۱۳۹۹ بهمن ۱, چهارشنبه

درنگی در اشعار طنزآمیز شعرای دیار آتش ها (۶)


میرزا علی معجز

شاعر بزرگ روشنگری

 

۱۲

الهی به حق شه معجزه

دوباره یوز ایل عمر وئر معجزه

گئجه گوندوز اشعار یازسین سیزه

اوخونسین او خوش داستانلار گینه

معنی تحت اللفظی:

خدایا به حق شاه اعجازگر

بار دیگر

صد سال عمر به معجز عطا کن

تا

برای خلایق شعر بسراید

و

داستان های خوش مجددا خوانده شوند

 

۱۳

تا مادر اطفال نخوانند و ندانند
اطفال چنین مادر خر

خر بچگان اند


«بر مؤمنه فرض است»

 نبی گفت:

 «تعلٌم»
گر مؤمنه زن نیست بگویید کیان اند


فرق تو و حیوان به علم است و کتابت
آنان که نه از اهل سواد اند 

خران اند


روحی که علیل است کند خسته بدن را
اطفال چو جسم اند و زنان روح و روان اند

 
آبادی هر مملکت از دانش زن ها ست
چه بر پسران تربیت آموز زنان اند

 مادر که ندانست وطن چیست، عجم چیست
اطفال چه دانند که از آل کیان اند


بایست بخوانند تواریخ عجم را
تا حب وطن در دل ایشان بنشانند


با اینهمه اوهام 

به 

شهراه ترقی
این قافله تا حشر

 رسیدن نتوانند


ایرانی بیچاره سر از خواب جهالت
بردار که صبح آمد و یاران نگرانند


برخواست موانع دگر اندیشه مکن هیچ
غولان همه در بند سلیمان زمانند


یکره گذری کن بسوی گلشن احرار 

بین معجز و بلبل چه خوش آهنگ و نوایند.

پایان

ادامه دارد.


 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر