۱۳۹۹ بهمن ۱, چهارشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۳۰۴)

Bild

میم حجری



۳۳۹۶

سنگ سخنگو

بچه بودم بابام هیچ وقت نمی ذاشت موز و نارنگی، لقمه و از این چیزا ببرم می گفت بقیه دلشون می خواد یه حدی پول می داد می گفت هر چی بقیه خریدن توام بخر انقد ادامه داد که یه روز معلممون به مامانم گفت لطفا به این بچه میوه و لقمه بدید بیاره همه دارن جز این

سگ سخن جو

 

زنده باد بابای بعضی ها
که بشردوستند در جنقوری بشر ستیز
چرا خودت به بابات نمی گفتی که همه سیب و لقمه دارند؟
ای نهنگ.
کودکان
پول را به همه چی ترجیح می دهند.
برای اینکه
فقط تحت این شرایط
می توانند آنچه که دوست دارند
بخرند و بخورند

۳۳۹۷

سنگ سخنگو

منِ آتئیست رو مجبور می‌کنید که بگم به خدا کسخلید.

سگ سخن جو

 

آته ئیسم
که بهتر از تدین نیست.
متدین حداقل به چیزی باور دارد.
آته ئیست بدبخت است.
از همین کلمه لاتها که مصرف می کنی
سطح شعور نازل آته ئیست ها عربده می کشد.
ما درست و یا غلط راجع به دست بوسی نظر داده ایم
تو اگر آته ئیست نبودی
استدلال منطقی می کردی و نه فحاشی

۳۳۹۸

سنگ سخنگو

نه مخالفم.چه بسیاااااار آدمای مستقل و خودشکوفا که هیچوقت فرد مناسبشون رو پیدا نکردن.شانس هم واقعا خرافه نیست

سگ سخن جو

 

در جنقوری فرد مستقل یافت نمی شود.
شما معنی استقلال نظری و عملی (خودمختاری) را نمی دانید.
شانس چیست؟
خلایق به تصادف میگویند:
شانس.
در دیالک تیک ضرورت و تصادف اما تعیین کننده ضرورت است.
همسر تصادفی به تصادفی هم به عنتر تبدیل می شود

۳۳۹۹

سنگ سخنگو

بله. به هر حال هرکسی نظر و دیدگاه خاص خودش رو داره که قابل احترامه. نظر شما از دیدگاه کاملا منطقی بود نه احساسی.

سگ سخن جو

 

ممنون
هدف ما هماندیشی با همنوع است.
ضمنا
نظر هیچکسی
محترم نیست.
تنها چیزی که محترم است
حقیقت عینی است.
برای کشف حقیقت عینی و دفاع از آن و احترام بدان
به
خرد کل اندیش نیاز است که باید در روند هماندیشی تمرین شود و فراگرفته شود.

۳۴۰۰

سنگ سخنگو

کلا من اصلا حرفایه شمارو قبول ندارم اصلا حرف زدنتونم حقیقتا قبول ندارم

سگ سخن جو

 

اولا
افکار
نه

شخصی

بلکه طبقاتی اند.
طبقاتی تر از طبقاتی اند.
طرز تبیین افکار هم طبقاتی است.
همه نمی توانند موافق هر نظری و طرز تبیین آن باشند.
خاوران
مملو از اجساد کسانی است که دگراندیش بوده اند
و
سران جنقوری شقه شقه شان کرده اند

۳۴۰۱

سنگ سخنگو

من با کسی با چنین عقیده ای بحثی ندارم

سگ سخن جو

 

عقیده؟
عقیده مال مذهبی جماعت است.
ما علمی اندیشیم.
آته ئیست ها شعور ندارند تا با کسی متمدنانه بحث کنند.
فقط می توانند مثل لات ها و لومپن ها و لاشخورها
فحش رکیک و تهوع آور دهند
و
توهین و تخریب کنند.
منظور ما شکیبا نیست.
این تحلیل علمی ما ست.

۳۴۰۲

سنگ سخنگو

دوس‌پسر آیندم اگه بدونه قراره واسش چه غذاهای خوشمزه ای درست کنم ، از الان میرینه به دوس‌دخترش با اون آشغالایی که (تازه اگه) جلوش میذاره

سگ سخن جو

 

حریف
به دنبال آشپزباشی است و یا به دنبال آدم و همدم و همنشین و همسر و همراه؟
حریف
بنده شکم است و یا اندیشنده است؟
ضمنا
آش آشپزباشی ئی که با کلمات رکیک (ر.) می اندیشد
می تواند به مدد ادویه جات
خوشمزه باشد
ولی نمی تواند قابل خوردن باشد.

۳۴۰۳

سنگ سخنگو

اخی شازده هم تشریف آوردند ما رو از دیکتاتوری نجات بدن جاشون خیلی خالی بود این چند روز!

سگ سخن جو

 

سلطنت
فی نفسه
حاوی دیکتاتوری است
پدر شازده هر حزب و سازمان سیاسی را ممنوع کرد و حزب رستاخیز تشکیل داد
جنقوری به اصطلاح اسلامی
در رسانه های امپریالیستی
دموکراسی است و نه دیکتاتوری
چون انتخابات الکی خرکی دارد

۳۴۰۴

سنگ سخنگو

اولا
هر کلمه را خواستید بپرسید تا توضیح دهیم
ثانیا
مگر انترنت ندارید.
صدها فرهنگ واژگان فارسی با کلیکی مختصر باز می شوند
ثالثا
هدف ما
از سویی
تمرین کاربرد و کاربست مفاهیم فلسفی است
و
از سوی دیگر
آموزش آنها ست.
مفاهیم سنگپایه های افکارند


۳۴۰۵

سنگ سخنگو

در مسلک این دوست عزیز فقط اجازه داری از کلماتی که حافظ و سعدی استفاده میکردن، استفاده کنی

سگ سخن جو

 

چرا که نه.
با کلمات گاف دار و گافدار و ع. دار و غیره که نمی توان اندیشید.
سعدی بزرگ ترین حکیم قرون وسطی بوده و اندیشه هایش در اروپا هزاران نفر را مجذوب کرده است.
ما ده سال است که روی بوستان و گلستان سعدی
کار می کنیم.
آثار و اشعار سعدی
گنجینه فلسفی عظیمی اند


۳۴۰۶

سنگ سخنگو

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست


در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست


تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست


چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست


این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست


صاحب دیوان ما گویی نمی‌داند حساب
کاندر این طغرا نشان حسبة لله نیست


هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست


بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود
خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست


هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست


بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست


حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست
عاشق دردی کش اندر بند مال و جاه نیست

این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست


سگ سخن جو

 

خدایا
این چه استغنایی (غنی بودن) است و این چه حکمتی (فلسفه ای) است
که زخم درون فراوان است
ولی
فرصت آهی حتی نیست.
حافظ
در این بیت غزل
دیالک تیک زخم و درد را (علت و معلول را) منکر می شود
ضمنا
جراحت مندی را استتغناء جا می زند و زخم بی درد را حکمت الهی
خردستیزی حافظ را شاملو ادامه می دهد

۳۴۰۷

سنگ سخنگو

بر دل ما کس ندارد یک تبسم التفات
زخم اگر می‌خندد این‌جا مهربانی می‌کند.


سگ سخن جو

 

کسی اعتنایی بر دل ما ندارد.
خنده زخم
لطف آن به ما ست.

بیدل دهلوی
از شعرای هند است.
پریشان اندیش است.
حدس بزنید بیشترین طرفداران بیدل در کدام کشور است.
آنهم چه طرفداری ئی.
طرفداری ئی توأم با تعصب و حتی چاقوکشی


۳۴۰۸

سنگ سخنگو

اون روزی ک وسط بحث گریه‌ام نگیره ،عید منه

سگ سخن جو

 

 دلیل گریه وسط بحث
نشانه
تنگ آمدن قافیه است
اندیشیدن هنر است.
علمی
است.
فوت و فن اندیشیدن را باید تمرین کرد و فراگرفت

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر