میم حجری
تشکیل دو دولت اسرائیل و فلسطین
حریف
آرزو بر خوشخیالان بی خبر عار نیست.
پیش شرط تشکیل دولتی
تشکیل پیشایپش کشوری است
و
پیش شرط تشکیل کشوری
تمامیت ارضی پیشایپش آن است.
خلق فلسطین
کشور ندارد تا دولت تشکیل دهد و به همزیستی همسایه وار با دولت اسرائیل خطر کند.
کشور به اصطلاح خلق فلسطین
به جزایر جدا افتاده از هم در لابه لای دیوار ها شباهت دارد.
خیابان برای رفتن از جزیره ای به جزایر دیگر هست
خیابان
فت و فراوان است.
ولی فرمی از آپارتهاید حاکم است که یادآور آپارتهاید و راسیسم در افریقای جنوبی و امریکا و مستعمرات فرانسه و آلمان و بلژیک و غیره ست:
بر تابلوی خیابان ها
به زبان عربی خوانا نوشته شده، «فقط برای یهودیان ( و میهمانان فرنگی شان)»
ورود فلسطینی ها به این خیابان ها به معنی نوشتن وصیت نامه خود است.
در حوالی کرانه باختری
نیم میلیون یهودی راستگرا اماکن مسکونی ساخته اند و اراضی کشت خلق فلسطین را غصب کرده اند.
یکی از دلایل خروج اسرائیل از غزه
هم
لم یزرع بودن غزه
بوده است.
هیج دولت اسرائیل خواهان تشکیل دولت خلق فلسطین نیست.
هیچ دولت اسرائیل.
یک شخصیت اسرائیلی استثنائی
به نام اسحاق رابین بود و ترور شد.
حماس را هم تقویت کرده اند
چون حماس
خواهان محو اسرائیل است و نه خواهان حل تضاد فی مابین.
راه حل این یهل و ساده و آسان تضاد
در دست جنقوری اسلامی است:
قطر باید بین لطان یابو و سیدعلی میانجیگری کند
تا
به فلسطینی ها
شناسنامه عیرانی داده شود
و
به مخاففلین مهسایی و مسیحی و نرگسی و غیره جنقوری
شناسنامه اسرائیلی داده شود
و
چند میلیون فلسطینی با چند میلیون مهسایی و مسیحی و نرگسی و غیره
تعویض شوند
و
مسئله حل شود.
بعد یک جایزه صلح هم به سگی بدهند که این راه حل را کشف کرده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر