۱۳۹۵ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

سیری در جفنگیات صمد بهرنگی (23)


اهمیت ادبیات کودک
صمد بهرنگی
 (۱۳۱۸  -  ۱۳۴۷)   
ویرایش و تحلیل از
گاف سنگزاد

کاش می توانستم
احمد شاملو
ادامه

آنان به آفتاب شیفته بودند،
زیرا که آفتاب تنهاترین حقیقت شان بود
احساس واقعیت شان بود   
با نور و گرمی اش، مفهوم بی ریای رفاقت بود   
با تابناکی اش، مفهوم بی فریب صداقت بود .

·        معنی تحت اللفظی:
·        آنان شیفته آفتاب بودند
·        برای اینکه آفتاب، تنها ترین حقیقت آنان و احساس واقعیت آنان بود.
·        آفتاب با روشنی و گرمایش، برای آنان، مفهوم بی ریای رفاقت بود.
·        آفتاب با تابناکی اش برای آنان مفهوم بی فریب صداقت بود.

·        احمد شاملو در این بند شعر، به تبیین استه تیکی استنباط خود از توده ای ها (و مشخصا از همکار توده ای اش)  مبادرت می ورزد:

1
آنان به آفتاب شیفته بودند

·        مشخصه اصلی توده ای ها از دید احمد شاملو، نه سرسپردگی آنان به توده های مولد و زحمتکش شهر و روستا، نه مقاومت و مبارزه آنان بر ضد طبقه حاکمه، بلکه شیفتگی به آفتاب است.

·        سؤال اول این است که در واژه (مفهوم) «آفتاب» چه چیزهای مشخصی تجرید می یابند و یا استه تیزه می شوند؟

·        سؤال دوم این است که این طرز «تحلیل» احمد شاملو حاکی از چیست؟  

2
آنان به آفتاب شیفته بودند

·        منظور احمد شاملو از «آفتاب»، انقلاب است.
·        او البته ـ به اعتراف خودش ـ با فلسفه بیگانه است.
·        یعنی کمترین آشنائی با  مفاهیم فلسفی و در نتیجه، با تفکر مفهومی ندارد.
·        او (و نه فقط او)  اصلا نمی تواند تعریف علمی از انقلاب اجتماعی ارائه دهد.

·        مراجعه کنید به اوولوسیون و روولوسیون (انقلاب) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

3
آنان به آفتاب شیفته بودند

·        توده ای ها (و مشخصا همکار توده ای احمد شاملو)  عاشق سینه چاک انقلاب بوده اند.
·        اگر کسی ساده لوح و ضمنا خودفریب باشد، با خواندن این جفنگ، خواهد گفت:
·        «حق با شاملو ست:
·        حزب توده و توده ای ها انقلابی بوده اند.»
·        البته اگر کسی ساده لوح و خودفریب باشد و نه رئالیست و راسیونالیست (واقعگرا و خردگرا.)  

·        چرا و به چه دلیل؟

·        دلیل صحت نظر ما را خود احمد شاملو بلافاصله عرضه می دارد:

4
آنان به آفتاب شیفته بودند،
زیرا که آفتاب تنهاترین حقیقت شان بود
احساس واقعیت شان بود   
با نور و گرمی اش، مفهوم بی ریای رفاقت بود   
با تابناکی اش، مفهوم بی فریب صداقت بود

·        احمد شاملو قیاس به نفس می فرماید:
·        دلیل عشق توده ای ها به آفتاب، به انقلاب اجتماعی، دلیلی   پسیکولوژیکی است.

·        بزعم شاملو، توده ای ها به دنبال حوایج پسیکولوژیکی خویش روان اند.
·        همانطور که کسی از واژه ای، دختر بچه ای، زن زیبائی خوشش می آید، توده ای ها هم از آفتاب خوش شان می آمد.

·        این طرز تحلیل یکی از ترفندی های تحلیلی (اسلوبی) امپریالیسم است و به پسیکولوژیسم معروف است.

·        مکتب امپریالیستی موسوم به پسیکولوژیسم بویژه پس از پژوهش های پسیکولوژیکی زیگموند فروید و یونگ و غیره توسط طبقه حاکمه در مقیاس جهانی تبلیغ شده است.

5
آنان به آفتاب شیفته بودند،
زیرا که آفتاب تنهاترین حقیقت شان بود

·        از دید احمد شاملو، انقلاب (افتاب) تنها حقیقتی بوده که توده ای ها بدان باور داشته اند.

·        این ادعای از ریشه یاوه اما به چه معنی است؟   

6
آنان به آفتاب شیفته بودند،
زیرا که آفتاب تنهاترین حقیقت شان بود

·        این اولا بدان معنی است که شاملو کمترین خبری از معنی حقیقت ندارد.
·        شاملو اصلا حرف دهن خودش را حتی نمی فهمد.
·        برای اینکه حقیقت به انعکاس نسبتا درست واقعیت اطلاق می شود.

·        این اما به چه معنی است؟

7
آنان به آفتاب شیفته بودند،
زیرا که آفتاب تنهاترین حقیقت شان بود

·        این بدان معنی است که حقیقت همیشه با افکار، یعنی با احکام (جملات)، قضاوت ها سر و کار دارد.
·        اگر جمله کسی، اندیشه ی کسی، نظر کسی، قضاوت کسی در مورد معینی، رئالیستی و راسیونالیستی باشد، یعنی با واقعیت عینی سازگار باشد و از محکمه عقل کل اندیش سر بلند بیرون آید، حقیقی محسوب می شود و اگر با واقعیت عینی ناسازگار باشد و از محکمه عقل کل اندیش سر افکنده بیرون آید، باطل و یا دروغ محسوب می شود.

8
·        آفتاب یک واقعیت عینی است.

·        منظور از عینی چیست؟  

9
·        منظور از عینیت و یا عینی (اوبژکتیو) بودن چیزی این است که آن چیز مستقل از این و آن، مستقل از بود و نبود این و آن، مستقل از میل و هوس و اراده این و آن وجود دارد.

10
آنان به آفتاب شیفته بودند،
زیرا که آفتاب تنهاترین حقیقت شان بود.

·        آفتاب و یا انقلاب بزعم احمد شاملو، «تنهاترین حقیقت» توده ای ها بوده است.

·        صفت چپ اندر قیچی «تنهاترین» اما به چه معنی است؟  

11


·        احمد شاملو با مفهوم «تنهاترین حقیقت» ـ بسان اجامر امپریالیستی ـ به تعدد حقایق باور دارد و یا تئوری باطل تعدد حقایق را تبلیغ می کند.

·        این به معنی انکار عینیت حقیقت است.

·        احمد شاملو خیال می کند که بشریت با حقایق لا تحد و لا تحسی سر و کار دارد.

·        به قول اجامر ژاپنی در فیلم «راشمون» (حقیقت)  هر کس «حقیقت سودمند» خود را دارد.

·        حقیقت سودمند هر کس اما همه چیز می تواند باشد، به غیر از حقیقت.

·        این خرافه که در فیلم راشمون و خیلی از فیلم های امپریالیستی دیگر تبلیغ می شود، تحریف حقیقت توسط پراگماتیسم است.

·        از دید پراگماتیسم، هر خرافه ای حتی که برای کسی مفید باشد، حقیقت است.

·        مراجعه کنید به پراگماتیسم، اینترومنتالیسم (ابزارگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر