درنگی
از
میم حجری
شعرِ «شبانه ۲۹»
شاملو
به فریادی خراشنده
بر بامِ ظلمتِ بیمار
کودکی
تکبیر میگوید
گرسنه روسبیئی
میگرید
آلوده دامنی
از پیروزیِ بردهگانِ دلیر
سخن میگوید.
بر بامِ ظلمتِ بیمار
کودکی
تکبیر میگوید
گرسنه روسبیئی
میگرید
آلوده دامنی
از پیروزیِ بردهگانِ دلیر
سخن میگوید.
معنی تحت اللفظی:
کودکی بر بام ظلمت بیمار، به فریادی گوشخراش، تکبیر می گوید.
روسبی گرسنه ای می گرید.
دامن آلوده ای که ماجرای پیروزی بردگان دلیر را بازگو می کند.
انتقاد اگزیستانسیالیستی شاملو از جامعه و محیط زیست خویش
در این شعر او نیز صورت می گیرد:
کودکی که اذان می گوید.
جنده گرسنه ای که گریه می کند
و
روحانی منحرفی که ماجرای پیروزی بردگان از جان گذشته در صدر اسلام و جنگ های صلیبی و غیره را نقل می کند.
روسپی
یکی از مفاهیم مهم در اشعار شاملو ست.
منظور شاملو از اشاره به روسپی در این شعر
نشان دادن وارونگی رایج از دیرباز در جامعه است:
روسپی
دامن آلوده ای مجبور است
و
روحانی
دامن آلوده ای مأمور.
روسپی برای تهیه لقمه نانی به دامنآلودگی تن در می دهد
و
روحانی دامن آلوده به دلیل مأموریت دست به ایدئالیزاسیون ماضی می زند تا عوامفریبی کند.
در جامعه ای که کودکی حی علی خیر العمل می گوید.
دوئالیسم روسپی و روحانی
را
هم
پروین اعتصامی
به نیت انتقاد اجتماعی سطحی و بند تنبانی به خدمت گرفته است
و
هم
هدایت
و
هم
ایرج میرزای کثافت.
آنچه شاملو نمی داند،
اعراب پابرهنه در غزوات رسول اکرم
نه بردگان، بلکه اشراف برده دار و روحانی بوده اند.
در نظامات برده داری و فئودالی، بردگان و رعایا
حق شرکت در جنگ را ندارند.
امام حسین و یاران هم به همین دلیل برای شرکت بنده ها و غلامان شان در جنگ بر ضد قوای یزید،
نخست آنها را آزاد ساخته اند.
۷۲ تن از شهدای کربلا بنده بوده اند که چه بسا اسمی حتی از آنان نیست.
منظور شاملو هر چه باشد،
پیروزی کذایی بردگان
در واقع پیروزی برده داران بوده است.
به همان سان که پیروزی و شکست سربازان در جنگ ها نه پیروزی و شگست دهقانان و زحمتکشان،
بلکه پیروزی و شکست اربابان و استثمارگران است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر