سرو
اثری از حسین رزاقی
م. نوید
لولی یعنی
روسپی
·
ای لولیان مست،
·
از این کوچه باغ های سبز،
·
پیش از شما نیز
·
سوارانی با شمشیرهای خون چکان،
·
هیبت هایی خوف انگیز
·
و ستورانی در قامت توفان،
·
با سرهایی بر نیزه های شان گذشتند
·
پیش از شما نیز
·
سرو های این باغ پیر
·
از زخمه ی تبرهای خون چکان شکست،
·
آسیاب ها با خون چرخید
·
و نان فاتحان
·
با آتش دل مردمان پخت.
·
اما در این سرزمین،
·
خون سبز می شود،
·
سر ها جوانه می زنند
·
و برگ ها به یاد می آورند،
·
زخمه ی تبرهای خون چکانی را
·
که مستانه،
·
قامت بلند مادران شان را شکست .
·
ای لولیان مست،
·
در این سرزمین،
·
خون سبز می شود،
·
سرو می شود،
·
باغ سوخته می روید
·
تا گیلاس های سرخ
·
کوچه باغ ها را چراغانی کنند
·
وقتی که شما نیز
·
در صبح فتح خلق،
·
چون دودی تلخ،
·
از آسمان آبی این سرزمین،
·
محو می شوید.
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر