۱۳۹۴ اسفند ۷, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (405)


پروفسور دکتر هورست هولتسر
فصل هشتم
علوم اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان شین میم شین

بخش هفتم
توسعه جامعه شناسی بورژوائی
در کشورهای مختلف سرمایه داری

پیشکش به 


سرگرد عطارد
سردار سلحشور توده و حزب توده
در (۲۷ مهر ماه ۱۳۳۳) تيرباران شد.

13
·        لوندبرگ با طرح سنسوئالیستی سختگیرانه خود بر موضع بیگانه با موضوع می چسبد.
·        موضعی که برای کیفیت خود ویژه ی عمل اجتماعی و مناسبات اجتماعی و در نتیجه، برای تمایزات و تفاوتات موجود میان قوانین طبیعی و قوانین اجتماعی تره حتی خرد نمی کند.

·        مراجعه کنید به حسگرائی (سنسوئالیسم) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

14

جورج کاسپار هومانس (1910 ـ 1989)
جامعه شناس امریکائی
54. رئیس انجمن جامعه شناسان امریکائی

·        جورج کاسپار هومانس مؤلف آثار زیر و پنجاه و چهارمین رئیس انجمن جامعه شناسان امریکائی بر متدئولوژی لوندبرگ وفادار می ماند:

الف
·        «گروه انسانی» (1950)     

ب
·        «رفتار اجتماعی» (1961)   

15
·        هومانس، عمل اجتماعی و مناسبات اجتماعی را «اجتماعیت زدائی می کند» و موضوع جامعه شناسی را به مثابه «حقیقت امر تاریخی» از عرصه بدر می راند.   

16
·        هومانس خیال می کند که بدین طریق می توان موضوع جامعه شناسی را به «رفتار فردی» تقلیل داد و آن را بر اساس «طرز  رفتار بنیادی» که خود اختراع کرده است، به عنوان ثابت آنتروپولوژیکی به اصطلاح ماقبل اجتماعی بطور کلی، جا زد.  

17
·        هومانس این کیفیات را در آن می بیند که گویا انسان ها بر اساس مکانیسم تمایل ـ عدم تمایل (هوس ـ فقدان هوس) رفتار می کنند و گویا تنها فکر و ذکر انسان ها کسب مزایا و پرهیز از باخت مزایا ست.

18
·        به نظر هومانس، تأثیرات متقابل میان افراد و میان افراد و محیط پیرامون مادی شان، جریاناتی از جنس مبادله اند که در آنها تمایل انسان ها افزایش می یابد و از عدم تمایل اجتناب ورزیده می شود.

19
·        از دید هومانس، «تأثیر متقابل میان اشخاص را می توان به مثابه مبادله ی کالاهای مادی و غیر مادی تصور کرد.»
·        (هومانس، «رفتار اجتماعی به مثابه مبادله» در هاپتمن، «جامعه شناسی مدرن امریکائی»، ص 173)   

20
·        هومانس با تعریف «رفتار فردی» به مثابه انباشت مزایا  و تعریف «تأثیر متقابل» به مثابه مبادله مزایا، خیال می کند، به تشکیل عرصه موضوعی ئی نایل آمده که برایش می توان قوانین وضع کرد.
·        یعنی قوانین رفتاری وضع کرد.
·        قوانینی که به دلیل رابطه شان با چیزهای طبیعی، همانقدر «علمی» اند که قوانین علم الاشیاء (علوم طبیعی) علمی اند.
·        (هومانس، «گروه انسانی»، 1950)     

21
·        هومانس در این اثرش، مبادله را به مثابه روندی از گروه های کوچک توسعه می دهد که مبتنی بر فعالیت، تأثیر متقابل و احساسات اعضای گروه است.
·        (بلاو، «مبادله و قدرت در حیات اجتماعی»، 1964)

22
·        از دید هومانس، فرمولبندی این چنینی قوانین به عهده روانشناسی رفتاری ـ نظری است که هومانس آن را به مثابه «تداوم طبیعی و لذا شالوده جامعه شناسی» قلمداد می کند.
·        (هومانس، «احساسات»، 1962، ص 48)   

23
·        به نظر هومانس، «اصولی که قادر به توضیح عام اند، در جامعه شناسی نیز نه اصول سوسیولوژیکی (آن سان که فونکسیونالیست ها دل شان می خواهد)، بلکه اصول پسیکولوژیکی اند.
·        این اصول، احکامی راجع به رفتار انسان ها هستند و نه راجع به رفتار جوامع.»
·        (هومانس، «به عقب بردن انسان»، در مجله مروری بر جامعه شناسی امریکا، شماره 229، 1964، ص 815. ترجمه هورست هولتسر)

24
·        هومانس می نویسد:
·        «از این رو، بنظر من، این روانشناسی رفتاری ـ نظری شالوده کلیه علوم مربوط به رفتار انسانی است.
·        مسئله مربوط به توضیح و پیشگوئی اصول بیهیویوریستی (رفتار شناسی) طرز کار روندهای اصلی جامعه و در هم تنیدگی آنها با یکدیگر تحت شرایط خاص، هسته مرکری علوم اجتماعی را تشکیل می دهد.»
·        (هومانس، «تئوری سوسیولوژیکی و تئوری رفتاری»  در اثر مولفلد و اشمیت، «تئوری سوسیولوژیکی»، 1974، ص 69، 93)  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر