کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۳۰۸)

میم حجری

 

۳۴۶۰

سنگ سخنگو

برگشتن‌ به رابطه ی قدیمی مثلِ این میمونه یه فیلم رو از اول ببینی بعد انتظار داشته باشی پایانِ متفاوتی داشته باشه‌ فرصتِ دوباره دادن همیشه درست نیست.

سگ سخن جو

 

برگشت به رابطه ناموفق سابق
اولا
اختیاری نیست
جبرعینی زندگی آدمی را به خیلی از کردوکارها مجبور میسازد
عذاب شلاق نان
کمرشکن تر از عذاب شلاق جانست
وقتی کودکانت گرسنه باشند
ذلیل وزمینگیر میشوی و به هر ذلتی تن درمیدهی.
اختیار و آزادی آدمی فقط در منگنه دیالک تیکی جبر و اختیار معنی دارد

۳۴۶۱

سنگ سخنگو

کی بلده بدون رژیم‌ من سه کیلو‌کم کنم؟

سگ سخن جو

 

اولا
کمیت (چند کیلو) تعیین کننده نیست.
تعیین کننده کیفیت (سلامت جسمی و روحی و روانی) است.
ثانیا
باید طرز تغذیه علمی را فراگرفت
از خوردن مواد قندی و چربی حتی المقدور پرهیز ورزید
ثالثا باید نرمش کرد
که هم برای جسم آدمی مفید است
و
هم
برای روح و روان او

۳۴۶۲

سنگ سخنگو

اگر جلو نامرد قد علم کردی مردی

سگ سخن جو

 

مرد و نامرد
از مفاهیم اخلاقی نظامات اجتماعی برده داری و فئودالی اند
این مفاهیم
ماهیتا آنتی فمینیستی (زن ستیزانه) اند.
نصف بشریت بدین طریق زن و یا نامرد قلمداد می شود

۳۴۶۳

سنگ سخنگو

زنان جنقوری به اصطلاح اسلامی
مثل نران و سران آن می عندیشند
آبرو می برند.
زنان هیچ کشوری این چنین ذلیل و زباله نیستند

۳۴۶۴

سنگ سخنگو

 
به اندیشه بیندیشیم که اصل است
فرق نمی کند که
فرم اندیشه
موعظه باشد
مرثیه باشد
ترانه باشد و یا فسانه باشد

۳۴۶۵

سنگ سخنگو

خانه یعنی سقفی بالای سر و دیواری برای تکیه یعنی حمایت و امنیت

سگ سخن جو

 

سؤال مربوط به فونکسیون خانه نبود.
مربوط به ساختار خود خانه بود.

خانه از دو بخش اساسی تشکیل می یابد:
زیربنا که ملاطی از سنگ و صخره و سیمان و آهن و غیره است
روبنا که در و دیوار و سقف و پنجره و رنگ و لعاب و غیره است
جامعه هم به همین سان
زیربنای جامعه
و
روبنای جامعه چیست؟

۳۴۶۶

سنگ سخنگو

امیدوارم هیچوقت بین دل و عقلتون قرار نگیرین
 

سگ سخن جو

 
ما بهتر است که تعریف مفاهیم فلسفی وفقهی وعلمی وفنی وهنری و غیره را بیاموزیم تا هم حرف دهن خود را بفهمیم و هم حرف دهن همنوع مان را
منظور کیمیا از دل
غریزه است.
دل و یا روح وشعور وذهن وضمیر ترجمه مفهوم فلسفی «Bewusstsein» است که مهمترین وعالی ترین مفهوم فلسفی است که شامل عقل هم است

۳۴۶۷

سنگ سخنگو

نامه ای به فرزند آیندم: فرزندم، من مثل بقیه به تو فشار نخواهم آورد که درس بخوانی و موفق شوی همینکه تو هر رشته ای پزشک بشی برام کافیه امضا :مادرت

سگ سخن جو

 

نامه کودک آتی به مادر خاطی:
ننه جان
در هر رشته ای می توان دکترا گرفت و دکتر شد
ولی نمی توان پزشک شد.
دکترا درجه تحصیلی پس از لیسانش و یا فوق لیسانس است
پزشک یعنی طبیب.
بخش اعظم پزشکان
اصلا دکترا ندارند.
شاید
لیسانس داشته باشند

۳۴۶۸

سنگ سخنگو

انتظار نام دیگر من است وقتی که چشم از این در بر نمی‌دارم.

انتظار
کسب و کار سکنه جوامع برده داری و فئودالی است.
ریشه اقتصادی ـ اجتماعی انتظار
سوبژکت تاریخ نبودن بردگان و رعایا ست که منتظر ظهور خان شورشی، ارباب زاده ای یاغی و امام زمانی خیالی اند

۳۴۶۹

سنگ سخنگو

کار هر مرد نیست با زن زیستن
 

سگ سخن جو

در جنقوری به اصطلاح اسلامی

توسط شاه و شیخ

نسل مردان برافتاده است.
مردان جامعه

تیرباران شده اند و در گورهای دسته جمعی چال شده اند.
اکنون

مشتی نر خر تر از خر باقی مانده است

که

توان عرعر حتی ندارند

و

نام و عنوان مرد

را

بسان پالانی بر دوش می کشند.

۳۴۷۰

سنگ سخنگو

فرهنگ چیست؟
مفاهیم منحصر به فردند
به همان سان که مفهوم خرچنگ با مفهوم کرگدن فرق دارد
فرهنگ هم تعریف خاص خود را دارد.
اگر خواستی خبر کن تا برایت پست کنیم.
زیربنا و روبنا
مفاهیم دیگری اند و تعریف دارند

۳۴۷۱

سنگ سخنگو

یعنی هیچ فردیتی در تجربه کردن حسی به‌مثابه انتظار برای آدمی قایل نیستید؟ یعنی ممکن نیست فارغ از یک جهان بینی انتظار تجربه‌ی زیسته‌ی کسی باشد؟

سگ سخن جو

 

ممنون.
فرد فی نفسه و به تنهایی وجود ندارد.
فرد در دیالک تیک فرد و جامعه وجود دارد.
حتی میمون ایزوله میمون نیست
چه رسد به سرور ایزوله.
جهان بینی چیست؟
تجربه چیست؟
حسی چیست؟
سکنه جنقوری بیگانه با مفاهیم اند
این شرم انگیز است

۳۴۷۲

سنگ سخنگو

یعنی فرهنگ روبنا نیست؟

سگ سخن جو

 

 هیچ مفهومی منطبق با مفهوم دیگر نیست.
فرهنگ های لغات ول معطل اند.
هر مفهومی منحصر به فرد است.
دو تا بهرام وجود ندارد.
تعریف علمی و استاندارد مفاهیم را باید فراگرفت تا توان تفکر پیدا کرد.

ادامه دارد.