۱۳۹۴ شهریور ۲۲, یکشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (173)


جمعبندی از
مسعود بهبودی


ای میلان غافل از قافله


آدم های خوشبخت اصلا وطن ندارند تا ترکش کنند.

2
آنها به جای وطن
حساب بانکی دارند و بی نیاز از میهن خاکی اند.

3
و هر جا روند، وطن خویش را در جیب خویش
  با خیش و خویش و خویشتن خویش می برند. 


کهنه
در هر فرم و عنوان و نام و نماد و نمود 
همیشه و همه جا
 دو جنبه مثبت و منفی دارد:

الف
جنبه منفی کهنه برای نفی است

ب
  جنبه مثبت آن  برای حفظ و توسعه
مادر ـ پدر هم به همین سان
فرزند
مادر ـ پدر را همیشه و همه جا
نفی دیالک تیکی می کند:

1
جنبه های مفید و مثبت آنها را حفظ می کند و توسعه می دهد.

2
جنبه های مزاحم و منفی آنها را نفی می کند و دور می اندازد.
راز پیشرفت و ترقی در طبیعت و جامعه همین است.
این قانون دیالک تیکی عام
شامل حال نباتات، جانوران و انسان می شود
بی آنکه استثناء، سرش شود.

ویرایش:
بینم، نبینم، در پیچ و تابم.
 
«نه» و «به» به فعل می چسبند
به اسم اما نمی چسبند:
بروم
نروم
نه حسن می داند و نه حسین
به حسن بگو   


 الله همیشه خشمناک و ترسناک محمدی
آورنده بیماری ترس و لرز در دل و جان تسلیم شده مؤمن اسلامی
حریف


الله و خدایان ادیان آسمانی
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی خدایان زمینی اند.
دیالک تیک مهر و قهر هستند.
کپیه مو به موی خوانین و سلاطین هستند:

بی خرد و چه بسا خردستیزند:
به قول سعدی
به سلامی گردن می زنند و به دشنامی خلعت می بخشند. 


هنوزم شب زیر سرب و چکمه میناله

این طرز نگارش به تخریب زبان منجر می شود:
چون معنی این جمله این است که
هنوز مرا شب زیر سرب و چکمه می نالد.
منظور شاعر اما این است که
هنوز هم شب زیر سرب
(گلوله و خمپاره و موشک و بمب) 
و چکمه
(ضرب و شتم، لگد و مشت و فحش و توهین و پرخاش وشلاق و سرکوب و استبداد) 
می نالد.
شب زیر ستم قرار دارد و یا خلق؟
شب در واقع یعنی حاکمیت ارتجاع. 

 این آیه  سوره بقره راجع به زنان
به 1400 سال قبل تعلق دارد.

1
در جامعه برده داری  برده و زن آدم محسوب نمی شدند.

2
ارسطو برده را ابزار سخنگو می نامید.

3
در آن دوره
دختربچه ها را به محض تولد زنده بگور می ساختند.

4
 اسلام از این جنایت منع و نهی کرده
و مترقی تر از توحش پیشین است.

5
امروزه
 در ایده ئولوژی امپریالیسم
صد ها بار بدتر از صدر اسلام است.

6
در هند چند ماه قبل
به روایت رسانه های همگانی
صد هزار سایت انترنتی را ممنوع اعلام کردند

7
چون بر سر زنان بلاهائی در این سایت ها آورده می شد
که در شأن حیوان حتی نبود
چه رسد به انسان

8
سطل ننه ات طلب ها دنبال آیه می گردند
چون چیزدیگری برای ارائه ندارند. 

9
اسلام را فقط می توان
از موضع علمی و انقلابی
از موضع هومانیسم و کمونیسم
نقد کرد و نه از موضع فاشیسم و فوندامنتالیسم

10
اسلام نتیجه نفی دیالک تیکی همه ادیان ماقبل بوده است
و مترقی تر از بقیه ادیان بوده است و کماکان است.

یعنی میگی آدم عاقل عاشق نمیشه؟!
حریف


مسئله اصلی تعریف مفهوم و مقوله ی «عشق»
(و نه فقط عشق)  است:

1
عشق یکی از  مفاهیم هتک حرمت شده است.

2
بر سر در خانه های فحشاء
نوشته اند:
عشق

3
عشق اگر عشق به معنی حقیقی کلمه باشد
فقط می تواند مبتنی بر شناخت و شعور
(فهم و فراست و عقل) باشد.

4
به عبارت دقیقتر می توان گفت که
خر نمی تواند عاشق باشد
حتی اگر قهرمان جفتگیری باشد.

5
شاعر عیرانی خری
 اما
جفتگیری خر ها را در صفحه فیسبوکش
نشان خلایق خر تر از خر می دهد و می نویسد:
خرها عشاق اصلی جهانند.


با پوزش از خر
ـ خادم دیرین بشریت بی چشم و رو 


آدم فقط و فقط به شرط اجتماعیت آدم است
و می تواند آدم باشد و آدم بماند.

1
میمون ایزوله و تنها
حتی
میمون نیست.

2
انسان در داربست دیالک تیک فرد و جامعه
می تواند بسر برد و نه در خارج از آن. 

 حمایت از حیوانات
ربطی به دموکراسی  ندارد.

1
دموکراسی یعنی فرمانفرمائی خلق
دموکراسی در عصر حاضر 
یعنی فرمانفرمائی پرولتاریا

2
حمایت از حیوانات
(و نباتات، جنگل ها، باغ وحش، محیط زیست، طبیعت) 
را می توان با مفهوم ناتورالیسم تبیین داشت
و از حفظ و توسعه هارمونی (هماهنگی) میان جامعه و طبیعت دفاع کرد. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر