حیدر
بابایه سلام
سید محمد حسین
بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)
ترجمه، ویرایش و تحلیل
از
میمحا نجار
حیدربابا
، سنوْن اوْزوْن آغ اوْلسون
دؤرت بیر یانون بولاغ اوْلسون باغ اوْلسون
بیزدن سوْرا سنوْن باشون ساغ اوْلسون
دوْنیا قضوْ- قدر ، اؤلوْم - ایتیمدى
دوْنیا بوْیى اوْغولسوزدى، یئتیمدى
دؤرت بیر یانون بولاغ اوْلسون باغ اوْلسون
بیزدن سوْرا سنوْن باشون ساغ اوْلسون
دوْنیا قضوْ- قدر ، اؤلوْم - ایتیمدى
دوْنیا بوْیى اوْغولسوزدى، یئتیمدى
·
شهریار در بیت واپسین این بند شعر
از جهان بینی اش پرده برمی دارد.
·
یعنی تعریف طبقاتی خاص خود را از
جامعه و جهان به اطلاع خواننده و یا شنونده شعر می رساند و عملا آن را تبلیغ می
کند:
1
دوْنیا
قضوْ- قدر ، اؤلوْم - ایتیمدى
·
جامعه و جهان از دید شاعر اشرافیت
بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی سنتی عقب مانده، مبتنی بر قضا و قدر و مرگ
و گمگشتگی است.
·
اما منظور شهریار از مفهوم «قضا و
قدر» چیست؟
2
دوْنیا
قضوْ- قدر ، اؤلوْم – ایتیمدى
·
ما قبل از ادامه تحلیل شعر شهریار،
سری به ویکی پیدیای جماران و جمکران (دانشنامه آزاد) می زنیم.
·
چون شهریار آخوند بی عبا و عمامه
ای بیش نیست:
3
قضا
و قدر
در
الهیات بحث بر سر این است که
حوادث
جهان تا چه اندازه به خواست و قانون ثابت خدا هستند
و تا چه اندازه به اختیار موجودات
به
ویژه اختیار انسان
·
منظور حریف از واژه الهیات،
احتمالا فقه و یا تئولوژی است.
·
بحث در تئولوژی اولا بر سر این
مسئله است که پدیده های هستی طبیعی و اجتماعی و فکری تا چه حدی به خواست خدا
هستند.
·
منظور از خدا و خواست خدا چیست؟
4
قضا
و قدر
در
الهیات بحث بر سر این است که
حوادث
جهان تا چه اندازه به خواست و قانون ثابت خدا هستند
و تا چه اندازه به اختیار موجودات
به
ویژه اختیار انسان
·
خدا، عکس و تصویر است.
·
به عبارت بهتر، خدا، مفهوم است.
·
خدا، مفهومی است که در واژه های متنوع
از قبیل خدا، الله، گاد، گوت و غیره تبیین
می یابد.
·
عکس و تصویر و مفهوم چیست؟
5
·
عکس و تصویر به نتیجه انعکاس چیزی
(ذاتی) (محمد زهری) در آیینه ای اطلاق می شود.
·
ما همیشه با دیالک تیک ذات و عکس و
تصویر سر و کار داریم.
·
آیینه، اسباب انعکاس (عکس اندازی، عکس
نمائی، عکس برداری) است.
·
اگرچه آیینه هیچکاره نیست، اگرچه
کمیت و کیفیت آیینه در کمیت و کیفیت عکس و تصویر مؤثر است، ولی علیرغم آن، نقش
تعیین کننده در انعکاس از آن آیینه نیست.
·
بلکه از آن ذات است.
الف
·
حسن را جلوی آیینه می گذاریم و
عکسی از آن ذات در آیینه می افتد.
ب
·
بعد حسنیه جلوی آیینه می اید و
عکسی از ذات دیگری در آیینه نمودار می گردد.
پ
·
بعد نرگس جلوی آیینه می نشنید و
عکسی از ذات بکلی دیگری در آیینه نمایان می گردد.
·
و الی آخر.
6
·
همه این عکس ها و تصویرها در
کارگاه مغز مورد تجرید قرار می گیرند.
·
یعنی خودویژگی های هر کدام از آنها
حذف می شود و وجه مشترک ماهوی آنها در نظر گرفته می شود.
·
بر اساس این وجه مشترک، عکس عام
تری در ذهن تشکیل می شود:
·
عکس عام جدید را مغز آدمی نامگذاری
می کند:
·
اگر صاحب مغز فارس باشد، آن را
انسان می نامد.
·
اگر عرب باشد، بشر می نامد.
·
اگر اطریشی، آلمانی و یا سوئیسی
باشد، منش می نامد.
·
و الی آخر.
·
با شنیدن واژه های متنوع انسان،
بشر و منش همه اولاد حوا و آدم در پرده سینمای ذهن رژه می روند.
7
·
محتوای همه این واژه های مختلف و
متنوع (انسان، بشر و منش) یکی است.
·
واژه های انسان، بشر و منش، فرم
اند، ظرف اند که در آن فرم ها و ظرف ها، محتوای مجرد و انتزاعی واحدی نهان شده
است.
·
محتوای مجرد و انتزاعی واحدی که در
ظروف متنوع واژه های انسان، بشر و منش، نهان شده است، مفهوم نام دارد.
·
میان واژه و مفهوم رابطه دیالک
تیکی فرم و محتوا برقرار است.
8
·
واژه، مشخص و مادی است و مفهوم مجرد
و انتزاعی و فکری (روحی، ذهنی) است.
·
واژه روی کاغذ می نشیند، دیده می
شود، خوانده می شود، دهن به دهن می گردد، کج و کوله می شود.
·
مفهوم اما دیده نمی شود و ثابت می
ماند.
9
·
دیالک تیک واژه و مفهوم بسط و
تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا از سوئی و بسط و تعمیم دیالک تیک ماده و روح از سوی
دیگر و بسط و تعمیم دیالک تیک منفرد (خاص) و عام از سوی دیگر است:
الف
·
واژه، زره مادی مفهوم است.
·
ماده، زره مادی روح است.
·
روح، همیشه زره مادی در بر دارد.
·
وجود روح عاری از زره مادی، محال
است.
·
درست به دلیل فوق الذکر:
·
هر روحی، هر مفهومی نتیجه تجرید
چیزهای مادی معینی است.
·
مفهوم درخت، نتیجه تجرید سرو و
صنوبر و بید و چنار و سپیدار و غیره است.
·
درست به همین دلیل، با شنیدن واژه
درخت که حاوی مفهوم مجرد و انتزاعی مربوطه
است، سرو و صنوبر و بید و چنار و سپیدار و غیره در ذهن آدمی مجسم می شوند.
·
این اما ضمنا به چه معنی است؟
ب
·
این بدان معنی است که دیالک تیک
واژه و مفهوم، به معنی بسط و تعمیم دیالک تیک منفرد (خاص) و عام است.
·
مفهوم مجرد و انتزاعی درخت عام
است.
·
عامی است که با شنیدنش به یاد تک
تک درختان، به یاد درختان منفرد (خاص) می افتیم.
·
اکنون سؤال این است که خدا
چیست؟
10
·
خدا هم عکس و تصویر و مفهومی است.
·
سؤال ولی این است که اگر مفهوم مجرد
و انتزاعی و عام و فکری درخت نتیجه تجرید سرو و صنوبر وچنار و سپیدار است، خدا
نتیجه تجرید چه چیزهائی، چه قوائی و یا چه کسانی است؟
·
خدا از کجا آمده است و چرا آمده
است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر