میرزا علی معجز 
(1252 ـ 1313) 
(1873 ـ 1934) 
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری
ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار 
عاشق
پریشان
·       
عاشق پریشان، عنوان این شعر میرزا
علی معجز است.
·       
در عنوان هر شعر، قاعدتا محتوای
ماهوی آن شعر و یا اندیشه اصلی  مطروحه در
آن شعر تجرید می یابد.
·       
شاید در روند تحلیل این شعر به دلایل
شاعر در این زمینه پی ببریم.  
1
همیشه
فکری بودور عاشق پریشانین
او
گُزلریندن ئوپیدی، اولیدی قوربانین
قاپونی باغلاما، ای باغبان حسن جمال
مرخص
ائله منی، بیر گوروم گلستانین
·       
معنی تحت اللفظی:
·       
فکر همیشگی عاشق آشفته، بوسیدن
چشمان معشوق و فدای او گشتن است.
·       
ای باغبان زیبائی سیما، در را
مبند.
·       
رهایم کن تا گلستانت را تماشا کنم.
2
همیشه
فکری بودور عاشق پریشانین
او
گُزلریندن ئوپیدی، اولیدی قوربانین
·       
فکر همیشگی عاشق در این بیت شعر
معجز، بوسیدن از چشمان معشوق و فدای او گشتن است.
·       
 مفاهیم «بوسیدن از چشمان کسی» و «فدای کسی کردن
خویشتن»  از  مفاهیم توده ای ـ آذری بسیار رایج بوده اند.
·       
در این دو مفهوم مهر طراز دیگری
تبیین می یابد.
·       
مهری از تبار مهر مادر ـ پدر به
فرزند.
3
قاپونی باغلاما، ای باغبان حسن جمال
مرخص
ائله منی، بیر گوروم گلستانین
·       
معجز در این بیت شعر، اولا دیالک
تیک باغبان و باغ را توسعه می دهد.
·       
منظور معجز از باغبان، زن و یا
معشوق است و منظور او از باغ، روی او و یا شکل و شمایل اندام او ست.
·       
سؤال این است که چرا شاعر این
دیالک تیک را توسعه می دهد؟
·       
چرا معشوق زن به باغبانی تشبیه می
شود که دری برای باز و بسته کردن به روی عاشق دارد؟
4
قاپونی باغلاما، ای باغبان حسن جمال
مرخص
ائله منی، بیر گوروم گلستانین
·       
دلیل این تشبیهات شاعر اولا این
است که معشوق محجب است و عاشق نمی تواند او را سیر دل تماشا کند و حظ نظری و روحی
ببرد.
5
·       
دلیل دیگر شاعر، ناز معشوق است.
·       
معشوق همه جذابیت های اروتیکی خود
را یکجا نشان عاشق نمی دهد.
·       
دیالک تیک زن و مرد و یا معشوق و
عاشق مبتنی بر دیالک تیک سه عضوی نیاز و ناز و راز (محمد زهری) است.
·       
معشوق به همین دلیل رخی می نماید و
می گریزد.
·       
یعنی در گلستان رویش را به روی
عاشق می بندد.
·       
این بلحاظ فلسفی به چه معنی
است؟     
6
قاپونی باغلاما، ای باغبان حسن جمال
مرخص
ائله منی، بیر گوروم گلستانین
·       
این بدان معنی است که معشوق (در
این بیت شعر، زن) دیالک تیکی از سوبژکت ـ اوبژکت (باغبان و باغ) است.
·       
سؤال این است که عاشق چیست؟       
7
همیشه
فکری بودور عاشق پریشانین
او
گُزلریندن ئوپیدی، اولیدی قوربانین
·       
عاشق هم در این بیت شعر، از سر تا
پا سوبژکت است:
الف
·       
عاشق صاحب افکار خاص خویش است.
·       
متفکر است.
ب
·       
عاشق ضمنا صاحب ایدئال و اشتیاق و
آرزو ست.
·       
آرزوی او بوسه زدن بر چشمان معشوق
است.
·       
معجز دیالک تیک عاشق و معشوق را به
شکل دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت تصور و تصویر می کند.
پ
·       
عاشق علاوه بر اینها، شیفته معشوق
است و از فرط علاقه می خواهد که خود را فدای او سازد.
8
قاپونی باغلاما، ای باغبان حسن جمال
مرخص
ائله منی، بیر گوروم گلستانین
·       
اگر دیالک تیک عاشق و معشوق در شعر
معجز را با همان دیالک تیک در اشعار شعرای قرون وسطی مثلا سعدی و حافظ مقایسه کنیم
به تفاوت و تضاد بارزی پی می بریم:
الف
·       
عاشق در اشعار سعدی و حافظ لومپن
است.
·       
فردی بی شخصیت و گدا واره است.
·       
عاشق در این دو بیت معجز اما سوبژکت
به تمام معنی است.
·       
فردی هومانیست و شعورمند و شخصیت
مند است.
ب
·       
معشوق در اشعار سعدی و حافظ ستمگر
و بی رحم و عاشق آزار و سادیست است.
·       
بیمار روانی است.
·       
معشوق در این دو بیت شعر معجز،
دیالک تیکی از سوبژکت ـ اوبژکت است.
·       
دیالک تیکی از باغبان و باغ است.
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر