درنگی
از
میم حجری
شرحی کوتاه و مختصر از شعرِ «شبانه ۲۹»
اکی یاز
این " شبانه " در ذهن شعرِ دیگری را تداعی میکند
از دفترِ« ترانههایِ کوچک غُربت به نام ِ عاشقانه»:
«بیتوتهیِ کوتاهیست جهان / درفاصلهیِ گناه و دوزخ.»
در شعرِ "عاشقانه
"پدیدههائی که مظهرِ زیبائی، زنده بودن و زندهگیست ، دچارِ وارونهگی شده و تبدیل به ضدِ ارزش:
خورشید،
درخت، نسیم ،مهتابِ پاییزی، چشمه و حتا عشق.
چرا که به باورِ (راوی ــ شاعر)، در شرایطِ برزخ یعنی همان (فاصله یِ گناه و دوزخ)، هیچ چیزی سرِ جای نخواهد بود.
این شعر هم کم و بیش در شرایطِ مشابه حتا سیاهتر سروده
شده،
سالِ ۱۳۶۳،
اوجِ جنگ است و سرکوبِ داخلی.
پس طبیعیست که همه چیز باژگونه باشد،
اذان را که قاعدتاً آدم بزرگها (بالغان) میگویند
اما در اینجا این وظیفه به یک کودک محول شده که هنوز خام است و احساساتی و در نهایت تأثیرپذیری.
شایدهم تکبیر گفتنِ کودک نشانهئی باشد از اوضاع و احوال بسیار وخیم،
چرا که در هر حال کودکِ نمادِ آغازی دوباره است و این نماد وارونه شده است.
" بردهگانِ دلیر "
همان فریب خوردهگاناند، و طبیعیست که آلوده دامن باید همان باشد که فریب داده و اکنون برایِ ثبات و دوامِ قدرتنمائیاش و ماندن بر مسند
باید هم از پیروزیِ بردهگان بگوید
وگرنه چه سنخیتیست میانِ برده و پیروزی؟!
و
شاید هم این بردهگانِ دلیر همانهائی هستند که احمدشاملو در شعرِ دیگری چنین سروده در بارهشان:
غلتکِ کج پیچ
اکنون
در هم شکنندهیِ بردهگانی شده است
که روزی
با چشمانِ بربسته
به حرکت نیرویاش دادهاَند.
گریه
یِ روسبی گرسنه
هم احتمالأ میتواند به این دلیل باشد که تنها راهِ نان دانیاش، به دستِ سربازانِ بی اعتقادِ کسی فتح شده که تقوایِ خاک و آب را هرگز باور نداشت.
و اما نوزاد بیسَر است
چرا که هنوز اندیشهای در او شکل نگرفته
و
کسوف نیز اشاره به غلبهیِ ظلمت بر نور .
و
به تعبیری دیگر
تکبیر کشیدن کسوف به وسیلهیِ نوزادِ بیسَر
میتواند کنایه از« نداشتنِ اندیشه»هم باشد
در جامعهئی به شدت بیمار و خرافاتی که سَردَمداراناش بازهم با فریب میخواهند ایمانِ بیچون و چرا و اطاعتِ کورکورانه را جا بیندازند
برایِ آنان که با اندیشیدن بیگانهاند
با فریادیِ خراشنده،
درست برعکسِ آنان که میاندیشند و با تمامِ محدود بودن شرایط حتا
به شکلِ زمزمه
دست از مبارزه بر نمیدارند، چرا که میدانند:
لُجّهیِ قطران و قیر
بیکرانه نیست
سنگین گذر است.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر