اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
(از قربانیان قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367)
سرچشمه
راه توده
ویرایش از شین میم شین
فصل نهم
زن و عشق در شاهنامه
بخش اول
مناسبات شاهان با زنان
در شاهنامه
ادامه
9
·
تنها يک مورد در شاهنامه هست که
در آن دختری عاشق شاهی می شود که بر تخت سلطنت استوار است.
·
اين دختر مالکه، دخت طاير است
که عاشق شاپور ساسانی می شود و دژ پدرش را به روی او می گشايد و او را پيروز می
گرداند.
·
مالکه، با سادگی کودکانه ای به
شاپور پيام عشق می فرستد:
مرا گر بخواهی حصار آن تو ست
چو ايوان بيــــابی نگار آن تو ست
10
·
شاپور در پاسخ به او به همه
مقدسات سوگند می خورد:
چنــين داد پاســـخ که با مـــاهروی
به خــوبی ســخن ها فـــراوان بگوی
بگويش که گفت او:
«بخورشيد و
ماه
به زنــار وزردشـــت و فــــرخ کلاه
به زنــار وزردشـــت و فــــرخ کلاه
که هر چيــز کز من بخواهی همی
گـــر از پادشــــاهی بکاهــی همی
ز من هيـــچ بد نشـــــنود گـوش تو
نجــويــم جــدايی ز آغــــــوش تو»
11
·
با اين مقدمات و وعده ها شاپور
عشق دختر را می پذيرد و بکمک او دژ را تسخير می کند و پيروز می شود و وقتی خرش از
پل گذشت «عشق» و سوگند فراموش می شود.
·
شاپور جلوی چشم دختر، پدرش را
می کشد.
12
·
در روايت طبری، شاپور، مالکه را
هم (که در اين کتاب نامش نفيره است) می کشد که چرا به پدر خود خيانت کرده است.
·
ولی فردوسی اين حد از بيرحمی را
روا نمی دارد.
·
به بريدن دست های پدر، بيرون
کشيدن کتف او از پشت و سر انجام قتل او پیش چشم دختر اکتفا می کند:
سر طاير از ننگ در خــون کشيد
دو کتف وی از پشت بيرون کشيد
هر آن کــــــس کجا يافتی از عرب
نماندی که با کــس گـشادی دو لب
ز دو دست او دور کردی دو کتف
جهــــان ماند از کار او در شگفت
13
·
شاهنامه از حرمسراهای چند ده و
چند صد نفری شاهان ياد می کند:
الف
·
انوشيروان حرمسرايی دارد با
هفتاد کنيزک.
ب
·
خسروپرويز، بهرام، شاپور و کاوس
بيشتر دارند.
14
·
راجع به اینکه در اين حرامسراها
چه می گذرد، توضيح زيادی در شاهنامه وجود ندارد.
·
اما اشاراتی که اينجا و آنجا
آمده، نشان می دهد که اندرون دربار، هم در سياست و هم در مناسبات خصوصی مرکز فساد
است.
15
·
در حرمسرای نوشيروان غلامی «سمن
پيکر» و «سرو بالا» در ميان زنان پنهان شده که «نژاد و تبار» اعليحضرت را آلوده
است.
·
خود شاه و کارآگاهانش نمی
توانند اين مرد را پيدا کنند.
·
بوذرجمهر هنر می کند و با هوش
سرشارش از وجود اين بيگانه در حرمسرا خبر می دهد.
·
برای يافتن او همه زنان حرم را
برهنه می کنند و از جلو شاه و بوذرجمهر می گذرانند. به اين ترتيب مرد بيگانه پيدا
می شود و با آنکه يکی از زنان شاه او را برادر خود معرفی می کند نوشيروان هم زن و
هم غلام را به دژخيم می سپارد.
برآشفت زان پس به دژخيـم گفت
که اين هر دو در خاک بايد نهفت
16
·
زنان حرم شاهان، اگر در سياست
دخالتی کنند، توطئه گرانه است:
الف
·
دختر اردوان که اردشير او را به
زور تصاحب کرده، می خواهد اردشير را زهر خور کند و سلطنت را به خاندان اردوان باز
گرداند.
ب
·
شيرين زن خسرو، دختر قيصر را که
زن ديگر خسرو است، زهر می دهد و سرانجام مجبور می شود خود را هم مسموم کند تا
تسليم هوس های پسر خسرو- شيرويه – نشود.
ت
·
زن مسيحی نوشيروان، پسرش نوش
زاد را چنان می پرورد که عليه نوشيروان به شورش مسلحانه بر می خيزد و در جنگ با
لشکر نوشيروان کشته می شود.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر