۱۳۹۹ دی ۱۳, شنبه

درنگی در شعری از پروین اعتصامی (۴)

پروین اعتصامی، نگین درخشان بر تاریخ ادب پارسی

  پروین اعتصامی
(۱۹۰۷ ـ ۱۹۴۱)
 
تحلیلی
از
ربابه نون
 
۱

ساخت شمع

شمع 

خندید به هر بزم، 

از آن معنی سوخت

خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد

 
معنی تحت اللفظی:
دلیل سوختن و ذوب گشتن شمع،
خندیدنش در هر بزم است.
شمع از فرط خریت نمی داند که همه جا نباید خندید.
 
شمع
یکی از مهم ترین مفاهیم هنری ـ پوئه تیکی (شعری) در ادب فارسی است.
 
شعرای فئودالی
شمع
را
شخصیت انسانی می بخشند.
گه
می ستایند 
و 
گه 
می کوبند.
 
شعرای فئودالی
چه بسا،
«دیالک تیک» عاشق و معشوق 
را
به
شکل دیالک تیک پروانه و شمع بسط و تعمیم می دهند:
 
شمع
بدین طریق
به
موجودی قسی القلب و بی رحم و عاشق سوز
مبدل می شود
و
پروانه
به
عاشقی جانباز و وفادار و معصوم و مظلوم استحاله می یابد.
 
۲

شمع 

خندید به هر بزم، 

از آن معنی سوخت

خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد

 
پروین
هم
در این بیت شعرش
شمع را به کسی تشبیه می کند که از فرط خریت در هر مجلسی می خندد و خوش می گذراند.
 
انتقاد اجتماعی پروین این است
که
در هر بزمی نباید شرکت کرد و خندید.
ای بسا بزم ها که باید به آتش کشیده شوند.
 
پروین
 شخصیتی بشردوست
 است
 و
 مخالف سرسخت ستم بر توده.
 
یادش به یاد باد.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر