ربابه نون
حریف، عنوان این اثر را
«آمور»
یعنی عشق
گذاشته است.
1
بحث اینجا بر این سر است که رفتار گربه با صاحبش
ربطی به عشق
ندارد.
2
گربه خود را به همه نمی مالد.
3
کلید گنج اسرار این روند و روال
هم همین جا ست:
الف
گربه با مالیدن خود به کسی
آژیر تصاحب
می کشد.
ب
به گربه های بیگانه
حد ها و سرحد ها را
نشان می دهد.
ت
هشدار می دهد.
4
«صاحب» گربه
نمی داند
و
خیال می کند
که
گربه عاشق او ست.
خیلی خرها هم خیال می کردند
که
گربه چف
عاشق آنها ست
و
نه همپیاله و «همپاله» و همپیمان برلسکونی و بوش و ریگان.
6
ولی گربه ها می فهمند
که
فرد مورد نظر گربه ای دارد
که او را نشانه گذاری کرده است تا کسی نزدیکش نشود.
7
انسان ها با عملیات عاشقانه کذائی
بطور غریزی و نا آگاهانه
همین کار گربه ها را می کنند.
8
ولی شعور گربه ها را ندارند.
9
البته روزی روزگاری داشته اند.
ولی دیری است که فراموش کرده اند.
10
به همین دلیل به محض آشنائی می پرسند:
مجردی و یا مزدوج؟
11
هیچ گربه ای چنین سؤالی از گربه دیگر نمی کند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر