دجال
تحلیلی
از شین میم شین
کجاست
صوفی دجال فعل ملحد شکل
بگو:
«بسوز
که مهدی دین پناه رسید!»
دجال به مردی
کذاب اطلاق می شود که
که در
آخرالزمان ظهور می کند و مردم را فریب می دهد.
·
معنی تحت اللفظی:
·
صوفی که بلحاظ عمل، دجال و بلحاظ
شکل و شمایل، بی دین است، کجا ست؟
·
کسی به او بگوید که مهدی آمد که
پشت و پناه دین است.
1
کجاست
صوفی دجال فعل ملحد شکل
·
خواجه در این مصراع، دوئالیسم فرم
و محتوا را به شکل دوئالیسم شکل و عمل و بعد دوئالیسم خیر و شر را به شکل دوئالیسم
امام موعود و ملحد بسط و تعمیم می دهد و پس از تبدیل امام موعود به دجال، از ترکیب
آندو، دوئالیسم دجالفعل و ملحدشکل را می سازد و همه را با هم بسان مشتی لجن بر سر
و صورت صوفی می مالد.
·
صوفی بدین طریق عملا به کذابی
استحاله می یابد که دعوی امامت می کند و از سر و صورتش الحاد می ریزد.
2
بگو:
«بسوز
که مهدی دین پناه رسید!»
·
خواجه در این مصراع، ضد دوئالیستی
صوفی را به مثابه امام موعود حامی دین، یعنی مهدی دین پناه در مقابل آن قرار می
دهد و رجز می خواند.
·
بدین طریق دوئالیسم خیر مطلق و شر
مطلق به شکل دوئالیسم سلطان و صوفی بسط و تعمیم می یابد.
1
کجاست
صوفی دجال فعل ملحدشکل
بگو:
«بسوز
که مهدی دین پناه رسید!»
·
در این بیت خواجه یکی از عریان ترین
حملات او بر ضد اصحاب تصوف و طریقت و عرفان صورت می گیرد.
·
این غزل به احتمال قوی در استقبال از
سلطان سروده و خوانده شده است که پس از فرار، برگشته است.
·
ظاهرا برادران سلطان بر ضد او وارد
عمل شده بودند و ضمنا و ضمنا اصحاب تصوف و طریقت و عرفان یا با برادران او همکاری
داشته اند و یا در غیاب او زمینه را برای تبلیغات علنی آماده دیده اند و از فعالیت
مخفی به فعالیت علنی روی آورده اند.
·
خواجه در هر صورت از دست برادران
سلطان و صوفیان خیلی خشمگین است و به سلطان تازه از گرد راه رسیده گزارش می دهد و ضمنا
آبروی از دست رفته او را بازتولید می کند.
·
ابیات مهم این غزل باید تحلیل شوند
تا مسئله روشن تر گردد:
بیا
که رایت منصور پادشاه رسید
نوید
فتح و بشارت به مهر و ماه رسید
جمال
بخت ز روی ظفر نقاب انداخت
کمال
عدل به فریاد دادخواه رسید
سپهر،
دور خوش اکنون کند که ماه آمد
جهان
به کام دل اکنون رسد که شاه رسید
ز
قاطعان طریق این زمان شوند ایمن
قوافل
دل و دانش که مرد راه رسید
عزیز
مصر به رغم برادران غیور
ز قعر
چاه برآمد به اوج ماه رسید
کجاست
صوفی دجال فعل ملحد شکل
بگو:
«بسوز
که مهدی دین پناه رسید!»
صبا
بگو که چه ها بر سرم در این غم عشق
ز
آتش دل سوزان و دود آه رسید
ز
شوق روی تو شاها، بدین اسیر فراق
همان
رسید، کز آتش به برگ کاه رسید
مرو
به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز
ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید
پایان
ادامه
دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر