تجسم تصویری سیستم مولتی ثبات مند
«شوربختی» عاشقانه
هاتف رحمانی
سرچشمه:
نوید نو
تحلیلی
از یدالله سلطان پور
"من" در منطق
توده ای ضمن حفظ مختصات ویژه خود ، تابعی از
منافع جمعی ، حزبی ، ملی و جهانی
زحمتکشان است
·
بیگانگی حریف با طرز تفکر ماتریالیستی
ـ دیالک تیکی سبب می شود که بر همه افکار چه بسا آشفته او، کرکس فرمالیسم بال و پر
گسترد.
·
حریف دچار این توهم است و این توهم
را هم اشاعه می دهد که گویا تعلق فرمال و مکانیکی به آنچه که از خانواده احزاب کمونیستی
(عمدتا استالینیستی) باقی مانده، به معنی تبعیت از منافع جمعی و حزبی و ملی و جهانی
زحمتکشان است.
·
ایده ئولوژی حزب توده باید مورد
بررسی همه جانبه قرار گیرد تا معایب موجود کشف و نفی شوند و حزب توده بتواند، به
معنی واقعی کلمه حزب توده گردد.
·
ما در تحلیل شعری از نیاز یعقوبشاهی،
به برخی از نکات اشاره کرده ایم که ماهیت پرولتری ایده ئولوژی حزب توده را زیر
علامت سؤال قرار می دهد.
·
این مسئله باید عمیقتر و دقیقتر
مورد تأمل کلکتیو قرار گیرد.
1
اصول بنیادین دموکراسی
راهنمای کنش توده ای است
·
آنچه حریف همیشه فراموش می کند،
فقر فلسفی هراس انگیز توده ای ها بالاخص و مردم ایران بالاعم است.
·
کسی که به فوت و فن تفکر مفهومی
مسلط نباشد، یعنی ناتوان از تفکر باشد، حتی اگر «اصول بنیادین دموکراسی» را مثل
ریگ زیر دست و پایش بریزند، نمی تواند از آنها کمترین بهره بخردانه را بگیرد.
·
درد دار و دسته های چپ از هر نوع هم
همین بوده است.
·
راست های سلطنت طلب حداقل گوگوش و
کوروش و سروش و غیره را دارند، چپ های عیرانی تنها سرمایه ای که دارند، هارت و
پورت و جفنگ است.
·
ما به چند مثال اشاره می کنیم:
الف
·
عدم تمیز بعضی از مراجع ضمیر به
اندازه ای است که عکس های بدترین دشمنان بهترین رهبران حزب خود را بدون کمترین تمایز
به عنوان شخصیت های حزبی منتشر و تبلیغ می کنند.
ب
·
پراگماتیسم بعضی از مراجع ضمیر به
حدی است که با منشعبین از حزب و فعال در جریانات تا مغز استخوان ضد حزبی مصاحبه می
کنند و به عنوان اسناد حزبی منتشر می سازند.
2
·
ما در این جور موارد نه حتی با فقر
فلسفه، بلکه با فقر فهم و فراست بطور کلی سر و کار داریم.
·
با پاوپریسم فکری، با بی همه چیزی معرفتی
ـ نظری سر و کار داریم.
3
·
بعضی ها همین مراجع ضمیر کذائی و
چه بسا حتی بدتر از آنها را به وحدت دعوت می کنند.
·
این دیگر نور علی نور است.
·
این نهایت فلاکت فکری است.
·
در مقایسه با این مراجع ضمیر صد
رحمت به طرفداران گوگوش و کوروش و سروش
4
اصول بنیادین دموکراسی
راهنمای کنش توده ای است
·
حریف در این جمله خود، نه تنها از
بی خبری اش از دیالک تیک ـ چه دیالک تیکی ایدئالیستی و چه دیالک تیک ماتریالیستی ـ
پرده برمی دارد، بلکه حتی از بی خبری اش
از اساسسنامه حزب توده و هر شرکت و نهاد و کارخانه ای.
·
در اساسنامه احزاب لنینی، سخن از دموکراسی
صرف نیست.
·
سخن از دیالک تیک سانترالیسم و دموکراسی
است.
·
این دیالک تیک یکی از بحث
انگیزترین دیالک تیک های ماتریالیسم تاریخی است و در شرایط نوین کنونی باید با دقت
خارق العاده ای مورد بحث قرار گیرد.
·
در مطلبی که تحت عنوان استالینیسم منتشر
شده، احتمالا به این دیالک تیک پرداخته شده است.
·
مراجعه کنید به استالینیسم چیست؟ استالینیسم
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
5
اصول بنیادین دموکراسی
راهنمای کنش توده ای است
·
دیالک تیک سانترالیسم و دموکراسی بسط
و تعمیم دیالک تیک هیرارشی و خودمختاری است.
·
این یکی از دیالک تیک های حاصلخیز لنینی است.
·
فرد حزبی، فرد مستقل و خودمختاری
است، فردی با استقلال اندیشه و عمل است.
·
درست به همان سان که هر ارگان هر
سیستم سیبرنتیکی مولتی ثابت حاوی استقلال خاص خویش است.
·
سیستم های سیبرنتیکی برای هر خرده
کاری به ارگان ها رهنمود نمی دهند.
·
ارگان ها بطور مستقل و خودمختارانه
نسبت به محیط زیست خویش واکنش نشان می دهند.
·
در روند ساختمان سوسیالیسم پیشرفته
در آلمان دموکراتیک همین خودمختاری در واحدهای تولیدی و غیره تمرین می شد.
6
اصول بنیادین دموکراسی
راهنمای کنش توده ای است
·
هیرارشی جفت دیالک تیکی صرفنظرناپذیر
خودمختاری است.
·
هر واحد حزبی، بهترین عضو خود را
بطرز دموکراتیکی برمی گزیند و راه رشد و توسعه پیش می گیرد.
·
میان مسئول واحد حزبی و اعضا رابطه
ارگانیک (رابطه عضوی) برقرار می شود که به قول شیخ شیراز و به درستی:
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
·
فرو کردن سوزنی بر انگشت پا همان و
فریاد مغز و قلب و دست و چشم و غیره از
درد همان.
7
·
در حزب توده و در جامعه ایران تنها
چیزی که کمیاب و کیمیا ست، همین رابطه ارگانیک است.
·
به محض اینکه یکی از اعضای جامعه روش
زیست دیگر، مذهب دیگر، نظر دیگر، راه حل دیگر را نمایندگی می کند، به عنوان منافق و
مرتد و خاین و فلان فلان شده محکوم و چه بسا سر به نیست می شود.
·
در چنین جهنمی چگونه می توان از
رابطه ارگانیک دم زد؟
8
·
خودستیزی و همنوع ستیزی حتی در
سلول بنیادی جامعه، یعنی در خانواده در کار مدام است.
·
برادر چه بسا چشم دیدن برادر را ندارد
و خواهر چشم دیدن خواهر را.
·
همکار چشم دیدن همکار را ندارد و
همرزم چشم دیدن همرزم را.
·
توده ای چه بسا بدترین خصم توده ای
است.
·
بیگانه پرستی در دستور روز عیرانی
جماعت بطور کلی است.
·
توده ای ها و بقیه بهتر است که
کلاه خود را قاضی کنند و برای خروج از این بن بست پسیکولوژیکی ـ سوسیولوژیکی راهی
بیندیشند.
9
اصول بنیادین دموکراسی
راهنمای کنش توده ای است
·
راهنمای اعضای هر حزب لنینی و هر
انجمن و شرکت و نهاد و مؤسسه و کارخانه در هر صورت نه دموکراسی صرف، بلکه دیالک تیک سانترالیسم و دموکراسی است.
·
در غیر این صورت، از هم فرو می
پاشد.
·
هم در مورد سانترالیسم و هم در
مورد دموکراسی باید بحث همه جانبه ای صورت گیرد.
·
آنگاه رهبری حزب بی کمترین تردید
باید در پیوند ارگانیک با بدنه حزب باشد.
·
در آن صورت و فقط در آن صورت حزب می
تواند رشد موزون کند و بر بحران ها غالب آید.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر