۱۳۹۵ مهر ۱۸, یکشنبه

سیری در جهان بینی شهریار (45)


حیدر بابایه سلام
سید محمد حسین بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)

  ترجمه، ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار

حیدربابا ،‌ سنوْن اوْزوْن آغ اوْلسون  
دؤرت بیر یانون بولاغ اوْلسون باغ اوْلسون  
بیزدن سوْرا سنوْن باشون ساغ اوْلسون  
دوْنیا قضوْ- قدر ، اؤلوْم - ایتیمدى
دوْنیا بوْیى اوْغولسوزدى، یئتیمدى

·        شهریار در بیت واپسین این بند شعر از جهان بینی اش پرده برمی دارد.
·        یعنی تعریف طبقاتی خاص خود را از جامعه و جهان به اطلاع خواننده و یا شنونده شعر می رساند و عملا آن را تبلیغ می کند: 

1
دوْنیا قضوْ- قدر ، اؤلوْم - ایتیمدى

·        جامعه و جهان از دید شاعر اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی سنتی عقب مانده، مبتنی بر قضا و قدر و مرگ و گمگشتگی است.

·        اما منظور شهریار از مفهوم «قضا و قدر» چیست؟ 

2
دوْنیا قضوْ- قدر ، اؤلوْم – ایتیمدى

·        ما قبل از ادامه تحلیل شعر شهریار، سری به ویکی پیدیای جماران و جمکران (دانشنامه آزاد)  می زنیم.

·        چون شهریار آخوند بی عبا و عمامه ای بیش نیست: 

3
قضا و قدر
در الهیات بحث بر سر این است که
حوادث جهان تا چه اندازه به خواست و قانون ثابت خدا هستند
 و تا چه اندازه به اختیار موجودات
به ویژه اختیار انسان

·        منظور حریف از واژه الهیات، احتمالا فقه و یا تئولوژی است.
·        بحث در تئولوژی اولا بر سر این مسئله است که پدیده های هستی طبیعی و اجتماعی و فکری تا چه حدی به خواست خدا هستند.

·        منظور از خدا و خواست خدا چیست؟

4
قضا و قدر
در الهیات بحث بر سر این است که
حوادث جهان تا چه اندازه به خواست و قانون ثابت خدا هستند
 و تا چه اندازه به اختیار موجودات
به ویژه اختیار انسان

·        خدا، عکس و تصویر است.
·        به عبارت بهتر، خدا، مفهوم است.
·        خدا، مفهومی است که در واژه های متنوع از قبیل خدا، الله،  گاد، گوت و غیره تبیین می یابد.

·        عکس و تصویر و مفهوم چیست؟ 

5
·        عکس و تصویر به نتیجه انعکاس چیزی (ذاتی) (محمد زهری) در آیینه ای اطلاق می شود.
·        ما همیشه با دیالک تیک ذات و عکس و تصویر سر و کار داریم.
·        آیینه، اسباب انعکاس (عکس اندازی، عکس نمائی، عکس برداری) است.

·        اگرچه آیینه هیچکاره نیست، اگرچه کمیت و کیفیت آیینه در کمیت و کیفیت عکس و تصویر مؤثر است، ولی علیرغم آن، نقش تعیین کننده در انعکاس از آن آیینه نیست.
·        بلکه از آن ذات است.

الف
·        حسن را جلوی آیینه می گذاریم و عکسی از آن ذات در آیینه می افتد.

ب
·        بعد حسنیه جلوی آیینه می اید و عکسی از ذات دیگری در آیینه نمودار می گردد. 

پ
·        بعد نرگس جلوی آیینه می نشنید و عکسی از ذات بکلی دیگری در آیینه نمایان می گردد.
·        و الی آخر. 

6
·        همه این عکس ها و تصویرها در کارگاه مغز مورد تجرید قرار می گیرند.
·        یعنی خودویژگی های هر کدام از آنها حذف می شود و وجه مشترک ماهوی آنها در نظر گرفته می شود.
·        بر اساس این وجه مشترک، عکس عام تری در ذهن تشکیل می شود:
·        عکس عام جدید را مغز آدمی نامگذاری می کند:
·        اگر صاحب مغز فارس باشد، آن را انسان می نامد.
·        اگر عرب باشد، بشر می نامد.
·        اگر اطریشی، آلمانی و یا سوئیسی باشد، منش می نامد.
·        و الی آخر.

·        با شنیدن واژه های متنوع انسان، بشر و منش همه اولاد حوا و آدم در پرده سینمای ذهن رژه می روند.

7
·        محتوای همه این واژه های مختلف و متنوع (انسان، بشر و منش) یکی است.
·        واژه های انسان، بشر و منش، فرم اند، ظرف اند که در آن فرم ها و ظرف ها، محتوای مجرد و انتزاعی واحدی نهان شده است.
·        محتوای مجرد و انتزاعی واحدی که در ظروف متنوع واژه های انسان، بشر و منش، نهان شده است، مفهوم نام دارد.
·        میان واژه و مفهوم رابطه دیالک تیکی فرم و محتوا برقرار است.

8
·        واژه، مشخص و مادی است و مفهوم مجرد و انتزاعی و فکری (روحی، ذهنی) است.
·        واژه روی کاغذ می نشیند، دیده می شود، خوانده می شود، دهن به دهن می گردد، کج و کوله می شود.
·        مفهوم اما دیده نمی شود و ثابت می ماند.

9
·        دیالک تیک واژه و مفهوم بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا از سوئی و بسط و تعمیم دیالک تیک ماده و روح از سوی دیگر و بسط و تعمیم دیالک تیک منفرد (خاص) و عام از سوی دیگر  است:

الف
·        واژه، زره مادی مفهوم است.
·        ماده، زره مادی روح است.

·        روح، همیشه زره مادی در بر دارد.
·        وجود روح عاری از زره مادی، محال است.

·        درست به دلیل فوق الذکر:
·        هر روحی، هر مفهومی نتیجه تجرید چیزهای مادی معینی است.

·        مفهوم درخت، نتیجه تجرید سرو و صنوبر و بید و چنار و سپیدار و غیره است.
·        درست به همین دلیل، با شنیدن واژه درخت که حاوی مفهوم   مجرد و انتزاعی مربوطه است، سرو و صنوبر و بید و چنار و سپیدار و غیره در ذهن آدمی مجسم می شوند.

·        این اما ضمنا به چه معنی است؟ 

ب
·        این بدان معنی است که دیالک تیک واژه و مفهوم، به معنی بسط و تعمیم دیالک تیک منفرد (خاص) و عام است.

·        مفهوم مجرد و انتزاعی درخت عام است.
·        عامی است که با شنیدنش به یاد تک تک درختان، به یاد درختان منفرد (خاص) می افتیم.

·        اکنون سؤال این است که خدا چیست؟    

10
·        خدا هم عکس و تصویر و مفهومی است.

·        سؤال ولی این است که اگر مفهوم مجرد و انتزاعی و عام و فکری درخت نتیجه تجرید سرو و صنوبر وچنار و سپیدار است، خدا نتیجه تجرید چه چیزهائی، چه قوائی و یا چه کسانی است؟

·        خدا از کجا آمده است و چرا آمده است؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر