۱۳۹۵ فروردین ۲۹, یکشنبه

سیری در جهان بینی احسان طبری (71)

 
پیروزی حقیقت

احسان طبری
(1295 ـ 1368) 
چگونه بحث کنیم؟
نامه مردم شماره 194
(27 اسفند 1358)
تحلیلی از
شین میم شین
  
تز سیزدهم
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است
و اقناع وی برای جنبش یا حزب سودمند است.

·        طبری به جای توضیح عام، به جای توضیح بحث بطور کلی و در خطوط عامش، به مثله کردن بحث می پردازد.

1
·        بدین طریق، از بحث، شیر بی یال و دمی باقی می ماند که به هیچ دردی نمی خورد.

2
·        طبری عامل سوبژکتیو را، یعنی نیت و خصوصیات فردی و پسیکولوژیکی طرف بحث را مطلق می کند و بر آن مبنا رهنمود خود را صادر می کند.
·        انگار خود مریدان او اینقدر شعور ندارند که به این چیزها پی ببرند.

3
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است
و اقناع وی برای جنبش یا حزب سودمند است.

·        بیچارگی و بدبختی سوبژکتیویسم همیشه همین است:
·        عمده و مطلق کردن پارامترهای سوبژکتیو از سوئی و فراموش کردن همان ها از سوی دیگر:
·        خالی از غرض و مرض بودن را طبری از طرف مقابل انتظار دارد، ولی کمترین اعتنائی به داشتن غرض و مرض طلاب خود ندارد.
·        انگار طلاب طبری، تافته ای جدا بافته اند.

4
·        این موضعگیری احسان طبری بلحاظ جهان بینی، ایدئالیستی است.
·        طبری در دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی، نقش تعیین کننده را از آن شعور اجتماعی (غرض و مرض) می داند.
·        فرق هم نمی کند که او در حرف، عکس این را ادعا کند.
·        به عمل کار برآید، به سخن بازی نیست.

5
·        این موضعگیری احسان طبری بلحاظ معرفتی ـ نظری، یعنی به لحاظ تئوری شناخت، رئالیستی نیست.
·        ایرئالیستی (ضد رئالیستی) است.
·        یعنی با تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی منافات دارد.
·        طبری در این تز، موضع ایدئالیستی را در تئوری شناخت نمایندگی می کند.

·        این اما به چه معنی است؟

6
·        این بدان معنی است که حزب توده به حقیقت عینی وفادار نیست.
·        حقیقت عینی ئی که قاعدتا باید برای احزاب توده ای، یگانه جزم جزمستیز باشد.
·        یگانه دگم ضد دگماتیسم باشد.

7
·        تار و پود بینش حزب توده به همین دلیل به پراگماتیسم آلوده است.
·        پراگماتیسم، حقیقت را سلب عینیت می کند.
·        پراگماتیسم، حقیقت را بر اساس سود شخصی تعریف و عملا تحریف می کند.
·        به زعم پراگماتیسم، هر خرافه ای حتی اگر به نفع کسی باشد، حقیقت محض است.

8
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است
و اقناع وی برای جنبش یا حزب سودمند است.

·        البته پراگماتیسم فقط به طبری محدود نمی شود.
·        پراگمایتسم را نور الدین کیانوری و حتی جوانشیر و تحت تأثیر جوانشیر، حیدر مهرگان نمایندگی می کنند.
·        یکی از علل ورشکست و شکست حزب توده، هم همین بوده است:
·        عدم وفاداری بی خلل و بی چون و چرا به حقیقت عینی.

·        توده ای بی اعتنا به جزم جزمستیز حقیقت عینی، به مسلمان بی اعتنا به جزم لا اله الا الله شبیه است.
·        یعنی نه آن، توده ای است و نه این، مسلمان.
·        یعنی هم آن، توده ای قلابی است و هم این، مسلمان قلابی است.

9
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است
و اقناع وی برای جنبش یا حزب سودمند است.

·        به همین دلیل پژوهش هائی که رهبران حزب توده انجام داده اند، باید با وسواس درخور خوانده شوند.
·        حزب توده، حتی آثار و دفاعیات سران خود را سانسور کرده است.
·        به همین دلیل، شخصیت های توده ای، از قبیل خسرو روزبه، شخصیت های نا شناخته اند.
·        اسطوره واره اند.

10
·        منظور طبری از بحث، ظاهرا فقط بحث در جلوی لانه جاسوسی و یا در دانش کاه تهران است.
·        منظور او بحث توده ای ها با اجامر فدائی و مجاهد و حزب الله و دیمدام و لیملام است.
·        اگر منظور طبری همین باشد، این که اصلا بحث نیست.
·        جر و بحث است.

11
بحث باید با کسی انجام گیرد
که جوینده ‌ای خالی از غرض و مرض است
و اقناع وی برای جنبش یا حزب سودمند است.

·        اما نکته جالب، موضعگیری پراگماتیستی طبری در این زمینه است:
·        اگر اقناع کسی برای حزب و جنبش سودمند نباشد، باید قید بحث را زد.

12
·        طبری بهتر می بود که عنوان دیگری برای این جزوه اش دست و پا کند.
·        عنوان «چگونه بحث کنیم؟» حاکی از بحث به معنی عام آن است و نه بحث به قصد اقناع و عضوگیری برای حزب.

13
·        بدین طریق این جزوه طبری به درد پدری که می خواهد با پسرش و یا با همسرش بحث کند، نمی خورد.
·        مگر اینکه هدف پدر از بحث جلب آنها به جنبش و یا حزب باشد.

14
·        تعجب آور این است که چگونه اعضای حزب توده چنین جزوه ای را بسان جزوه های مذهبی (و چه بسا با دهها غلط املائی و انشائی)  تکثیر می کنند و به عیب و نقص بینشی و اسلوبی و معرفتی ـ نظری آن اصلا نمی اندیشند.

ادامه دارد.

۲ نظر: