۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۰, جمعه

سیری در جهان بینی احسان طبری (79)


احسان طبری
(1295 ـ 1368) 
چگونه بحث کنیم؟
نامه مردم شماره 194
(27 اسفند 1358)
تحلیلی از
شین میم شین

تز پانزدهم
بحث تجملی چه لزومی دارد؟
بحث به خاطر بحث که کار بی ‌ثمری است!
لذا در انتخاب طرف مورد بحث باید دقیق و بصیر بود
 و انرژی خود را بیهوده به هدر نداد
 و در هر جا و با هر کس بحث راه نیانداخت
و قدرت انتخاب داشت.

·        بهتر است که این تز طبری را نخست تجزیه و بعد، تحلیل کنیم تا از موضوع خارج نشویم و پرت و پلا تحویل این و آن ندهیم:

1
بحث تجملی چه لزومی دارد؟
 
 
·        منظور طبری از مفهوم «بحث تجملی» چیست؟

·        تجمل به چه معنی است؟

2

بحث تجملی چه لزومی دارد؟

·        تجمل به شیوه مصرفی اطلاق می شود که از حد متوسط مرسوم میان گروه انسانی و یا قشر اجتماعی معینی فراتر باشد.
·        تجمل ـ اغلب ـ مترادف با ثروت کلان، زندگی پر جلال و جبروت، پر زرق و برق و یا پر حیف و میل بکار می رود.
·        هر تعریف مشخص از تجمل همواره وابسته و منوط به زمان و مکان بوده است.
·        تجمل ضمنا وابسته به عوامل زیر است:

الف
·        وابسته به سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی هر جامعه است.

ب
·        وابسته به موضع ناظر در چارچوب جامعه.

·        در طول تاریخ، نه تنها منظور از تجمل، بلکه علاوه بر آن، موضعگیری نسبت بدان بطرز چشمگیری عوض، وارونه و زیر و رو شده است.

3
بحث تجملی چه لزومی دارد؟

·        از این مفهوم طبری می توان به تصور عجیب و غریب او از بحث پی برد.

·        در تجمل گرائی آنچه که در طول تاریخ جامعه بشری، ثابت و لایتغیر می ماند، بیگانگی با تولید مواد مصرفی است.
·        زباله ای که سفره رنگین می گسترد و غذای صد نفر را برای سه نفر در آن سفره می چیند و پس از پایان اطعام و استفراغ،  بخش اعظم محتویات سفره را راهی سطل زباله می کند، نه از تولید سفره و کاسه و بشقاب و لیوان و فنجان و مواد غذائی  خبر دارد و نه از زحمت کمرشکن کشت و کار و خرید و فروش و حمل و نقل و رفت و روب و پخت و پز و غیره.

·        مصرفگرائی، جنبه ماهوی عام تجمل گرائی است.
·        تجملگرائی دال بر انگلیت افراد است.
·        تجملگرائی حاکی از بیگانگی افراد از روند مشقت بار تولید است.

4
بحث تجملی چه لزومی دارد؟

·        بحث، همانیدشی، چالش نظری اما فرمی از پراتیک است.
·      بحث،  پراتیک فکری است.

·        سوبژکت خوداندیش و هماندیش، فردی مولد و زحمتکش است و نه انگل.

·        تجملگرا اما مصرف کننده محض است.
·        معلوم نیست که منظور طبری از بحث چیست که توسط مشتی انگل و مصرفگرا صورت می گیرد.

5
بحث تجملی چه لزومی دارد؟

·        شاید منظور طبری از مفهوم «بحث تجملی»، بحث برای بحث باشد.
·        فرمی از اتلاف وقت باشد.
·        بهانه ای برای پر کردن ساعات «خالی» زندگی باشد.

·        سگان توده اما نه انگل اند و نه علاف.
·        اصلا ساعات «خالی» ندارند تا آنها را با زباله «بحث تجملی» و یا با زباله های دیگر از قبیل الکل و اعتیاد و عیاشی و علافی و قمار و غیره پر کنند.

6
بحث به خاطر بحث که کار بی ‌ثمری است!

·        حالا حدس ما تأیید می شود.
·        منظور طبری، بحث برای بحث است که یاد آور جفنگ هنر برای هنر است.

·        ایراد این نظر طبری اما کجا ست؟

7
بحث به خاطر بحث که کار بی ‌ثمری است!

·        ایراد این نظر طبری در تعریف ناقص و نادرست او از بحث است:
·        چون «بحث برای بحث» همانقدر بحث است که هنر برای هنر، هنر است.
·        بحث برای بحث زباله ای برای پر کردن ساعات ارجمند زندگی است.
·        بحث برای بحث را می توان آب در هاون کوبیدن تلقی کرد که کمترین ربطی به پراتیک فکری ندارد.
·        برای اینکه کار (پراتیک)  همیشه و همه جا، قبل از اینکه جامه عمل پوشد، جامه نظر (اندیشه) می پوشد.
·        کار، اندیشه ای (روحی)  است که از کله بدر می زند و در ماده نفوذ می کند تا مادیت یابد:
·        نجار قبل از اینکه میزی بسازد، طرح فکری آن میز را در کله خویش می سازد و بعد طرح فکری اش را در تخته رخنه می دهد تا تخته ببرکت نفوذ طرح فکری او، تحول یابد و فرم میزی را به خود گیرد.

8
لذا در انتخاب طرف مورد بحث باید دقیق و بصیر بود
 و انرژی خود را بیهوده به هدر نداد
 و در هر جا و با هر کس بحث راه نیانداخت
و قدرت انتخاب داشت.

·        عجب طرز استدلالی!
·        چون بحث برای بحث، بیهوده است، پس با هر کسی نباید دهن به دهن شد.
·        ظاهرا حق با طبری است.
·        ولی کسی که از تز های طبری تبعیت کند، «بر او همان خواهد رفت که بر باخه (لاک پشت)  رفته است.» (کلیله و دمنه)  

9
تز پانزدهم
بحث تجملی چه لزومی دارد؟
بحث به خاطر بحث که کار بی ‌ثمری است!
لذا در انتخاب طرف مورد بحث باید دقیق و بصیر بود
 و انرژی خود را بیهوده به هدر نداد
 و در هر جا و با هر کس بحث راه نیانداخت
و قدرت انتخاب داشت.

·        حالا می توان فهمید که چرا طبری در مناظره تلویزیونی با اجامر حزب اللهی و فدائی و غیره شرکت می کند، ولی بحث نمی کند.
·        چون بحث با مصباح یزدی و سروش و طیب و شعبان بی مخ و فرخ نگهدار بی ثمر بوده است.

·        واقعا هم بحث با این اجامر بی ثمر است.
·        این چیزها اصلا بحث نیستند.
·        مشاجره اند.
·        روندهای تخریب اند.
·        مراحل تدارکی لازم برای توطئه، تخریب، ترور، شکنجه و توبه و تیرباران اند.
·        در چنین «بحث» های توطئه آمیز اصلا نباید شرکت کرد.

·        بحث را اما نباید در این دسیسه های مبتنی بر توطئه و تزویر و تخریب و توبه و ترور و تیرباران خلاصه کرد.

10
·        طبری و حزب توده می بایستی این جریانات ارتجاعی سرخ و سیاه را به چالش علمی و انقلابی کشد و دست این عوامفریبان را پیشاپیش رو کند.
·        رساله ها و آثار و افکار این اجامر سیاه و سرخ می بایستی تحلیل دیالک تیکی شوند تا توده به دنبال نخود سیاه فرستاده نشود.
·        حزب توده در روند این هماندیشی می توانست هم خود، توسعه یابد و هم به شناخت ماهوی جامعه و این اجامر نایل آید.
·        چون برای شناخت هر چیز، پراتیک ـ چه پراتیک مادی و چه پراتیک فکری ـ صرفنظر ناپذیر و بی آلترناتیو است.

·        اگر طبری ها و احزاب توده ای در مقیاس جهانی، در خود اندیشی و هماندیشی (مبارزه ایده ئولوژیکی) آتش بس نداده بودند، جامعه و جهان  به این روز سیاه نمی افتاد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر