ابراز نظر که توهین به کسی نیست.
لایک الکی زدن توهین به کسی است.
مش احترام واژه است.
مثل حاجی و کربلایی و میسیز و میستر و مادام و موسیو است.
ضمنا شوخی است.
حس چیست؟
زیر بار معنا بودن اشیاء
که حس نیست.
ضمنا نظر که حتما نباید علمی باشد.
می توانید رد کنید و از نظر خود دفاع کنید.
خیلی ها بلاک می کنند و می روند.
برای اینکه سودای عوامفریبی و یا علافی بر سر دارند.
ما می توانیم ابراز نظر نکنیم.
هماندیشی به نظر ما بهتر از چاقو کشی است
نه.
وعده بهشت برین بر پهنه زمین
وعده ای توخالی نیست.
اوتوپی نیست.
امری واقعی و علمی و عقلی است.
بشر در اغاز در بهشت برین بر پهنه زمین زیسته است که کمونبسم اولیه نام داشته است.
بهشت موعود = بازتشکیل کمونیسم بر پهنه زمین بر پله های توسعه نوین
کسی که خود را کرم واره سازد
نباید شکوه از پایمال شدن داشته باشد.
کانت
هی مش کانت
کسی خود را کرم واره (برده و رعیت و پرولتر) نمی سازد.
این مناسبات تولیدی مربوطه است که جامعه را به طبقات متضاد تقسیم بندی می کند:
به
برده و ارباب
به
رعیت و ارباب
به کارگر و ارباب
و
یا به انسان های برابر و خواهر و برادر
تاریخچه سوسیالیسم فمینیستی و دیدگاههای نظریهپردازان سوسیالیست ـ فمینیست
ما زنان
چیزی به نام سرمایه درای فمیینستی
و
یا فئودالیسم فمینیستی
و
یا سوسیایلسم فمینیتستی
وجود ندارد.
فرماسیونا اقتصادی ـ جامعتی
طبقاتی اند و نه جنسیتی.
فئودالیسم = فرماسیونی اقتصادی که وسایل تولید تحت مالکیت اشارف فئودال و روحانی است
کاپیتالیسم و یا سرمایه داری = فرماسیونی اقتصادی که وسایل تولید تحت مالکیت بورژوازی است
سوسیالیسم = فرماسیونی اقتصادی که وسایل تولید تحت مالکیت توده مولد و زحمتکش است
من ـ زور
به
منظور کسی
اطلاق می شود
که به عوض اندیشیدن
زور می زند.
خلاصی اشیاء از زیربار معنا
بی معنی است.
معنا زیر بار اشیاء است و نه بر عکس.
رهبر انقلاب
: فلسفه وجود بنده و امثال بنده و دیگر مسؤولان، خدمت است. ما نوکر و خدمتگزار مردم هستیم. اعتبار و آبروی ما به این است. اسلام این را برای ما معیّن کرده است. ما حقّی به گردن مردم نداریم؛ مردم به گردن ما حق دارند.
همشهری
این فرمایشات رهبر عنگلاب اسلامی
فقط حقیقت ندارند.
دولت و رهبر و مخلفات
نه نوکر توده
بلکه نوکر طبقه حاکمه انگل و استثمارگر و استحمارگرند.
رهبر توده
حزب توده بوده است که شقه شقه شده و در خاوران جلوی ددان افکنده شده است
شاه اللهی ها و حزب اللهی ها
با فرمایشات خود ما را از خنده کشتند
آزادی که به بی حجابی گفته نمی شود.
لامصبا
سلامتی شما که مشروب میخورید ولی اهل اختلاس و دروغ و دزدی نیستی
ویدا
مشروب خوردن که خوب نیست.
حتی خر حاضر به خوردن خمر (مشروب) نمی شود
حتی سگ لب به عرق سگی نمی زند
مشکل بین مسلمون و یهود نیست! مشکل اشغالگری و کشتو کشتاره.
حزب اللهی
دلیل تشکیل خاوران چیست؟
اشغالگری نتیجه چیست؟
حزب اللهی ها مثل شاه اللهی ها فقط مغز اندیشنده ندارند
بهرام مشیری:
بزرگترین دستاورد ایران و دستاورد مشروطه ملی کردن صنعت نفت و بیرون کردن استعمار انگلیس بود تا اینکه ۲۸ مرداد شد و شاه کودتا کرد و بلافاصله اعدامها شروع شد تودهایها را میگرفتند و اعدام میکردند چرا اعدام میکردند؟ مگر هر کسی تودهای شد باید اعدامش کرد؟
دلیل اساسی کودتای ۲۸ مرداد و کودتاهای مختلف
در همه کشورهای تحت نفوذ بریتانیای کبیر و فرانسه و اسپانیا و غیره
ژئوپولیتیکی (سوق الجیشی) بوده است:
هدف انتقال سرکردگی از سردگان سابق به سرکردگان جدید (امریکا و شوروی) بوده است
دلیل سرکوب احزاب توده ای کوتاه سازی دست شوروی بوده است
وگرنه مصدق از سرتاپا امریکوفیل بود.
مصدق اما نمی توانست دهها هزار توده ای را به دریاچه نمک اندازد و یا به جوخه های اعدام بسپارد.
ساواک و شاه هم ضد انگلیس بودند و از این بابت فرقی با مصدق نداشتند.
ما به مشیری گیر نمی دهیم.
هارت و پورت هایش را به چالش می کشیم.
طبری
اصلا مارکسیست نبوده است.
ضمنا به مرگ طبیعی مرده است.
مارکسیست ها میت وانند شکست بخورند.
مارکسیسم اما شکست ناپذیر است
این حرف چه ربطی به تناسخ دارد؟
هر خری می داند که آدم ها (کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش) فانی اند.
این پاسخ مختصری به پرسش مختصر حریفی است.
نظام برده داری در جهان وجود داشته است.
مثلا در ایران و یونان و روم باستان.
جامعه اولیه
قبل از ظهور حضرت محمد
در عربستان
در حال فروپاشی بوده است.
الترناتیو این جامعه در حال فروپاشی
(عهد جاهلیت که نوزادان مؤنت را زنده به گور می کردند چون قادر به تولید نان کافی نبودند)
نظام برده داری بود
و
اسلام ایده ئولوژی نظام برده داری است.
همه اداها و اطوارهای نماز
تمرین رفتار برده ها در مقابل اربابان برده دارند.
فلسفه کلاسیک المان
نتیجه نقد همه ادیان است.
کانت تبر بر ارکان کلیسا فرود اورده است
با انقلاب بورژوایی فرانسه تحت منویات کانت
شطی از خود کشیشان و شاهان در کوچه های پاریس به راه افتاده است
این حرف های ویکتور «هو» گو
یا غلط ترجمه شده اند ویا غلط بوده اند.
ویکتور «هو» گو
معنی مفاهیمی را که به کار می برد، نمی داند.
مثلا
معنی جامعه را
فقر را
دین و دوزخ و کشور را
جامعه
ساختار اقتصادی دارد ونه ساختار انتزاعی.
فقر
نتیجه سطح رشد نازل نیروهای مولده
از سویی
و
نتیجه استثمار توده
از
سوی دیگر
است.
جامعه بشری
به فقر تن در نمی دهد.
فقر توسط طبقات حاکمه مثلا اشراف برده دار و فئودال و روحانی و سرمایه دار
به توده و جامعه تحمیل می شود.
دوزخ حقیقی
همین جامعه طبقاتی است
و
بهشت حقیقی
جامعه کمونیستی است.
تراژدی های سوزناک جهان باستان در سوگ کمونیسم اولیه بوده اند که بهشت برین بر پهنه زمین بوده است.
کشور که سوبژکت نیست تا ستم کند.
ستمگر همیشه طبقات اجتماعی اند و نه کشورها
طبقه حاکمه جنقوری
دهها هزارنفر را غصابی می کند و در خاوران ها چال می کند و نه کشور جنقوری
زن رئیسی هم همین هفته همین حرف ها را مو به مو ابراز داشته است.
خود این فرمایشات باید تحلیل شوند تا محتوای سیاسی و طبقاتی شان کشف شود.
جنبش فمینیستی ـ امپریالیستی و جوانان هپیلی هپوئیستی
یکی از فرم های رایج برای براندازی و یا تضعیف دول نامطولب برای امپریالیسم است.
از این جنبش تو زرد توخالی در همه کشورهای نامطلوب مثلا در هنگ کنگ، ونزوئلا، بلاروس، روسیه و بهار عربی و غیره استفاده شده و می شود.
اجامر جنقوی اسلامی
در صدد ایجاد آلترناتیو فوندامنتالیستی ـ اسلامی تو سیاه بند تنبانی فمینیستی ـ نسل جوانیستی برای آن هستند.
تاکنون در مواجهه با جنبش بند تنبانی مهسا
مجبور به عقب نشینی بوده اند.
اکنون پس از بسیج قوا دست به حمله می زنند.
بدون آنکه فمینسم اسلامی محتوایی جز اوتوپی و هارت و پورت توخالی داشته باشد.
حضرت زینب اصلا نماینده زنان نبوده است.
او پس از شکست قیام حسین به انتقاد از رژیم یزید از موضع اسلامی ـ صوری دست زده است.
الگوتراشی از زینب
به معنی فضیلت تراشی از ذلت است.
جنقوری اسلامی از درون منفجر خواهد شد
نه از تاک نشان خواهد ماند
نه از تاکنشان
و
نه حتی از بند تنبان
از عجایب آخر الزمان:
چند سال قبل
برای حل اختلاف روسیه و اوکراین
بنت از سران اسرائیل
میانجیگری می کرد.
راستی چرا بنت و نه کسی دیگر؟
بنت اگر طبیب بود
به حل اختلاف خود با همسایه نایل می آمد.
این هنوز عجیب نیست.
عجیب این است که موفق شده بود.
ولی عمو سام
راه حل نایله را باطله کرد.
جنگ طلب کیست؟
پوتین یا عمو سام؟
بیا حرف عاشقانه بزنیم
این دال بر این است
که
عشقی در میانه نیست.
واکنش حریف هم حیرت انگیز نیست.
روزگار عجیبی است:
همه چیز سطحی و تصنعی و صوری و تقلبی و قلابی شده است.
قحط اصالت و حقیقت است.
باقر مؤمنی
بهترین آثارشان
ترجمه ی مشترک با صادق انصاری از ۳ جلد تاریخ جهان باستان
ترجمه ی مشترک با صادق انصاری از یک جلد تاریخ قرون وسطا
بوده اند.
فرمانده انتظامی استان کرمانشاه پدر خانواده ظهر امروز(۲۸ آبان) در یکی از روستاهای شهرستان کرمانشاه با استفاده از اسلحه شکاری پران اقدام به قتل همسر، خواهر همسر و عروس خانواده کرده و متواری شد. قاتل متواری ۵۲ ساله خود را به پاسگاه معرفی کرد و به قتل…
همشهری
جامعه که نیست
تیمارستان است.
وقتی طرف آدم یک دختر خوشگل باشد، کار آسان تر است، زشت ها همیشه ناز می کنند تا نشان دهند که خیلی هواخواه دارند...
«خداحافظ گاری کوپر» رومن گاری
رویا
عجب لاطائلاتی.
ناز در دیالک تیک نیاز و راز و ناز وجود دارد
زن و نرو زشت وزیبا هم ندارد
به کلاغ گفتند:
اخت درمان است
رید و چال کرد.
ناز دست خود زن و نر و زشت و زیبا نیست.
امری غیریزی و طبیعی است
فقط جنده های نر و زن ناز نمی کنند
بهرام مشیری:
دلیل روی کار آمدن خمینی چیزی جز استبداد پهلوی نبود خمینی با وعده ساختن جاده و کندن تونل و این حرفها به قدرت نرسید بستن فرآیند سیاسی و روشنفکری در کشور توسط رضا شاه و محمدرضا پهلوی فضا را برای آمدن خمینی آماده کرد محمدرضا پهلوی بعد از کودتای ۲۸ مرداد...
روحانیت از قرنها قبل از شاه درقدرت بوده است وشب و روز خلایق را خر کرده است.
روحانیت فقط پس از پیروزی انقلاب سفید
از حاکمیت و حکومت رانده میشود
ولی کماکان به خرپروری تداوم می بخشد.
با مد شدن فوندامنتالیسم اسلامی سنی و شیعی توسط امپریالیسم به سرکردگی امریکا
به نیت تخریب شوروی
به مجاهدین وطالبان و بن لادن و ملا عمر و ملا خمینی
چک سفید داده می شودو
به تو هم می داند
اکنون نانت در روغن بود
آدام فیلیپس تو کتاب حسرت میگه:
دست یافتن به میل ، نه تنها مستلزم عبور از ترس هاست، بلکه مستلزم عبور از تمام ترحم ها هم هست.
رویا
من ـ زور حریف از میل چیست؟
مثال:
میل به آب، آبگوشت، آبدوغ، آلبالو...
برای دست یافتن به این چیزها
باید از ترس عبور (؟) کرد و حتی دشوارتر باید از ترحم عبور (؟) کرد.
نمی شود بدون عبور و مرور شیر آب را باز کرد و سیر دل نوش جان کرد؟
حضرت محمد
اولین فرم جامعه طبقاتی را
یعنی
جامعه برده داری را در منطقه تأسیس می کند.
بعد از او مبارزه طبقاتی متوقف نمی شود
همان اسلام حضرت محمد
در اثر مبارزه طبقاتی
شعبه شعبه می شود.
امامان رنگارنگ و مذاهب مختلف ظهور می کنند تا مبارزه طبقاتی توجیه ایده ئولوژیکی شود
در اروپا
به عوض انبیاء، فلاسفه ظهور می کنند.
به عوض اسلام و مسیحیت و یهودیت
فلسفه کلاسیک المان
تحت سرکردگی کانت و فیشته و هگل و فویرباخ و غیره
ایده ئولوژی انقلابات بورژوایی می شود
بعد
مارکسیسم
ایده ئولوژی انقلابات پرولتری می شود
تحت سرکردگی مارکس و انگلس و لنین و غیره
انسان وحشی تر از تاریخ پیدایش خود شده ،اگر اون روز برای سیر شدن به یک شکار قانع بود ،الان همه ی جهان را میخواهد و شکار چیه نسل بشر شده و این یعنی اخره تهوع..
اکرم
منظور از انسان جیست؟
انسان انتزاعی و کلی وجود نداشته و ندارد.
انسان مشخص وجود دارد.
منظور از شکار چیست؟
شکار = فرمی از مبارزه انسان با طبیعت برای تغذیه و نجات از هلاکت.
شکار فرمی از تولید مایحتاج حیاتی است.
شکار منحصربه انسان و خاص انسان هم نیست.
شکار را انسان از عالم طبیعت فراگرفته است و با خود آورده است.
همه نباتات و جانوران از طریق شکار زنده می مانند.
طبیعت شکارگاه پهناوری است.
طبیعت دیالک تیکی از صید وصیاد است.
هر صیادی ضمنا صیدی است.
مورچه از صید برگ و حشره و دانه و میوه و غیره زندگی میکند و حشرات و پرندگان هم از صید مورچه و الی آخر.
جنگ در جامعه بشری
شبیه صید وشکار ( تنازع بقا داروین) در طبیعت است.
جنگ در جامعه بشری
فرمی از مبارزه طبقاتی است
و
مبارزه طبقاتی
لکوموتیو تاریخ است.
جنگ حتما نباید توسط طبقه حاکمه بر ضد توده باشد
جنگ رهایی بخش پرولتاریا و ملل مسعمرات هم جنگ است.
اجامر امپریالیسم امریکا تصمیم داشتند
کرسی تدریس در داشن کاهی از دانش کاه های طویله امریکا
در اختیار عادولف قرار دهند
به همان سان که در اختیار عبالکریم قرار داده اند.
به قول خود عادولف
مدرک تحصیلی ازش خواسته بودند و عادولف مدرک تحصیلات عالی نداشت.
اینکه به معنی بیسوادی او نیست.
بیسوادی چیست؟
عادولف
مثل مرادش نیچه
شاعر بزرگی است.
و
مثل نیچه فاشیست است.
دشمن خلق زحمتکش است.
خرجماعت اما نمی فهمند.
روحانیت برای فوندامنتالیسم اسلامی
مثل اس اس برای نازیسم آلمانی است
که
رضاشاه پهلوی متحدش بود و زن و دخترانش را به دیدارش فرستاده بود
با قالیچه ای به عنوان سوقات که عکس عنتر بر آن نقش بسته بود.
عنتر هم به آنها
عکس خود را هدیه کرده بود و گفته بود:
من هم مثل شاه ایران فقیرم و چیز بهتری برای هدیه دادن ندارم.
خودشیفگان جهان بی سامان چنین اند.
" آن جاودان "
در این عمر گُریزنده که گویی جز خیالی نیست
تو آن جاودان را در جهان خود پدید آور
که هر چیزی فراموش است و آن دم را زوالی نیست
در آن آنی که از خود بگذری از تنگ خودخواهی
برآیی بر فراخ روشن فردای انسانی
در آن آنی که دل، دل رانده از وسواس شیطانی
روانت شعله ای گردد فرو سوزد پلیدی را
بدرد موج دود آلود شک و ناامیدی را
به سیر سال ها باید تدارک دید آن، آن را
چه صیقل ها که باید داد از رنج و طلب، جان را
به راه خویش پای افشرد و ایمان داشت پیمان را
تمام هستی انسان گروگان چنان آنی است
که بهر آزمون ارزش ما، طرفه میدانی است
در این میدان اگر پیروز گردی گویمت، گُردی
وگر بشکستی آن جا، زودتر از مرگ خود، مُردی.
" احسان طبری "
عیدشان
پس از جنایات حماس
تبدیل به عزا شده است.
حریف
به همین دلیل
ملتجی به خدا شده است.
خریت توانگر کند خلق را.
حریفه خیال می کند که ماندنی اند.
جهنم جنقوری
مثل نارنجکی
از درون منفجر خواهد شد و هزار تکه خواهد شد.
سوراخ موش
به قیمت الماس خواهد شد.
افکار زکریای رازی به کارل مارکس بسیار نزدیک است.
ناهید
ناهید با شعورترین شخصیتی است که ما می شناسیم.
این ادعای ناهید ولی درست نیست.
این خرافه زکرییا رازی
کمترین قرابتی به فلسفه و کارل مارکس و مارکسیسم ندارد.
در اروپا هم در جزوه ای تحت عنوان سه کلاهبردار
همین تهمت را به انبیاء زده اند.
آنها هم نمی دانستند که دین چیست و انبباء کیستند.
دین
ایده ئولوژی است و انبیاء رسول طبقه حاکمه جدید اند که الله عکس اسمانی ـ انتزاعی ان است.
حضرت موسی
رسول خدا برای رهایش خلق یهود از بند بردگی فراعین مصر بوده است.
خدای موسی
عینا و عملا نماینده بردگان و ستمکشان بوده است.
حضرت عیسی
نافی دیالک تیکی یهودیت و ایده ئولوگ نظام برده داری بوده است و توده را به تقبل نظام برده داری و تسلیم و تبعیت و عبودیت دعوت کرده است و ظاهرا توسط خلق یهود اعدام شده است.
حضرت محمد
رسول الله (عکس آسمانی ـ انتزاعی طبقه حاکمه برده دار) و مبلغ و مجاهد فی سبیل الله
یعنی نظام برده داری بوده است.
عزوات حضرت محمد ماهیتا فرقی با جنگ های سزار روم و برده داران دیگر ندارند.
حضرت محمد
بشریت را عبد و بنده جا زده است
و
الله انتزاعی را معبود و یا برده دار مطلق.
رسول = کسی که رسالتی و مأموریتی طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی دارد.
مارکس و انگلس و لنین هم رسول پرولتاریا بوده اند
که
خدا ست و حامل رسالت تاریخی خاص خویش است:
به گور سپردن نظامات طبقاتی و تشکیل مجدد جامعه بی طبقه کمونیستی در پله توسعه متعالی و در مقیاس تمام ارضی
وارونه اندیشی، خردستیزی و خودستیزی
این حرف حریف حواسپرت
از روندهای روانی این روانپریشان و از وارونه عندیشی و خودستیزی و خردستیزی اینان پرده برمی دارد:
حریف
نیشی ناگهانی و یکباره و استثنائی به اسرائیل زدن
توسط حماس
را
برتر از نابودی دهها هزار تن از سکنه غزه و اعضای حماس محسوب می دارد.
یعنی برای خود و خودی ها
پشیزی ارزش قائل نمی شود.
این به معنی غول آسا دانستن اسرائیل و چس واره انگاشتن حماس و حزب الله و جنقوری اسلامی است
اسرائیل برای آزاد کردن یک سرباز ۲۰ ساله اسرائیلی
حاضر میشود که ۱۰۰۰ تن از زندانیان حماس را آزاد سازد
این توهین به خلق فلسطین است
این دال بر نابرابری خلق یهود با خلق فلسطین است
این تحقیر خلق فلسطین است
اینها ولی ازفرط خریت متوجه کنه قضیه نمیشوند
مگر قرار است که ظاهر و ذات یکی باشند؟
عارف شده ای؟
ظاهر و ذات رابطه دیالک تیکی دارند
یعنی با همند ولی ضد همند.
رویا در هزار سال قبل زندگی میکند
در آخرالزمان
تنها چیزی که وجود ندارد
پرنسیپ بخور و نمیر است.
همین امریکا و انگلیس
مصدق را هیتلر ایران نام دادند
ناصر را هیتلر مصر.
بن سلمان
سیدعلی را هیتلر جنقوری نام میدهد
غرب امپریالیستی
پوتین را هیتلر روسیه جا می زند
کسی حرفی از لطان یابو و بن سلمان نمی زند.
حساب و کتابی در بین نیست.
بهرام مشیری:
طبق اسناد آمریکایی ثروت رضا شاه در خارج از ایران بی حد و حصر بوده (بودجه نفت و طلا) و این سخن که من در خارج از ایران پولی ندارم سخن باطلی است رضا شاه ثروتهای بی حد و حصری را از ایران خارج کرده که به صورت طلا و پول در بانکهای انگلیس و حتی آمریکا بوده...
کسب و کار همه سران همه جوامع طبقاتی
همین است.
استثناء سران جوامع سوسیالیستی بوده اند
هونکرها بوده اند
ثروت ترامپ و اعوان و انصارش در مدت ریاست جنقوری اش
چندین میلیارد دلار افزایش یافت.
مشیری نشسته در امریکا و گیر داده به مرده های صد کفن پوسانده
و
خیال میکند که روشنگری می کند
من بر این دستان پینه بسته و زحمت کشیده این مادر بوسه میزنم.
رویا
کسی که جمله اش را با «من» شروع میکند
ترحم انگیز است.
چنین کسی
خویشتن خویش را سانترالیزه می کند
به قول قدما «چس» میکند.
«من» را رها باید کنی تا «ما» شوی
غوغا شوی.
کسی که مرید لاطائلات فاشیستی، نیچه ئیستی، فوندامنتالیستی باشد
به همین روز می افتد.
نبرد من
من هابیلم
من شرف کیهانم
من دولت تعیین می کنم.
من تو دهن این دولت می زنم.
مأموریت من برای وطنم.
در جنقوری اسلامی و جهان
دیگر
کسی توان حرف زدن ندارد.
همه
با استی کر ها
از در عثب
مبادله فکری می کنند.
کسب و کار میلیون ها دختر دلربا
شده نشان دادن ما تحت خود به میلیاردها مشتری و درو کردن خرمن احستت و لایک و هورا
اسمش را گذاشته اید: ریل
مدارا
یکی از مفاهیم مرکزی مهم حافظ است.
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است:
با دشمنان مروت با دوستان مدارا.
شاعری به نام مینا اسدی
این رهنمود خواجه را رد کرده است:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است:
با دوستان بسازیم
بر دشمنان بتازیم.
نه.
رفاقت = دوستی مبتنی بر آرمان مشترک.
کمونیست ها
همدیگر را رفیق خطاب می کنند.
چون آرمان مشترکی دارند
و
ان تشکیل جامعه برابران و خواهران و برادران است.
برچیدن بساط طویله طبقاتی و طبقات اجتماعی و تفاوت ها و تضادهای طبقاتی است
هر وقت واژه آزادی به گوشم میخوره
به فکر فرو میروم هرچی فکرش را میکنم میبینم یک جورهایی آزادی وجود ندارد
انسان در هر لحظه از زندگی یک جوری خودش را در بند میکند حتی وقتی تنهای تنهایی
فوزیه
آره.
آزادی
به تنهایی وجود ندارد.
هیچ چیزی به تنهایی وجود ندارد.
همه چیز در داربست دیالک تیکی خاص خود وجود دارد.
سعدی صد ها سال قبل گفته است:
گل و خار
و
گنج و مار
و
غم و شادی
به هم اند.
آزادی (اختیار)
در دیالک تیک ضرورت و آزادی (جبر و اختیار) وجود دارد و نقش تعیین کننده از ان جبر و یا ضرورت است.
حافظ حتی از این دیالک تیک خبر دارد:
رضا به داده بده وز جبین گره بگشا
که بر من و تو در اختیار نگشاده است.
معنی تحت اللفظی:
به جبر مقرره تسلیم باش و غز زیادی مزن
در آزادی به روی من و تو بسته است و نه باز.
۹۹ درصد کسانی که واژه آزادی را نشخوار می کنند،
معنی اش را نمی دانند.
راستی آزادی به چه معنی است؟
نهج البلاغه
ظاهرا
دیالک تیکی از خردنامه و خرافه نامه است.
بخش خردنامه ای اش را کمتر کسی منتشر می کند.
اجامر جنقوری
ناشر خستگی ناپذیر بخش خرافه نامه ای اش هستند
پاییز عجیب ترین فصل سال است
روزنامه نگار عدالت طلب و عاشق طبیعت
عیرانیان علامه
تنها تحولی که در دور و بر خود متوجه می شوند،
تعویض فصول است.
راجع به هر فصلی یک میلیون شعر سروده اند.
خدا را شگر که حداقل متوجه چیزی می شوند
خریت تمام ارضی (گلوبال)
خطرناکتر از افزایش دمای تمام ارضی است.
فرنگی
نه.
ولی منشاء هر دو یکی است.
همان طبقه حاکمه ای که به تخریب محیط زیست کمر بربسته است
همان طبقه حاکمه ای است که به خر پروری تمام ارضی مشغول است.
میلیون ها دختر زیبا و دلربا
همین حالا
کارشان شده نشان دادن دادن ما تحت شان به یه میلیاردها نفر
و
درو کردن خرمن میلیاردها احسنت و لایک.
جعال باشی
در تزهایی راجع به فویرباخ
چنین چیزی وجود ندارد.
ما این اثر مارکس را کلمه به کلمه تحلیل کرده ایم.
این خرافه
نمی تواند حتی از کسی باشد که کلاس دوم ابتدایی را تمام کرده است.
مذهب قدمت چندین هزار ساله دارد
عمر سرمایه داری
۲۲۰ سال بیشتر نیست
هستی یک موجود ، دقیقا همان است که نمود می یابد، ظاهر ماهیت را پنهان نمیکند بلکه آن را نمایان میسازد .
رویا
عجب لاطلئلاتی.
اگر ظاهر خلایق
خریت آنان را نمایان می ساخت،
۹۹ درصد خلایق
و
لاشخو های علاف و عیاش و وراج اگزیستانسیالیست
در
پیشاپیش آنان
دست به خودکشی می زدند.
ضمنا
دیگر نیازی به علم و فکر و فرهنگ و تفکر و تخصص و تفحص و تأمل نمی افتاد.
انسیه خزعلی معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده:
آموزش به #زنان_طلبه برای ورود به عرصه فیلم و بازیگری
وقتی «زنان طلبه» هستند چرا ما باید اسیر سلبریتیها باشیم
الهه تاریخ
الهه طنازی است:
تخریب بدترین سدها را به عهده سنتی ترین سدسازان محول می کند.
کسانی که سینما را تحریم می کردند و با صدها تماشاچی به آتش می کشیند،
شهر نو را با جنده ها به آتش می کشیدند
و
جاکش ها را گروگان می گرفتند،
سودای برگشت به صدر اسلام را در سر داشتند
و
اقتصاد را مال خر می فرمودند،
تراختور اتمی آورده اند
و
فیلمسازی می کنند
و
ماشین ضدگلوله می رانند
و
قصد تولید بمب اتم دارند
و
توله های شان در فرنگ لخت می گردند
تمام صحنههای کربلا در #غزه تداعی شد و پرستارها با اقتدا به #زینب_کبری به زیبایی هرچه تمام تر ایفای نقش کردند.
حزب اللهی
کفگیر حزب الله خورده ته دیگ
و
از کیسه خلیفه می بخشد.
سری به خاوران خامنه ای بزنید
و
صدر رحمت به حضرت یزید بفرستید
بهرام مشیری:
بعضی اوقات هموطنان (سلطنت طلب) ما یک حرفهایی میزنند که آدم ناامید میشود، میگویند آیا شما فکر میکنید مردم ما استحقاق آزادی را دارند؟ و تاسف برانگیزتر آنهایی هستند که میگویند ما یک چماق دیگری لازم داریم چماقی که بزند و همه این آخوندها را به دار بکشد...
سطل نه ات طلبان
اصلا نمی دانند که آزادی چیست
حتی خود مشیری نمی داند
حضرات حتی نظرات شاه را که شب و روز منتشر می کنند
نمی فهمند
مثال
پوز آته ئیسم میدهند
در حالیکه شاه اسلام را بهترین دین میدانست
حق هم داشت.
گنجینه واژگانی حضرات از واژه های ماتحتانی گافدار و کافدار تشکیل یافته است
معیار سنجش
برشت.
اندیشه های متی
کاربست دیالک تیک را ۲۳ سال است که سگان توده در دایرة المعارف روشنگری
مورد تمرین قرار می دهند و توسعه می دهند.
این حرف ها ربطی به مارکسیسم ندارند
ناصر مکارم
جایزه سلطنتی برای زباله ضد توده ای اش
تحت عنوان فیلسوفنماها
گرفته است.
دلیل شکست انقلاب سفید
توده ستیزی شاه بوده است.
بدون حزب توده
مبارزه بر ضد خریت و روحانیت محال است.
همچنان و هنوز هم قضیه از همین قرار است.
با نشخوار زباله های ضد مذهبی
نمیتوان دست به روشنگری علمی و انقلابی زد.
در ایام کودکی
در دیار ما
کسی
راجع به منشاء و خاستگاه و دین و مذهب و تعلقات طبقاتی و میزان ثروت خانواده مان سؤالی نکرد.
فقط پرسیدند:
حوصله داری که با هم بازی کنیم؟
فرنگی
قضیه
همه جا و همیشه از همین قرار است.
تفاوت در حاکمیت طبقاتی است
که
به بازی کودکانه
محتوای طبقاتی متنوع می بخشد.
اجتماع مردمی تهران در حمایت از مردم فلسطین
همشهری
حزب الله و حماس
بدترین دشمن خلق فلسطین اند.
خلایق را رسانه های امپریالیستی و فوندامنتالیستی وفئودالیستی
خر می کنند.
قحط روشنگری علمی و انقلابی است
هدف ارتجاع عربی از این جنایات نوکرشان، حماس چیز دیگری است.
خلق فلسطین تخم شان هم نیست
از پیراهن کسی وضو نمیتوان گرفت، شاید بتوان بدان تیمم کرد، آن هم در صورتی که پیراهن موصوف گردآلود باشد!
حریف
نه.
نظر مولانا دقیق و درست است.
تنی که بوی آشتی دارد
حاوی مولکول های بویناک است.
مولانا این مولکول های بویناک را به شطی شبیه می کند و در آن وضو می گیرد.
مغز متفکر برنامه ریزی حمله به اسرائیل و بدبخت شدن مردم غزه کشته شد
پارسا
این مغزهای متفکر حماس از در عقب
چیزی که ندارند، مغز است.
اینها
شبیه احمدی نجات صادق خلخالی و هادی غفاری هپیلی هپو اند.
لطان یابو
خر است و خیال میکند که با قتل این زباله ها هنر می کند
حماس مخلوق خود لطان یابو برای تضعیف عرفات بوده ست
اینها که تحفه نیستند
بهرام مشیری:
استبداد، استبداد است نظامی و شاهی و آخوندی فرقی نمیکند فقط برای اعوان و انصارشان فرق میکند برای مردم هیچ فرقی نمیکند چون استبداد همه را بیرون میکند و حقشان را میخورد در ۸۰ سال گذشته کشور ایران زمین توسط چهار مستبد اداره شده دو تا شاه و دو تا آخوند.
مشیری مثل حزب اللهی ها و شاه اللهی ها بیسواد است
ماهیت طبقاتی استبداد شاه
قبل از انقلاب سفید
فئودالی بوده
مثل استبداد سلطان محمود و ناصرالدین شاه قاجار بوده
استبداد شاه
پس از انقلاب سفید
استبدادی بورژوایی و ضد فئودالی و ضد روحانی بوده است
دلیل مخالفت روحانیت هم همین بوده است
الله اکبر
اصولا و اساسا
فرقی با جاوید شاه ندارد.
هر دو مبتنی بر وارونه اندیشی و وارونه بینی و وارونه سازی اند.
خر
نمی تواند انقلاب کند.
خرد
صرفنظرناپذیر است.
جنقوری و جهان طویله شده اند.
من ـ زور از روش چیست؟
اصولا
روشی را نمی توان صد در صد تکرار کرد.
مثال:
روش سنته تیکی در شیمی
صدها بار برای سنتز مثلا دارویی
تکرار می شود.
مثال:
برای سنتز آب
صدها بار گاز هیدروژن با گاز اکسیژن قاطی می شود و در مورد معینی آب تشکیل و تولید می شود.
آنچه تغییر داده می شود:
عوامل کمی متفاوت است:
میزان هر کدام از گازها
درجه دمای حاکم بر واکنش شیمیایی
مدت لازمه برای واکنش شیمیایی و غیره
تعیین کننده چیستایی هر چیز
علایق و سلایق خلایق که نیست.
چیستایی هر چیز
امری اوبژکتیو ویا عینی است و نه امری سوبژکتیو.
ماهیت خر (خریت خر) که در خر سوار و خر چران و خر فروش نیست.
خریت خر در خود خر است.
اگر خلایق به خر پرستی حتی روی آورند
خر همان خر خواهند بود
لغو کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان به خاطر حضور زن در تیم نوازندگانش
سیمرغ
واقعا؟
رسما اعلام کرده اند؟
پس چه توجیه شرعی برای پخش تلاوت قرآن توسط زنان خارجی خوشصدا دارند؟
شاید هراس شان
از کنسرت باشد و نه از زن نوازنده.
تجمع توانا کند خلق را
پسیمیسم (بدبینی)
نیست.
رئالیسم سرشته به راسیونالیسم است.
جهالت و خریت
دیری است که گلوبالیزه شده است.
گوش های خلایق دراز شده است
و
خود
از فرط خریت از این حقیقت خبر ندارند.
دلیل التجاء مسلمانان عقب مانده به الله اکبر
شکست انقلاب توده ای کبیر اکتبر است.
الله اکبر به معنی التوده اصغر است.
توده در اواخر قرن بیستم
توسط طبقه حاکمه گندیده
از اریکه قدرت و ابر قدرتیت به زیر کشیده شده است و عصر عصرت و ذلت و ضلالت شروع شده است.
الله چیزی جز عکس انتزاعی ـ اسمانی طبقات حاکمه انگل نیست.
توده از خویشتن بی خبر و با خویشتن بیگانه
نمید اند که الله اکبر به معنی التوده اصغر است.
به معنی تحقیر توده است.
به معنی آغاز فاجعه است.
الله اکبر باید با التوده اکبر جایگزین گردد
توده باید به خودآگاهی دست یابد و به خودهراسی برسد.
خودهراسی توده
شروع خودفرمایی توده خواهد بود.
و من آن روز ام آرزو ست.
نسل زجهل رسته ی فردا؟
آرزو بر شعرا عار نیست
آره.
نسل زجهل رسته ی فردا از در عقب.
ما نسل اندر نسل
خر تر می شویم و نه خردمندتر.
نسل افضلی
صدها بار خردگراتر و خردمندتر و عالم تر از تسل کنونی بوده است.
نسل فردا
خرتر و خردستیزتر از نسل امروز خواهد بود.
این خصیصه خاص آخوندها نیست.
همه عیرانیان همین خصیصه را دارند.
خوشبختی خود را در بدبختی همنوع خود می جویند.
ذلت خود را با تکثیر و تشریح و تمسخر ذلت همنوع خود
به باد فراموشی می سپارند.
ما ازموده ایم در این باره بخت خویش
بیرون کشیده ایم از این ورطه رخت خویش
آره.
خالی بندی هنر مهم عیرانی جماعت است.
معجزه عیران همین است و بس.
عبداللهیان گفت:
هر لحظه می توانیم حمله کنیم و حساب بایدن و لطان یابورا کف دستشان بگذاریم.
در چنین مواردی است که کسروی
سگ می شود و به هر رهگذری پارس می کند.
تزویر این و ان چه دلیلی بر میخوارگی خلایق است؟
نظر خود رؤیا چیست؟
مثال:
کیفیت سیب در سیب خور است و یا در خود سیب؟
m
تن به تنهایی وجود ندارد.
یک لحظه
فقط یک لحظه در عمر خود
بیندیشید.
ضرر نمی کنید.
تن به تنهایی لاشه است.
نه کسی از لاشه لذت می برد و نه کار می کشد.
لاشه به هیچ دردی جز تجزیه و تلاشی نمی خورد
و جهانپهلوان این کار مهم
مگسانند.
مگسی در ۲۴ ساعت
لاشه فیلی را از بین می برد و محیط طبیعی را ضد عفونی میکند.
بگو صد بار:
جاوید باد مگس
این اداها و اطوارها
نه هنر اند و نه شق القمر.
فرمالیسم محض اند.
توخالی اند.
زنان = نران
اگر خری شک داشت
برود به زندان ابو غریب و یا به دانش کاه ابو اوین
و ایمان بیاورد به برابری زنان و نران
بازگشت زاغان
دفتر آخر شاهنامه
مهدی اخوان ثالث
در آستان غروب
بر آبگون به خاکستری گراینده
هزار زورق سیر و سیاه می گذرد
نه آفتاب ، نه ماه
بر آبدان سپید
هزار
زورق آواز خوان سیر و سیاه
یکی ببین که چه سان رنگها بدل کردند
سپهر تیره ضمیر و ستاره ی روشن
جزیره های بلورین به قیر گون دریا
به یک نظاره شدند
چو رقعه های سیه بر سپید پیراهن
هزار همره «گشت و گذار» یکروزه
هزار مخلب و منقار دست شسته ز کار
هزارهمسفر و همصدای تنگ جبین
هزار ژاغر پر گند و لاشه و مردار
بر آبگون به خاکستری گراینده
در آن زمان که به روز،
گذشته نام گذاریم
و بر شب،
آینده
در آن زمان که نه مهر است بر سپهر ، نه ماه
در آن زمان ،
دیدم
بر آسمان سپید
ستارگان سیاه
ستارگان سیاه پرنده و پر گوی
در آسمان «سپید تپنده» و کوتاه
پایان
سنگینترینها
کوچکترین تابوتها
هستند.
داد از این بیداد.
فرنگی
عشق
نه چیزی ستاندنی
بلکه چیزی دادنی است.
نه.
عشق
نه چیزی دادنی است و نه چیزی ستاندنی.
عشق
پدیده ای اوبژکتیو است
و
نه
سوبژکتیو.
دل
به پای خود
بدون اجازه ار صاحبدل
و
بی نیاز از اراده صاحبدل
از دست می رود.
صاحبدل
چه بسا دلیلی برای رفتنش از دست
پیدا نمی کند.
عشق
بدبختی خر جماعت است.
خردمند
عاشق نمی شود.
خردمند
سوار خر پرنده می شود
به کره مریخ می رود تا دوستی در انجا پیدا کند
در طویله زمین نه دوستی یافت می شود و نه دشمنی.
بیار بادهیِ رنگین، که یک حکایتِ فاش
بگویم و بکنم رخنه در مسلمانی:
« ـــ به خاکِ پایِ صبوحیکِشان! که تا منِ مَست
« ستاده بر درِ میخانهام به دربانی
« به هیچ زاهدِ ظاهرپرست نگذشتم
« که زیرِ خرقه نه زُنّار داشت پنهانی!»
این طرز نگارش معیوب است:
بیار بادهیِ رنگین، که یک حکایتِ فاش
بگویم و بکنم رخنه در مسلمانی:
« به خاکِ پایِ صبوحیکِشان
که تا منِ مَست
ستاده بر درِ میخانهام به دربانی،
به هیچ زاهدِ ظاهرپرست نگذشتم
که زیرِ خرقه نه زُنّار داشت پنهانی!»
معنی تحت اللفظی:
باده بریز تا پرده از رازی برافکنم و تخم تردید در دل مسلمانان بیفشانم:
«در مدتی که دربان میخانه بودم
هر زاهدی که دیدم در زیر رخقه زنار داشت.»
توماس مان:
گوش به فرمانی شما بی حد و حصر است.
باید بگویم که روز به روز نابخشودنی تر می گردد.
مخاطب توماس مان کیانند؟
پرولتاریا؟
پرولتاریای متشکل زیر پرجم حزب کمونیست آلمان
تن به تمکین نداد و تا آخرین نفس در سنگر آنتی فاشیسم ماند.
خطای خطیر پرولتاریا
پرهیز از خیزش مسلحانه برای تسخیر قدرت سیاسی و شکست انقلاب ۱۹۱۸ بود و نه گوش به فرمانی.
اگر گوش به فرمان بود، انقلاب پرولتری در آلمان و سپس در اروپا و جهان پیروز می گشت.
در ان صورت دیگر فاشیسم به قبضه قدرت نایل نمی آمد و ارزوی لنین جامه عمل می پوشید و بشریت به رهایش نهایی دست می یافت.
علایق و سلایق خلایق
تعیین کننده نیست.
تعیین کننده چیست؟
در زمان شاه
مگر
مأمور شهربانی
شهرداری
ساواک
ارتش
ژادارمری
وجود نداشت؟
چه فرقی با زمان شیخ دارد؟
باید آنها را قاتل تلقی کرد و اعدام شان کرد.
مگر خود شما حرفه ای ندارید؟
چه فرقی دارد که ظرفشو باشید و یا پاسبان ویا آخوند؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر