پروفسور دکتر ماتهویس کلاین   
برگردان
شین
میم شین  
12
·       
عرفان حاوی
استنتاجات الحادی و کفرآمیز است. 
13
·       
عرفان به
کلیسا و کشیش، یعنی به واسطه میان انسان و خدا، نیازی ندارد. 
14
·       
عارف، خود
بدون واسطه و مستقیما با خدا رابطه برقرار می کند.
·       
البته این خدا
حتما نباید خدائی باشد که مورد نظر کلیسا 
و تئولوژی مسیحی است. 
·       
خدا می تواند
طبیعت و یا کائنات، خرد جهانی (لوگوس)  و یا عدم و نیستی باشد.   
15
·       
عرفان به
تعبیر پانته ئیستی جهان گرایش دارد. 
·       
مراجعه کنید
به پانته ئیسم (همه خدائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 
16
·       
انسان از نظر
عرفان، جزئی از طبیعت است و طبیعت جزئی از انسان. 
17 
·       
انسان و طبیعت
در عرفان به هم می رسند و در همدیگر ذوب می شوند، برهم منطبق می گردند و یکی می
شوند و این خود پیش شرط لازم برای از میان برداشتن دره موجود میان اوبژکت و سوبژکت
(عین و ذهن) و وقوف به برقراری وحدت میان ماهیت خویش و جهان (و یا خدا) است. 
18
·       
افکاری از این 
قبیل را می توان به صور مختلف در بسیاری از سیستم های فلسفی مبتنی بر ایدئالیسم
عینی پیدا کرد.
19
·       
از این روست که کلاسیک های مارکسیسم، مکررا از «جنبه های
عرفانی» در دیالک تیک هگل سخن گفته اند.
20
·       
عرفان از مراحل تحولی ـ تاریخی مختلفی گذشته است و به
صور مختلف، نه تنها در ادیان و مذاهب، بلکه همچنین در سیستم ها و گرایشات فلسفی
ایدئالیستی بیشماری یافت می شود.
21
·       
در ادیان و مذاهب زیر می توان خطوط و گرایشات کم و بیش
کاملی از عرفان یافت:
الف
 ·       
در فلسفه و مذهب باستانی چین معروف به تائوئیسم.
ب
·       
در بودیسم هندی، بویژه در فلسفه یوگا.
پ
·       
در اسلام، بویژه در تصوف (آیین درویشی)
ت
·       
در سنن مذهب یهود (کابالا، کاسیدیم) 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر