پروفسور دکتر ماتهویس کلاین   
برگردان
شین
میم شین  
43
·       
اینکه اپوزیسیون در جوامع فئودالی تنها به صورت مذهبی آن
می توانست پدیدار شود، احتیاج به توضیح ندارد. 
44
·       
مهم اشاره به این نکته است که جریان پانته ئیستی عرفان،
مذهب و تئولوژی (فقه، شریعت)  حاکم را مورد
حمله قرار داد، مفهوم خدا در مذهب مسیح را به چالش کشید و راه را تا درجه معینی
برای تفکر ماتریالیستی و پانته ئیستی هموار ساخت.
45
·       
عرفان با تأکید بر نقش انسان، با برابر انگاشتن انسان و
خدا و با نفی وساطت (نقش مبتنی بر میانجی گری) کلیسا میان انسان و خدا، نقش مهمی
در رهائی انسان ها از سلطه مطلق فئودالیسم و کلیسا ایفا کرد.
46
·       
عرفان بلحاظ تاریخی ـ ایده ای ـ در وهله اول ـ واکنشی بر ضد  یاوه های فلسفی و تئولوژی حاکم بوده است.
47
یاکوب بومه
·       
عرفان آلمانی، در قرن 14 میلادی (به نمایندگی فرانک،
وایگل، بؤمه) واکنشی بر ضد اسکولاستیک و عرفان قرن 16 میلادی در آلمان بوده است.
·       
واکنشی بر ضد عقاید خشک و جامد پروتستانی بوده است. 
48
·       
این امر، از سوئی، عرفای آن زمان را به منتقدین بی پروای
علما و فضلا مبدل می ساخت و از سوی دیگر آنها را به تحقیر و کم بها دادن به علوم
سوق می داد.
49
·       
گروهی از عرفای آلمانی با رد نظرات پانته ئیستی، راه
آشتی با کلیسا را در پیش گرفتند.
50
·       
عرفا خرد را مانعی در راه رسیدن و یکی شدن با خدا می
دانستند.
51
مایستر اکهارت (1260 ـ 1328)  
عارف آلمانی
فیلسوف
تئولوگ قرون وسطی واپسین
·       
در نظرات مایستراکهارت، علم ستیزی خاصی به چشم نمی خورد.
·       
اما شاگردان ناباب او تالر و سویزه گرایشات پانته ئیستی
و مترقی نظرات اکهارت را کنار می گذارند و راه مصالحه و سازش با کلیسا را در پیش
می گیرند و شناخت عقلی را سد راه وحدت عرفانی با خدا تلقی می کنند.
52
·       
دوگونگی و تناقض عرفان و جنبه ها و جوانب مثبت و منفی آن
در شرایط تاریخی معین، ضرورت مرزبندی صریح میان دو جریان عرفانی را الزامی می سازد:
الف
·       
جریان عرفانی چپ و مترقی (اکهارت، فرانک، وایگل، بؤمه)
که درآموزش شان، افکار ماتریالیستی و دیالک تیکی صریحی یافت می شوند. 
ب
·       
جریان عرفانی راست و ارتجاعی (تالر و سویزه و لوتر
جوان)، که جنبه ارتجاعی عرفان را بخدمت می گیرد و خرد را «بدترین دشمن عقیده» و
«قحبه شیطان» قلمداد می کند و بر ضد آن وارد مبارزه می شود.
53
·       
عناصر عرفانی رمانتیک آلمانی نیز در شرایطی که مناسبات
تاریخی پیشرفته تری در دیدرس بودند، خصلتی ارتجاعی داشته اند.
54
·       
خصلت ارتجاعی افکار عرفانی در فلسفه بورژوائی واپسین و
معاصر که دیگر احتیاج به تفسیر ندارد.    


هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر