۱۳۹۵ اردیبهشت ۵, یکشنبه

شازده کوچولو تکخال امپریالیسم (24)


تحلیلی از 
ربابه نون

روباه گفت:
هيچ چيزی را تا اهلی نکنند، نمی‌توان شناخت.
آدمها ديگر وقت شناختن هيچ چيز را ندارند.
آنها چيزهای ساخته و پرداخته از دکان می‌خرند.
اما چون کاسبی نيست که دوست بفروشد، آدمها بی‌دوست و آشنا مانده ‌اند.
تو اگر دوست می‌خواهی مرا اهلی کن!

• محتوای این چند جمله سنت اگزوپری، پرت و پلا ست:

1
هيچ چيزی را تا اهلی نکنند، نمی‌توان شناخت.
 
• حکم اول علامه این است که پیش شرط شناخت هر چیز، اهلی سازی آن چیز است.

2
آدمها ديگر وقت شناختن هيچ چيز را ندارند.
 
• حکم دوم علامه این است که آدم ها وقت شناخت چیزها را ندارند.

• اگر منظور او را درست فرمولبندی کنیم، باید بگوییم:
• آدم ها وقت اهلی کردن چیزها را ندارند.

3
آنها چيزهای ساخته و پرداخته از دکان می ‌خرند.

• حکم سوم علامه این است که آدم ها چیزهای ساخته و پرداخته از فروشگاه ها می خرند.

4
اما چون کاسبی نيست که دوست بفروشد، آدمها بی ‌دوست و آشنا مانده ‌اند.

• حکم چهارم علامه این است که به سبب فقدان فروشگاهی برای خرید و فروش دوست، قحط دوست و آشنا ست.
 
• حالا باید از خود پرسید که خرید چیزهای ساخته و پرداخته، چه ربطی به خرید و فروش دوست دارد؟

• ضمنا مگر قرار بود که آدم ها، دوست ساخته و پرداخته از مغازه های دوست فروشی بخرند؟

• علاوه بر این، مگر دوست کالا ست که خرید و فروش شود؟

5
تو اگر دوست می ‌خواهی مرا اهلی کن!

• حکم پنجم علامه، نتیجه گیری نهائی از توصیف شرایط عینی است:
• چون آدم ها وقت شناخت (اهلی کردن) چیزی را ندارند و چون همه چیز را ساخته و پرداخته می خرند و چون مغازه دوست فروشی وجود ندارد، قحط دوست و آشنا ست، پس مرا اهلی کن، اگر به دوست احتیاج داری.

• این اما به چه معنی است؟

6
 
• این به معنی «آدم حساب نکردن» شازده کوچولو ست.
 
• چون اگر روباه، شازده کوچولو را آدم حساب می کرد، باید چند و چون آدم ها، شامل حال شازده کوچولو هم می شد.
• روباه در این صورت، دیگر نمی توانست از شازده بخواهد که اهلی اش کند.

• این «آدم حساب نکردن» اما به معنی تحقیر خویشتن است و نه به معنی تحقیر شازده کوچولو.
• این عملا به معنی تجلیل شازده کوچولو ست.

• این بدان معنی است که شازده کوچولو ده سر و گردن از آدم های عادی بالاتر و بهتر است.
• به همین دلیل اهلی او شدن توسط او، بنده و کنیز و غلام و نوکر و وابسته جان بر کف او شدن، فخر انگیز است.

7

• سنت اگزوپری، شازده کوچولو را از توده مردم متمایز می سازد:
• شازده کوچولو با متمایز شدن از توده، به درجه نخبه، به درجه شخصیت ارتقا می یابد.
• چون شازده کوچولو، از دید روباه فردی استثنائی است.
• بی کمترین شباهت به توده ی «زباله» واره است.
• شازده کوچولو نخبه ایدئالی است.

• شازده کوچولو تجسم مطلق طبقه حاکمه به مثابه ضد دیالک تیکی توده است و به همین دلیل همه لیاقت های نخبگان را دارد.
• از این رو، اهلی شدن توسط او، وابستگی به او، فخر بزرگی برای روباه وحشی است.

8
 
اِوا آنا پاولا براون
(۱۹۱۲ - ۱۹۴۵)
معشوقه آدولف هیتلر

• همین التماس روباه به اهلی شدن را دختر جوانی به نام اوا براون از آدولف هیتلر کرد:
• آدولف هیتلر ـ بر خلاف شازده کوچولو ـ نه کمبود وقت داشت و نه کمبود دوست.
• ضمنا در هنر اهلی سازی این و آن، خبره بی نظیری بود.

• اوا براون نوجوان توسط آدولف نخبه در طرفة العینی اهلی شد.
 
• بعد عرصه بر هیتلر براون (قهوه ای) تنگ شد و تصمیم گرفت که زهر خورد.
• اوا براون سی و سه ساله هم نمی خواست بدون شازده ادامه حیات دهد.
• در نتیجه داوطلب خوردن زهر مهلک شد.
• بعد جسد هر دو را بنابر وصیت شان سوزاندند تا به دست بلشویک های وحشی نیفتند.
• خاکسترشان را اما به دست باد دادند تا به جنت برد.

9
• دیری است که اهلی شدن مد مدرن روز شده است:
• همین التماس روباه را مجاهدین اسلام و خلق و طالبان و داعش و غیره از اجامر جماران و بیابان و غیره می کنند و پس از اهلی شدن مثلا دسته جمعی از مین زارها می گذرند و یا مین در آغوش به زیر چرخ تانک می روند.

10
شازده کوچولو پرسيد:
برای اين کار چه بايد کرد؟
روباه در جواب گفت:
بايد صبور بود.
تو اول کمی دور از من به اين شکل لای علفها می‌نشينی.
من از گوشه چشم به تو نگاه خواهم کرد و تو هيچ حرف نخواهی زد.
زبان سرچشمه سوءتفاهم است.
ولی تو هر روز می‌توانی قدری جلوتر بنشينی

• روباه در این گفتگو فوت و فن اهلی کردن را به شازده کوچولو یاد می دهد.
• سکوت و نگاهی هر از گاهی از گوشه چشمی.
• همین و بس.
• حرف زدن مذموم و نامطلوب است.
• زبان سرچشمه سوء تفاهم است.
• به جای مبادله فکری، فقط باید زیر چشمی به حریف نگریست و هر روز قدری به او نزدیکتر شد.
• همین و بس.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر