۱۳۹۹ اسفند ۲۸, پنجشنبه

میتسه گربه ـ مینی موش (۹)

 gebrauchtes Buch – Muschi Miezekatze. [Hardcover] – Muschi Miezekatze. [Hardcover]

 

جینا روک پاکو

(۱۹۳۱)

 

برگردان

میم حجری

 

مینی موش موشی می آورد.

  

·    اگر هوا خوب باشد، مینی موش اجازه دارد که به باغچه برود.

 

·    مینی موش در باغچه لابه لای گیاهان به شکار می پردازد، پشه ها را دنبال می کند و زیر بوته ها را کند و کاو می کند.

 

·    مینی موش همه جا چیزی برای بازی پیدا می کند.

 

·    وقتی که مینی موش خسته می شود، در جائی آفتابی پاهایش را جمع می کند و چشم هایش را می بندد.

 

·    اما این بدان معنی نیست که مینی موش خفته است.

 

·    گوش های او تمام وقت بیدارند و او هر صدائی را می شنود.

 

·    او خش خش برگ ها را می شنود، وز وز زنبورها را و پچ پچ موش ها را در زیر زمین.

 

·    مینی موش یک بار موشی می گیرد.

 

·    موش را در دهنش می آورد و با افتخار تمام به اهالی خانه نشان می دهد.

 

·    اهالی خانه اما برخورد دیوانه واری از خود نشان می دهند.

 

·    آنها شروع به داد و بیداد می کنند و بد و بی راه می گویند.

 

·    نتیجه این می شود که موش دوباره آزاد می شود و در می رود.

 

·    حیوانات دو پا موجودات عجیبی اند.

 

·    مینی موش زیر بوته گل سرخ می نشیند و ماجرا را به یاد می آورد.

 

·    موش چاق و چله و چرب و نرمی بوده است.

·    بی تردید خوشمزه هم بوده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر