۱۳۹۴ شهریور ۲۹, یکشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (16)


تحلیلی از
فریدون ابراهیمی

اى مردم، پروردگارتان را كه شما  را و كسانى را كه پيش از شما بوده‏ اند،
 آفريده است، پرستش كنيد
باشد كه رستگار شوید.
همان خدايى‏ كه زمين را براى شما فرشى گسترده
و آسمان را بنايى افراشته‏ قرار داده و از آسمان آبى فرود آورد
و بدان از ميوه‏ ها رزقى براى شما بيرون آورد
پس براى خدا همتايانى قرار ندهيد،
در حالى كه خود مى دانيد.

·        هنر بزرگ خدای اسلام علاوه بر خودستایی، منت نهادن بر سر مردم است:  

1
اى مردم، پروردگارتان را كه شما  را و كسانى را كه پيش از شما بوده‏ اند

·        اولین منت این بود که خدای اسلام، مردم را و مردم قبل از مردم را آفریده است و به ازای این «داد»، طلبکار است و از مردم بندگی، وابستگی و خلاصه پرستش می طلبد.  

2
پرستش كنيد
باشد كه رستگار شوید.

·        جالب این است که خدای اسلام از سر تا پا پای بند روند و روال مبتنی بر بده ـ بستان است:
·        کاسب و تاجر و بقال و بزاز است.

·        برای هر داد ادعائی خود، ستدی می طلبد.
·        برای آفرینش خود خواسته (داد)، پرستش (ستد) می طلبد و برای پرستش، داد دیگری وعده می شود.
·        داد دیگری به نام رستگاری.

3
·        سؤال، اکنون این است که مردم رستگار به ازای این «ستد» چه باید بدهند؟
·        چون کاسب و تاجر و بقال و بزاز که هرگز بدون دریافت سکه ای، سینی پر از کالاهای الوانی، ارزانی این و آن نمی دارند.

·        چرا خدای اسلام به ازای کالای رستگاری و به عبارت روشن تر، به ازای بهشت برین و و حور و غلمان و نعمات رنگارنگ چیزی نمی خواهد؟

·        چون پرستش به عنوان ستد، برای نعمت (داد)  آفرینش بوده است.

4
·        دلیل این تق و لقی دیالک تیک داد و ستد، احتمالا توخالی بودن این وعده است.
·        در این آیه روانشناسی خود پیامبر اسلام انعکاس می یابد.
·        چون پیامبر بنا بر دگم های کتب مقدس (تورات و انجیل) می تواند به آفرینش (حکایت خلقت حوا و آدم) باور داشته باشد.
·        ولی به بهشت برین در آن سوی مرگ نمی تواند ایمان بیاورد.
·        چون باغ عدن در یمن وجود داشته و پیامبر همان را ایدئالیزه کرده و به عنوان وعده به آن سوی مرگ برده است.
·        به همین دلیل برای این «داد» واهی و وعده توخالی، ستدی نمی طلبد.

5
همان خدايى‏ كه زمين را براى شما فرشى گسترده

·        منت دوم خدای اسلام، گستردن فرشی از چمن و غیره بر زمین است.
·        بدین ترتیب طبیعت به عنوان خدای اسلام جا زده می شود.
·        چون رویش گیاهان پدیده ای طبیعی است و نه الهی.
·        اگر گسترش فرش چمن بر دشت و دمن، نعمتی الهی می بود، آنگاه عربستان می بایستی بهشت برین باشد و نه  بر و برهوت.

6
همان خدايى‏ كه زمين را براى شما فرشى گسترده
و آسمان را بنايى افراشته‏ قرار داده  

·        منت سوم خدای اسلام، «عمارت افراشته» واره کردن آسمان است.
·        منت بدی نیست.
·        ولی خیرش برای مردم چیست که بابتش «دادی» حتما باید بدهد؟    

7
و آسمان را بنايى افراشته‏ قرار داده و از آسمان آبى فرود آورد
و بدان از ميوه‏ ها رزقى براى شما بيرون آورد

·        در این آیه دیالک تیک اسباب و آماج به اشکال مختلف زیر بسط و تعمیم می یابد:

الف
·        به شکل دیالک تیک آسمان و باران
·        آسمان اسباب بارش باران است.

ب
·        به شکل دیالک تیک باران و درخت
·        باران اسباب رویش درختان است.

ت
·        به شکل دیالک تیک درخت و میوه
·        درختان اسباب تشکیل میوجات اند.

پ
·        به شکل دیالک تیک میوه و رزق
·        میوه اساب رزق و روزی است.

8
·        سؤالی که اکنون بطور اوتوماتیک بر لب مردم می گذرد، این است که خدای تاجر مآب و کاسبکار بابت این نعمات بیشمار مرکب از فرش زمین و عمارت آسمان و بارش باران و رویش درخت و تشکیل میوه و تأمین رزق و روزی، چه ستدی از مردم می طلبد و یا چه طلبی از مردم دارد؟

9
پس براى خدا همتايانى قرار ندهيد

·        ستدی که خدا می طلبد، نتراشیدن همتا برای او ست.

·        همین و بس؟
·        برای اینهمه نعمت، فقط همین ستد ناچیز؟

·        چرا باید خدای توانای اسلام از تراشیدن همتائی برای خود اینهمه هراس داشته باشد و بابت جلوگیری از آن، خوان یغما بگسترد و اینهمه نعمت ارزانی مردم دارد؟

·        از همین خود افشاگری می توان به اهمیت خرافه خدای یکتا پی برد:
·        بشریت در قاموس اسلام باید خدای واحدی داشته باشد و نه خدایان متعددی.
·        برای اینکه خدای واحد انعکاس آسمانی ـ انتزاعی خدایان زمینی است.
·        انعکاس آسمانی ـ انتزاعی تک تک خداوندان برده، تک تک خواجگان، خداوندان غلام است.
·        بنده و کنیز و غلام نمی توانند در فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی برده داری خداوندان (اربابان) متعدد داشته باشند.

·        دست پیامبر اسلام در ادامه این آیه بهتر رو می شود:

10
در حالى كه خود مى ‏دانيد

·        اکنون هندوانه ی پوک بزرگی زیر بغل مردم چپانده می شود:
·        مردم به عنوان علامه تصور و تصویر می شوند.

·        درست بر عکس منافقین که کر و کور و لال و نادان و احمق و بزدل و جاهل اند.

11
·        عشق به خدا نیز که در اشعار شعرای فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی برده داری و فئودالی عرضه می شود، در واقع انعکاس آسمانی ـ انتزاعی همین عشق به خداوندان رهی و رعیت و نعمت و زمین و ملک و حکم و مال و منال است.

·        مراجعه کنید به  تحلیل اشعار و آثار سعدی و حافظ و غیره در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
                                       
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر