میان فقرا و اغنیا بطورکلی، ببرکت مبارزه توده های
زحمتکش بر ضد اشراف می تواند سرنگون شود.
6
·
بنظر بابوف، تضادهای اجتماعی و
سیاسی موجود، فقط نتیجه جهل فقیرترین اقشار مردم و سوء استفاده اغنیا از این جهل
نیستند، بلکه در عین حال پیش شرط لازم برای شناخت ضرورت حل انقلابی آنها و استقرار
نظام کمونیستی اند.
7
·
بنظر بابوف، تنها ببرکت قیام خلق
تحت رهبری گروهی از انقلابیون آگاه، سرنگونی نظام سیاسی ضد اجتماعی و تشکیل نظام
کمونیستی منطبق با طبیعت بشری، امکان پذیر می گردد.
8
·
بابوف ضمنا بر آن است که
برای روشن کردن مردم، برای استقرار کمونیسم و برای سرکوب حرکات ضد انقلابی به یک نظام گذار، به یک دیکتاتوری
انقلابی نیاز خواهد بود.
9
·
قیام برنامه ریزی شده از سوی بابوف و بابوفیست ها شکست خورد و باید هم شکست می خورد.
·
زیرا نه شرایط تاریخی واقعی برای برقراری
یک نظام کمونیستی فراهم آمده بود و نه نظریه بابوف با
توسعه تاریخی انطباق داشت.
10
·
همانطور که مارکس و انگلس بارها اشاره کرده اند، کمونیسم بابوفی،
کمونیسم کال و نارس، برابرساز، ریاضتگرایانه و جزمگرایانه (دگگماتیکی) بوده است.
·
(مارکس
و انگلس، «کلیات»، جلد 4، ص 489)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر