۱۳۹۹ بهمن ۷, سه‌شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۳۱۷)

 

 Premium poster Cupid and Psyche 

میم حجری


۳۶۲۱

سنگ سخنگو

از يه جايي به بعد اين شرايط نيست كه ، ما رو مجبور ميكنه. از يه جايي به بعد ديگه اين خودمون هستيم كه در اجبارگذشته دست و پا ميزنيم!

سگ سخن جو

 

اجبار نیست
جبر است.
جبر و یا ضرورت چیست؟
از «یه جایی به بعد» هم نیست
از ازل تا ابد است.
فرق جامعه (انسان) و طبیعت (مثلا جماد و نبات و جانور) چیست؟

۳۶۲۲

سنگ سخنگو

یه خاصیت مشترک که کتاب بیشعوری با طالع بینی ماه تولد داره، اینه که: موقع خوندن جفتشون، میتونی همه ی صفات خوب رو به خودت، و همه ی صفات بد رو به دیگران نسبت بدی

سگ سخن جو

 

نسبت دادن صفات خوب کذایی به خود
امری طبیعی است
اگر آدم بفهمد که صفت بدی دارد
ترکش میکند
کسی که از همنوع انتقاد می کند
خودش را پیشاپیش از ان عیب تطهیر کرده است و یا در ضمن انتقاد از همنوع
تطهیر می کند.
یعنی انتقاد از همنوع با انتقاد از خود توأم است
بهتر هم همین است
زنده باد انتقاد

۳۶۲۳

سنگ سخنگو

گیر کردن بین دو راهی عقل و احساس بد کوفتیه

سگ سخن جو

 

این سخن تو معیوب است.
احساس و حس کردن و حواس
ضد عقل نیستند.
منظور تو نه احساس بلکه غریزه است:
دیالک تیک غریزه و عقل است.
احساس شالوده عقل است.
دیالک تیک حسی و عقلی.
بدون شناخت حسی
شناخت عقلی
اصلا تشکیل نمی یابد.
اگر دیالک تیک غریزه و عقل تخریب شود
چه می شود؟

۳۶۲۴

سنگ سخنگو

چرا ادم باید یکی و دوست داشته باشه که بهش نرسه
 

سگ سخن جو

 
خودت جوابش را میتوانی بیابی.
البته جمله بندی ات
تق و لق است.
عشق
پدیده ای عقلی نیست.
اگر عشقی
عقلی باشد
هدف عاشق
وصل خواهد بود و نه فراق


۳۶۲۵

سنگ سخنگو

ولی کاش من تو یه ده کوچیک سر سبز با ادمای دل مهربون زندگی میکردم بجا این شهر کوفتی

سگ سخن جو

 

در این جمله مختصر تو
یک دنیا اندیشه هست.
دهاتی ها
مهربان تر از شهری ها هستند.
مهربانی دهاتی ها اما مبتنی بر ساده لوحی و نیاز به همدیگر و غیره است
کمیت خارق العاده جمعیت درشهر
به مهربانی
کیفیت دیگری میبخشد
مهربانی راعلمیت وواقعیت وعملیت وسازمانیت میبخشد
زنده باد مدینه و مدنیت و تمدن

۳۶۲۶

سنگ سخنگو

تو زندگیم هیچکسو به اندازه خودم اذیت نکردم.

سگ سخن جو

 

خودآزاری و یا حتی خودستیزی
مفهوم مهم قابل بحثی
به ویژه در قرن ۲۱ است.
اگر مشخصا بگویی که چگونه مرتکب خودآزاری شده ای
می توان تجارب تو را به درجه دانش تجربی ارتقا داد
و
به جامعه شناسی مدد رساند

۳۶۲۷

سنگ سخنگو

ترس از دست دادن خیلی وحشتناکه

سگ سخن جو

 

مشخصه مهم سکنه جنقوری
مشخص سخن نگفتن است.
منظورت
از دست دادن چیست؟


۳۶۲۸

سنگ سخنگو

چقدر سخت. خب حالا بین چیزی که‌ دلت میگه و چیزی که عقلت میگه

سگ سخن جو

 

ممنون
منظورت باز هم دیالک تیک غریزه و عقل است:
غریزه مثلا می خواهد با هر لاتی رابطه داشته باشی
عقلت آژیر میکشد
هشدار می دهد.
چه بهتر از این؟
سؤال این است که اگر کسی تو دهن عقل بزند و دنبال غریزه بدود
چه می شود
و
یا برعکس
اگر کسی تو دهن غریزه بزند و دنبال عقل برود
چه می شود؟

۳۶۲۹

سنگ سخنگو

بر اساس تعریفی که از جامعه داشتیم که شامل روبنا و زیر بنا میشد و اینکه تولید و وسایل تولید که در جامعه مهمه تولید و وجود اقتصاد فرق جامعه انسانی با طبیعته

سگ سخن جو

 

آره.
فرق انسان باجماد ونبات وجانور
تولید مایحتاج خویشه
درست بهمین دلیل
انسان قادر به شناخت جامعه است و شناخت قوانین جامعه (جبر) به معنی اختیار یا آزادی است
جانور تابع جبر است
انسان در دیالک تیک جبر و اختیار میزید
تعیین کننده در این دیالک تیک جبر است
اختیار او به میزان شناخت اوست

۳۶۳۰

سنگ سخنگو

اینکه از بقیه انتظار دارم باهام رو راست باشن توقع بیجاییه؟؟

سگ سخن جو

 

اگر مشخصا بگویی
مثلا
مثال مشخصی بزنی میتوان بحث کرد
رو راست بودن
چه بسا ساده ترین روابط را حتی به خطر میاندازد
همسایه ما شخص روراستی است
بچه هایش را هم رو راست تربیت کرده
درست به همین دلیل بچه هایش را سالی یک بار هم نمیبیند
چون حرف دلشان را بی رو دربایستی به هم گفته اند

۳۶۳۱

سنگ سخنگو

فقط مرده ها و احمق ها هیچ وقت نظرشون عوض نمیشه.

سگ سخن جو

 

این سخن در تحلیل نهایی درست است.
ولی رئالیستی و راسیونالیستی نیست.
پیش شرط تغییر چیزی
داشتن آن چیز است.
چیزی را که نداشته باشی
نمی توانی تغییر دهی.
احمق ها
از قضا
تابع بادند و نظر ندارند.


۳۶۳۲

سنگ سخنگو

فقط مرده ها و احمق ها هیچ وقت نظرشون عوض نمیشه.

سگ سخن جو

 

این سخن در تحلیل نهایی درست است.
ولی رئالیستی و راسیونالیستی نیست.
پیش شرط تغییر چیزی
داشتن آن چیز است.
چیزی را که نداشته باشی
نمی توانی تغییرش دهی.
احمق ها
از قضا
تابع بادند و نظر ثابت ندارند.
امروز میگن
جاوید شاه
فردا جاوید شیخ

۳۶۳۳

سنگ سخنگو

به یکی نیاز دارم که مثل بقیه نباشه

 میفهمید حالمو؟

سگ سخن جو

 

هرکس منحصر به فرد است.
کسی مثل بقیه نیست.
دیالک تیک هویت و تفاوت
تو با رئال (واقعی) ناخشنودی و دنبال ایدئال میگردی.
مثل بقیه.
دنبال نیمه گمشده کذایی.
آیینه ای بخر و خود را بیاب.
آینجا ست یار گمشده گرد جهان مگرد
خود را بجوی سایه اگرجستجوکنی

۳۶۳۴

سنگ سخنگو

پُر از تناقضم 

به مرگ فکر می‌کنم و در دلم هزاران دریچه آرزومندی ست.

سگ سخن جو

 

یکی از تحفه های نه طنز آخوندها
گذاشتن فتحه و کسره و غیره در کلمات است.
خلایق را هم خر کرده اند و هم خر فرض کرده اند و هم خر می کنند.
تناقض چیزی منطقی است
در جملات است و نه در حضرات.
آرزومندی با اندیشیدن به مرگ
منافات ندارد.
می توانی مرگ را آرزو کنی


۳۶۳۵

سنگ سخنگو

 
ما مثال زدیم.
در مثل مناقشه نیست.
مثال دیگر:
اگر تو روراست باشی و از آخوندها انتقاد کنی
باید وصیتت را پیشاپیش کرده باشی
دوست کجا بود که واقعی هم باشد؟
خلایق با خنجر در آستین در راهند

۳۶۳۶

سنگ سخنگو

برای خوداندیشی
آلترناتیوی وجود ندارد
فقط در آن صورت می توان به خودشناسی و همنوع شناسی اندکی نایل آمد.
تمرین و فراگیری خوداندیشی
در هماندیشی است.
انواع هماندیشی کدامند؟

۳۶۳۷

سنگ سخنگو

موافقت و مخالفت
مهم
نیست.
مهم چیست؟

۳۶۳۸

سنگ سخنگو

هماندیشی یعنی مبادله فکری، بحث، چالش نظری
انواع آن از چه قرارند؟
نوع اول:
همین کاری که هم اکنون انجام می دهیم
نوع دوم؟
نوع سوم؟

۳۶۳۹

سنگ سخنگو

 موقع غذا خوردن از چنگال استفاده میکنید؟

سگ سخن جو

 

برای پاسخ دادن به این پرسش
باید
به
دیالک تیک وسیله و فونکسیون
اندیشید:
مثال
فونکسیون قابلمه پخت و پز است و فونکسیون چرخ خیاطی دوخت و دوز.
برای خوردن خربزه و گوشت
چاقو و کارد و چنگال مناسب است
و
برای خوردن آش
قاشق
و
برای خوردن پیتزا
دست
و
یا کارد و چنگال

۳۶۴۰

سنگ سخنگو

چه کار کنم صبح زود بیدار شم؟

سگ سخن جو

 

هر کس علاوه بر ساعت برونی
دارای ساعت درونی است.
ساعت درونی را هم بسان ساعت برونی
می توان
تنظیم کرد.
یکی دو روز در ساعت معینی بخوابید و در ساعت معینی بیدار شوید.
با خروس و یا بی خروس.
بدین طریق ساعت درونی در رابطه با ساعت خواب تنظیم می شود

۳۶۴۱

سنگ سخنگو



گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
 آنچه البته به جایی نرسد فریاد است


سگ سخن جو

 

این شعر یغما جندقی
شاهکار است.

۳۶۴۲

سنگ سخنگو

ادما رو با دروغ کنار خودتون نگه ندارید شاید با تقلب نمره خوب بگیری ولی موقع عمل گند بالا میاری

سگ سخن جو

 

چشم.
اگر آدم پیدا کردیم
قید دروغ را هم می زنیم.
دی شیخ با چراغ همی گشت دور باغ
کز این و آن ملولم و حیوانم آرزو ست

۳۶۴۳

سنگ سخنگو

چجوری اینجا دوست پیدا میکنید؟

سگ سخن جو

 

به همان سان که تو در آنجا دوست پیدا میکنی
طرز و طریق و ترفند دوستیابی
دشمن یابی است.
برای اینکه
دوست را بایدمیان خیل دشمن جست
یعنی
اگر کسی دشمنان بیشمار خود را نیابد
دوستی
نخواهد یافت
یعنی
خر نمی تواند دوست پیدا کند
کسی هم خر نیست تا با خر دوست بشود.
یعنی
پیش شرط دوست یابی خردمندی است

۳۶۴۴

سنگ سخنگو

خوشگلیِ زن‌ها با دیوونگی‌شون ارتباطِ مستقیم داره.

هرچقدر خوشگل‌ترن دیوونه‌ترن! - توهینِ قشنگی بود، خوشم اومد

سگ سخن جو

 

این حرف
پالان عیاشنران
بر پشت خرزنان است.
زیبایی
چیزی عینی است.
یعنی مستقل از حتی خود زیبا ست.
عطر آن است که خود ببوید و نه ان که عطار بگوید.
نر بدبخت منظورش نه خوشگلی
بلکه
حشریگری است تا در بستر کیف خر کند


۳۶۴۵

سنگ سخنگو

من وقتی یه کار خوب میکنم مامانم میگه: فدات بشم که عین خودمی
 حالا کافیه یه کار اشتباه بکنم با دادو بیداد میگه: دست خودت نیس که به طایفه بابات رفتی


سگ سخن جو

 

این سخن
حاوی اطلاعات سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) ارزشمندی است:


۱
حاکی از وقوف مادربه لیاقت های شخصی خویش است


۲
حاکی از این است که او خود را مربی تو میداند


۳
حاکی ازتضاد سنتی شعله ورمیان عروس وطایفه شوهر است


۴
حاکی از استعداد نویسندگی خود توست
بازهم بنویس تا ما هم بخوانیم و آدم شویم


۳۶۴۶

سنگ سخنگو

یه اخلاق خوبی که دارم اینکه هرکسی هر کاری یا هر حرفی که بزنه با یه "به من چه" ازش می‌گذرم دخالت نمیکنم واقعا این اخلاقمو دوس دارم

سگ سخن جو

 

بی تفاوتی
  از سجایای اخلاقی کدام طبقه اجتماعی است؟
وقتی در کشورت به روی دختران زیبا اسید می پاشند
زنان ر را ضعیفه مینامند و سیاهپوش میکنند،
فرزانگان مردم را آش و لاش و لاشه می کنند و یا دربدر دیار غربت می سازند و به خاک ذلت می نشانند،
چگونه می توانی با یه "به من چه" ازش بگذری؟


۳۶۴۷

سنگ سخنگو

‌روانشناس ها چنان راحت تجویز می‌کنند گذشته را کنار بگذارید! یا به گذشته فکر نکنید! که گاهی با خودم می‌اندیشم شاید آنها در دنیای ما و با عواطف انسانی زندگی نکرده‌اند. گذشته شامل لحظاتی است که ما آنها را دقیقه به دقیقه زندگی کرده‌ایم، آنقدر که ناخودآگاه به حافظه‌مان چسبیده‌اند

سگ سخن جو

 

اینها روانشناس نیستند.
ما باید
بین روان شناسی (پسیکولوژی)
روانپزشکی
روانکاوی
و
پسیکولوژیسم
تفاوت قائل شویم.
این «روانشناسان» بورژوایی
چه بسا نادان و یا حتی روانی اند.
گذشته باید تحلیل شود تا آینده کپیه زمان حال نباشد.
کسی که گذشته را نادیده بگیرد در زمان حال دائم به سر می برد

۳۶۴۸

سنگ سخنگو

جدی من چیکار کنم خوشگل شم؟

سگ سخن جو

 

اگر کسی دنبال دروغ و دروغگو می گردد
باید سراغ سپید دندان برود.
اولا
هیچکس خودش را زشت ادراک نمیکند
غریزه حفظ نفس اصلا اجازه نمیدهد
حتی پیران ۸۰ ساله خود را پیر ادراک نمیکنند
خیلی ها وقتی ارزیابی دیگران الکی راجع به خود را لازم دارند
از این دروغ های استه تیکی می بافند

۳۶۴۹

سنگ سخنگو

چقد حرف میزنم

سگ سخن جو

 

 چه بهتر.
حرف زدن مشخصه اصلی بنی بشر است.
جانوران خاموشند.
کسی در جنقوری اسلامی
حرف نمی زند
وراجی توخالی را
مزخرف بافی را
حرف تصور می کنند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر