اشرف
دهقانی
«رویکرد
جدید» حزب دموکرات کُردستان ایران
در
خدمت کیست؟
سرچشمه:
صفحه
فیسبوک اشرف دهقانی
ویرایش و
تحلیل از
ربابه نون
اصولا
باید دانست و تأکید کرد،
تا زمانی که نظام سرمایه داری وابسته (؟) بر
جامعه ایران حاکم است،
با
وجود هر رژیمی،
مسئله
حق تعیین سرنوشت
و یا به زبان محدود رهبران حزب دموکرات
«مسئله
کُرد»
هیچگاه به شیوه دموکراتیک (؟)
قابل
«حل» نبوده و نخواهد بود.
1
نظام بورژوازی وابسته
·
مفهوم نظام، در ترمینولوژی مارکسیستی
ـ لنینیستی، فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی است.
·
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی، مفهوم اساسی ماتریالیسم
تاریخی است.
·
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی حاکی از آن است که زندگی اجتماعی در هر مرحله ی توسعه تاریخی اش، سیستمی از مناسبات اجتماعی است، که بوسیله مناسبات اجتماعی مادی که در روند تولید و بازتولید جامعه تشکیل می شوند، تعیین می شود.
·
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی مجموعه ای از مناسبات
اجتماعی است، که انسان ها در روند زندگی عملی شان با یکدیگر برقرار می
سازند.
·
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی بوسیله سیستم مناسبات
تولیدی مادی منطبق با سطح معین توسعه نیروهای
مولده، یعنی بوسیله ساختار اقتصادی
معین جامعه تعیین می شود، ساختاری که بر روی
آن روبنای درخوری از تصورات، روابط و نهاد ها
و مؤسسات سیاسی، حقوقی و غیره قوام می یابند.
·
مارکس برای نشان دادن اهمیت تئوریکی
و متدئولوژیکی ساختار اقتصادی جامعه می
نویسد:
·
«مناسبات تولیدی در تمامت خود
تشکیل دهنده ی آنند که ما مناسبات اجتماعی و
یا جامعه می نامیم.
·
جامعه ای در پله توسعه
تاریخی معین.
·
جامعه ای با خصلت متفاوت با جوامع دیگر.
·
جامعه ای با خصلت خاص خود.»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 6، ص 408)
·
محتوای اصلی مفهوم «فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی» عبارت است از رابطه دیالک
تیکی متقابل میان نیروهای مولده، مناسبات تولیدی و روبنا.
·
این اما به چه معنی است؟
2
رابطه
دیالک تیکی متقابل میان نیروهای مولده، مناسبات تولیدی و روبنا
·
این بدان معنی است که ما در هر فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی با دو دیالک تیک تنیده در یکدیگر سر و کار داریم که شباهت غریبی
به دیالک تیکی سه عضوی دارد:
الف
دیالک تیک نیروهای مولده ـ مناسبات تولیدی (ساختار جامعه،
زیربنای جامعه)
·
دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات
تولیدی (از عرصه ماتریالیسم تاریخی) بسط و
تعمیم دیالک تیک محتوا و فرم (از عرصه ماتریالیسم دیالک تیکی) است:
·
مناسبات تولیدی، فرم و قالب و ظرفی
است که حاوی نیروهای مولده به مثابه محتوا، درونمایه و مظروف است.
·
ریشه عینی و واقعی انقلابات اجتماعی
در همین دیالک تیک است:
·
فرم (مناسبات تولیدی) نسبتا ایستا و ثابت و لایتغیر است.
·
محتوا (نیروهای مولده) متحرک، پویا
و متغیر است.
·
همین تضاد میان فرم و محتوا (مناسبات
تولیدی و نیروهای مولده) وقتی اوج گیرد، جامعه را به بحران می کشد و شرایط عینی انقلاب
اجتماعی را تشکیل می دهد.
·
در دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات
تولیدی (محتوا و فرم)، نقش تعیین کننده از آن نیروهای مولده (محتوا) است.
ب
دیالک تیک زیربنای اقتصادی (مناسبات تولیدی، ساختار جامعه) ـ
روبنای ایده ئولوژیکی
·
بر روی زیربنای هر جامعه (تکرار می
کنیم، هر جامعه) روبنای ایده ئولوژیکی درخور آن برپا می شود.
·
درست به همان سان بر هر شالوده هر بنا
و عمارت از کلبه تا آسمانخراش، روبنای درخور آن برپا می شود.
·
اگر زیربنای کلبه یک متر عمق داشته
باشد و با سنگ و کاه و گل، ساخته شده باشد، زیربنای آسمانخراش، چه بسا 100 متر عمق
دارد و با مستحکم ترین مواد تشکیل می شود.
·
میان زیربنای اقتصادی (مناسبات
تولیدی) هر جامعه و روبنای ایده ئولوژیکی درخور
آن رابطه دیالک تیکی برقرار است.
·
یعنی زیربنای اقتصادی با روبنای ایده
ئولوژیکی اش در وحدت و تضاد همزمان است.
·
این تضاد در تضاد طبقه حاکمه و هیئت
حاکمه خود را نمودار می سازد.
·
یکی از دلایل تعویض دولت ها در جوامع
بشری همین تضاد طبقه حاکمه و هیئت حاکمه است:
1
·
تعویض هیئت حاکمه در فرم های متنوع
(از انتخابات تا کودتا) فقط بازی و سرگرمی و عوامفریبی و کسب مشروعیت خلقی قلابی
نیست.
·
خلاصه کردن تعویض دولت ها در جوامع
مختلف، در عوامفریبی و کسب مشروعیت قانونی، هم ساده لوحانه یعنی خود فریبانه و هم عوامفریبانه
است.
2
·
در تعویض رؤسای جمهور و پارلمان و
غیره، دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه (دیالک
تیک زیربنای اقتصادی ـ روبنای ایده ئولوژیکی) مؤثر است.
·
در این دیالک تیک، نقش تعیین کننده
از آن زیربنای اقتصادی (طبقه حاکمه) است.
پ
·
هر فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی (فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی کمونیستی آغازین، برده داری، فئودالی، سرمایه داری، سوسیالیسم، کمونیسم)
این دو دیالک تیک تعیین کننده روند های جامعه
اند:
·
دیالک تیک نیروهای مولده ـ مناسبات
تولیدی
·
دیالک تیک زیربنای اقتصادی (یعنی
همان مناسبات تولیدی) ـ روبنای ایده ئولوژیکی
·
·
این به معنی فعال مایشائی دیالک
تیک سه عضوی زیر است:
·
دیالک تیک نیروهای مولده ـ مناسبات
تولیدی ـ روبنای ایده ئولوژیکی
3
نظام بورژوازی وابسته
·
اصطلاح نظام بورژوائی وابسته جفنگی
بیش نیست.
·
این نشاندهنده سطح تئوریکی نازل
اشرف دهقانی است که صدها بار بهتر از بقیه مدعیان است.
·
حتی اصطلاح نظام بورژوائی تق و لق
است.
·
ما با فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه
داری سر و کار داریم و نه با با نظام بورژوائی.
4
نظام بورژوازی وابسته
·
از صفت بورژوائی، در موارد دیگری
که طبقه اجتماعی بورژوازی در مد نظر است، می توان استفاده کرد:
·
مثلا اخلاق بورژوائی
·
در این صورت نمی توان و نباید از اخلاق
کاپیتالیستی (سرمایه داری) استفاده کرد.
5
نظام بورژوازی وابسته
·
اشرف دهقانی احتمالا در صدد طبقه
بندی بورژوازی به بورژوازی مستقل و بورژوازی
وابسته نیست.
·
اشرف دهقانی به احتمال قوی کمترین اعتنائی
به تعلقات طبقاتی این و آن ندارد.
·
و گرنه ماهیت طبقاتی سران حزب
دموکرات کردستان چیست؟
·
در ادمه تحلیل این «تحلیل» اشرف
دهقانی خواهیم دید که او به چه میزانی به تعلقات طبقاتی توجه دارد.
6
نظام بورژوازی وابسته
·
حزب توده اما بر خلاف اشرف دهقانی،
به مرزبندی سوبژکتیو بورژوازی پرداخته بود که قابل بحث است:
الف
·
حزب توده، بورژوازی ایران را به
وابسته و ملی طبقه بندی کرده بود تا با بورژوازی ملی در جبهه ضد دیکتاتوری کذائی
متحد شود.
·
حزب توده تحت رهبری نورالدین کیانوری
این تخیل و توهم را جامه عمل هم پوشانده است و نتایج تلخ تر از زقوم آن را درو
کرده است.
·
آن سان که اکنون نه از تاک نشان
مانده و نه از تاکنشان.
ب
·
اکنون هم کسانی تحت تابلوی حزب
توده، بورژوازی عیران را از نو طبقه بندی می کنند.
·
ما فرصت مطالعه انتشارات شان را نداریم
تا ابراز نظر قطعی کنیم.
·
ولی ظاهرا بورژوازی تجاری را به
اتهام انگلیت می کوبند تا با بورژوازی صنعتی و خدماتی و فرهنگی و کشاورزی و غیره جبهه
متحد ضد ولائی تشکیل دهند.
·
ایراد تئوریکی بنیادی این توهمات اما
کجا ست؟
ادامه دارد.
ویرایش:
پاسخحذفدر ادامه تحلیل این «تحلیل» اشرف دهقانی خواهیم دید که او به چه میزانی به تعلقات طبقاتی توجه دارد.